به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه رسمی دولت اعتراف جالبی کرده است: پس از افت و رکود شدیدی که اقتصاد ایران در فاصله سالهای 1389 تا 1392 تجربه کرد، بتدریج شاخصهای کلان اقتصادی رو به بهبود گذاشت. نرخ رشد اقتصادی که در سال 1391 به منفی 8/6 درصد رسیده بود پله پله خود را به 4/5 درصد در بهار امسال رساند و نرخ تورمی که در آن سالها به بالای 40 درصد رسیده بود اکنون تک رقمی شده است.
ازسوی دیگر بواسطه تغییر شرایط اقتصادی درآمد گندمکاران در سالجاری و نسبت به سال 1391 به چهار برابر افزایش یافته که حدود یک میلیون خانوار ایرانی را شامل میشوند. براساس آمارهای اعلام شده قدرت خرید طبقه کارگر 12 تا 15 درصد و مستمری بگیران حدود 20 درصد افزایش یافته است.
با این حال هنوز آنچنان که باید بهبود شاخصهای کلان اقتصاد ایران در زندگی تک تک ایرانیها تغییر شگرفی ایجاد نکرده است و با وجود اینکه قیمت بسیاری از کالاها و خدمات دراین مدت ثبات بیشتری داشته و حتی برخی با افت مواجه شده است ولی انتظار مردم بیش از آن چیزی است که اکنون اتفاق افتاده است....
عدهای از کارشناسان میگویند هنوز انتظارات مردم برآورده نشده است و تا رسیدن به شرایط مناسب اقتصادی راه درازی درپیش است. مسئولان دولتی نیز در اظهارات خود تأکید دارند که شرایط اقتصادی و معیشتی مردم باید بیش از آنچه هست، بهبود یابد. حال باید دید که چرا رفاه و معیشت خانوارهای ایرانی همپای شاخصهای کلانی مانند نرخ رشد اقتصادی و تورم بهبود قابل توجهی نداشته است؟ دراین زمینه پژوهشگران اقتصاد فقر و توسعه، شاه کلید گره زدن رشد اقتصادی با معیشت خانوارها را رشد اشتغال و درآمد آنها میدانند و معتقدند که تازمانی که این دو شاخص بهبود نیابد خانوارها آنچنان که باید آثار بهبود اقتصاد را احساس نمیکنند.
امرالله امینی اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی دراین باره در گفتوگو با «ایران» اعتقاد دارد که اینکه نرخ تورم کاهش قابل توجهی داشته، قابل انکار نیست، ولی موضوع این است که دربرخی از کالاها شیب افزایش قیمتی کندتر شده ولی در برخی کالاها این شیب همچنان تند است.به گفته وی با وجودی که نرخ تورم از حدود 45 درصد به زیر 10 درصد رسیده ولی نوسان قیمتی در برخی از کالاهای ضروری وجود دارد. برای مثال قیمت بسیاری از کالاها کاهش یافته یا ثابت مانده اما گوشت قرمز نوسان بیشتری دارد.
این کارشناس اقتصادی افزود: علاوه براین قیمت مسکن بخصوص اجاره بهای آن دراین سالها کاهش نداشته است و این موضوع به دلیل وزن بالایی است که در سبد هزینه خانوارها دارد. امینی در ادامه با اشاره به اینکه تورم به دو نوع انتظاری و واقعی تقسیمبندی میشود، گفت: در تورم انتظاری برخی افراد براساس محاسبات خود انتظار افزایش قیمتها و تورم را درآینده دارند و برهمین اساس نیز تصمیمگیری میکنند. درحالی که واقعیت اقتصاد چیز دیگری است.این اقتصاددان تأکید کرد: همچنین در تورم احساسی که با تورم واقعی تفاوت دارد، مردم احساس خود از تورم را ملاک قرار میدهند. درواقع آنها انتظار دارند که قیمت برخی از کالاها بیش از این کاهش داشته باشد و اختلاف نظر از همین جا آغاز میشود...
اما سپیده کاوه کارشناس اقتصادی که در زمینه فقر نیز پژوهشهای بسیاری داشته از دید فقر به این موضوع نگاه میکند. وی در گفتوگو با «ایران» گفت: عمق فقر به وجود آمده در جامعه بیش از آن است که با بهبودهای حاصل شده از بین برود. به هرحال تمام آمارهای داخلی و خارجی از بهبود شاخصهای اقتصادی حکایت دارد که نمیتوان آنها را انکار کرد ولی در مقایسه با عمق فقر این بهبودها قادر به از بین بردن تمام آن نیست... کاوه درادامه تأکید کرد: هرچند در سالهای اخیر اقتصاد ایران در بسیاری از شاخصهای اقتصادی بهبود قابل توجهی داشته است، ولی در شاخص اشتغالزایی موفقیت زیادی حاصل نشده است و این درحالی است که همه آحاد جامعه منتظر بهبود این شاخص هستند. به گفته وی نرخ رشد اقتصادی نیز به دلیل اینکه در برخی از صنایع بزرگ اتفاق افتاده است تأثیر چندانی در اشتغالزایی جدید نداشته است و به همین دلیل مردم آن را احساس نمیکنند.این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: به محض اینکه شاخص اشتغال بهبود یابد تمام مردم آن را لمس میکنند. مردم بیشتر «حال محور» هستند و چندان به آینده توجه ندارند و هر آنچه اکنون رخ دهد را میپذیرند.
داود سوری اقتصاددان و عضو هیأت علمی مؤسسه عالی بانکداری نیز برروی شاخص اشتغال تأکید ویژهای دارد. وی در گفتوگو با «ایران» معتقد است که نرخ رشد اقتصادی وقتی میتواند به خانوارها کمک کند که به اشتغال منجر شود. این رشد یا از راه اشتغال یا افزایش درآمد در زندگی مردم تأثیر میگذارد. بنابراین یا باید دستمزدها افزایش یابد یا نرخ اشتغال بالا برود.
وی توضیح داد: عمده نرخ رشد اقتصادی به وجود آمده در بخشهایی به دست آمد که یا نیاز به نیروی کار چندانی نداشتند یا از طریق نیروهای موجود و بیکاری پنهان نیازهای خود را تأمین کردند و به همین دلیل این رشد در اشتغالزایی سایر بخشها تأثیر زیادی نداشت.