گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو-محمدصالح سلطانی؛ سه بازی و سه برد با سه گل. این، خلاصه وضعیت استقلال در هفته های اخیر لیگ است. تیمی که لیگ را بد شروع کرد، متوسط ادامه داد و سینوسی جلو رفت. اما حالا روی دنده موفقیت افتاده. آن هم موفقیتی مقتدرانه با نتایجی که عمیقاً امیدوار کننده هستند. چه شد که اینطوری شد؟ این احتمالاً جدیترین سوال استقلالیها در سه هفته اخیر است. چطور تیمشان، از وضعیتی متزلزل و لغزنده، به ثباتی اینچنین دلچسب رسیده که حتی برف هم جلودار «سهتایی» کردنهایش نیست؟ و سوال مهمتر اینکه آیا این روند، در دو بازی حساس آینده، در دو جدال سرنوشتساز فصل هم تداوم خواهد یافت؟
اوجگیری در اوج بحران
تیم منصوریان، زمانی اوج گرفت که دیگر همه فهمیدند آنها هرگز قهرمان نخواهند شد. تیم او، صرفنطر از نتیجه بد مقابل استقلال خوزستان، پس از شکست در جام حذفی بلند شد. وقتی که کمتر نگاهی روی آنها متمرکز بود. استقلال، وقتی قدرت گرفت که از کانون توجهات دور شد و اصطلاحاً به نقطهای رسید که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته باشد. جایی که تیم حتی امکان جذب بازیکن جدید هم نداشت. درست در این لحظه بود که منصوریان، پوستهی ستارهسالاری را دور ریخت، تعارف را کنار گذاشت و مثل یک مربی حرفهای و آیندهنگر، جوانهایش را به طرز جنونآمیزی بازی داد. نورافکن 19 ساله، زکی پور 21 ساله و حسینی 20 ساله در ترکیب اصلی قرار گرفتند و درخشیدند. میانگین سنی تیم پایین آمد و از 25.7 در بازی با سپاهان، به 24.3 در بازی با پیکان رسید. این کاهش میانگین و اعتماد به نسل جوانتر استقلال، منصوریان را به بهترین نتایج خود در فصل جاری رساند. نتایجی که اگر استقلال همچنان در کورس قهرمانی بود و زیر ذرهبین و فشار شدید، احتمالاً حاصل نمیشدند و اصلاً بعید بود در فصل جاری، روزی فرا برسد که نورافکن و مجید حسینی و رابسون و حقدوست، با هم در ترکیب اصلی باشند. هواداران آبی اما، آرامآرام این اسامی را بهخاطر میسپارند. همچنان که قرمزها، یکی دوسال قبل، تازه داشتند نامهایی مثل طارمی، محمد انصاری و کامیابینیا را یاد میگرفتند.
سهگانه
بازی مقابل استقلال خوزستان، ناامید کننده بود. با تیمی شلخته و پر استرس. با اشتباهات فردی تمامنشدنی و ضعفهای مفرط در فاز دفاعی. تقریباً امید همه به نقل و انتقالات نیمفصل و آمدن آندو و چپاروف و شهباززاده بود که خبر رسید استقلال اجازه جذب بازیکن ندارد. این خبر، برای پایان استقلال 95 و حلشدن این تیم در میانههای جدول کافی بود. منصوریان اما ، اگرچه از این موضوع شدیداً خسارت دید، اما در ِ معدن جوانان استقلال را گشود. سه بازیکن امید را به تیم بزرگسال فراخواند و ترکیب را پر از بازیکنان زیر 23 سال کرد. اولین ثمره درخت جوانگرایی او، در آبادان رویید. مقابل تیمی که در ابتدای فصل، بحران استقلال را کلید زدهبود. یک بازی مسلط، گلزنی حقدوست، سانترهای بینظیر امید ابراهیمی و اولین برد بزرگ، در شهری که معمولاً جهنم تیمهای لیگ برتری است.
بازی مقابل پیکان، تیم بالانشین جدول اما سختتر بود. منصوریان اما جوانهای بیشتری را به زمین فرستاد و همان ابتدا، در شبی که شب درخشش علی قربانی بود، به گل رسید. بازی اما با شوت سیامک نعمتی برای استقلال بحرانی شد. آنها، خاطره بازی تلخ مقابل گسترش فولاد در تهران را به خاطر میآوردند. در شبی که دو گل و یک بازیکن از حریف بیشتر داشتند اما حاصل کار، یک مساوی بیارزش بود. نگرانی تا اوایل نیمهدوم پابرجا بود. بحرانی روی بحران نقل و انتقالات داشت میرسید که شوت جوان 19 سالهی جناح چپ، بازی را برای استقلال ساخت. گلی مشابه از ستارهی آن شب آزادی،علی قربانی، در نهایت دومین سهگلهی منصوریان و تیمش را متولد کرد.
بازی آخر پیش از ورود به دالان پراسترس فصل، در شب سرد و یخزده تبریز. شبی که نه توپ دیده میشد و نه هواداری در ورزشگاه. رقابتی که به هر چیزی شبیه بود جز یک رقابت حرفهای فوتبال. در چنین شرایطی هم، که معمولاً تیمها از کسب یک نتیجه مساوی اظهار رضایت میکنند، تیم منصوریان عقب ننشست. باز هم علی قربانی، باز هم امید نورافکن، باز هم مجتبی حقدوست و باز هم یک برد سهگله. جوانهای استقلال پرواز کردن را یاد گرفتند. درست در شرایطی که هیچکس انتظار پریدن این تیم بحرانزده را نداشت.
ایستاده بر لبه تیغ
استقلال امسال شانسی برای قهرمانی لیگ ندارد. این را دیگر همه فهمیدهاند. آنها از جام حذفی هم کنار رفتهاند و این یعنی امسال، برای آبیها خبری از جام نیست. میماند دو هدف کوتاهمدت اما خوشحالکننده برای هواداران، که سرنوشتشان دقیقاً در دو بازی آتی استقلال مشخص میشود: حضور در لیگ قهرمانان آسیا و شکست دادن پرسپولیس!
بازی روز سهشنبه با السد، برای استقلال بازی مرگ و زندگی نیست. اما در تصمیمگیری مدیران استقلال برای بقای منصوریان، بیتردید مهم و موثر است. السد ، تیم متمول و پرستاره قطری، همراه با بهترینهایش به تهران آمده تا سهمیه آسیایی را مال خود کند. آیا باز هم منصوریان به جوانهایش بازی خواهد داد؟ کیست که نداند بازی کردن جلوی ژاوی، پراسترس است و شاید در توان جوانهای منصوریان نباشد سرمربی جوان چه میکند؟ یک ریسک بزرگ یا یک احتیاط همیشگی؟ آیا باز هم نورافکن و حقدوست میدرخشند یا قدیمیترهای باتجربه به زمین میروند؟ جواب این سوال هرچه باشد، برای هواداران مهمتر از نتیجه بازی سهشنبه نیست. آنها برد میخواهند و مربی باید کاری کند تا این امید باقی مانده از فصل جاری، ناامید نشود. گروه استقلال در صورت صعود هم گروه سختی نیست و آنها اگر السد را ببرند، بعید است از گروهشان بالا نیایند. و حضور در مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا، بهترین هدیه به هواداران صبور آبی است.
ماموریت غیرممکن
استقلال، ده بازی و پنج سال است که در دربی پیروز نشده. درست از آذر 90 تا امروز. آنها یا همیشه بازنده بوده اند یا تن به تساوی دادهاند. این روند، برای همه استقلالیها عذاب آور است. منصوریان میتواند با شکستدادن پرسپولیس در دربی 24 بهمن، خود را تا حد یک قهرمان نزد استقلالیها محبوب کند. این،ماموریت غیرممکن علیرضا منصوریان در هفتههای آتی است. مقابل تیمی که شکستناپذیریاش را هفتههاست به همه نشان داده. تیمی که به گلزدن و بردن عادت کرده. استقلال هم سههفتهای هست که بردن را ، خوب بردن را تمرین میکند. نتیجه دربی، کاملاً تحت تاثیر نتیجه بازی استقلال –السد خواهد بود. برد در مقابل حریف قطری، آبیها را آنقدر شیر خواهد کرد که شکستن رکورد پرسپولیس برایشان دور از انتظار نباشد و شکست مقابل السد، شاید کار آنها در دربی را هم تمام کند. 19 تا 24 بهمن، برای استقلال 95 روزهای سرنوشتساز است. تیمی که این روزها، به لطف شکست ذوبآهن مقابل صبا، رده سوم جدول را برای نخستین بار در فصل جاری تجربه میکند. تیم سوم، با میانگین سه گل زده درسه بازی اخیر، آماده ورود به سختترین مقطع خود است. آیا منصوریان این آزمون بزرگ را با موفقیت تمام میکند؟