به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه جوان نوشته است: وقتی عموم مردم ایران آه ندارند تا با ناله سودا کنند، باید دید 900هزار میلیارد تومان منابعی که در بخش سپردههای بلند مدت شبکه بانکی وجود دارد، متعلق به کدام اشخاص حقیقی و حقوقی است و جا دارد دولت یازدهم و بانک مرکزی و شبکه بانکی مشخص کنند سود و پاداش این حجم از دارایی که سالانه بالغ بر 200هزار میلیارد تومان میشود از کدام بخش اقتصادی ایران تأمین میشود. آیا این سودها حقیقی هستند یا کاغذی!
به گزارش «جوان»، نرخ سود سالانه سپرده بانکی در ایران بالغ بر 20 تا 25 درصد است، این در حالی است که طبق آخرین آمار منتشر شده توسط بانک مرکزی حدود 900 هزار میلیارد تومان منابع در بخش سپردههای مدتدار بانکی منابع وجود دارد که شبکه بانکی باید سالانه به این حجم از منابع بالغ بر 200هزار میلیارد تومان پاداش، جایزه یا سود پرداخت کند، حال این پرسش مطرح میشود که با این اوضاع خراب مالی عموم مردم ایران، منابع مالی بانکی برای چه اشخاصی است و بانکها که خود دچار چالش کمبود نقدینگی و مالی هستند از چه محلی سود مذکور را تأمین میکنند.
اختلاف بین تورم مورد ادعای دولت (تک رقمی) تا نرخ سود سپرده سالانه بانک و نرخ سود تسهیلات بالغ بر 20تا 25 درصد است، حال باید دید نرخ تأمین مالی 30 درصدی تسهیلات بانکی خود به تورم و بیکاری در جامعه منتج میشود یا خیر؟
گفتنی است سود پرداختی شبکه بانکی به سپردهها علی الحساب است یعنی قبل آنکه خود بانک محاسبه کند که در سال مالی سود کرده یا زیان، سود و پاداش سپرده گذار را پرداخت میکنند، تحت این شرایط است که بانکهای زیان ده در سال مالی به سپردهگذاران خود سود پرداخت میکنند که دید فلسفی و عقلانی این کار غلط به نظر میرسد.
بررسی وضعیت هزینه درآمد عموم خانوار مردم ایران نشان میدهد آنها پولی برای پس انداز ندارند و حتی درآمدشان کفاف هزینه هایشان را هم نمیدهد، بدین ترتیب مشخص است منابع هنگفت موجود در بخش سپردههای شبکه بانکی متعلق به اشخاص حقیقی و حقوقی ثروتمند و برخوردار جامعه هستند.
طبق گزارش مرکز آمار بین متوسط هزینه غیرخوراکی ثروتمندترین دهک شهری و فقیرترین دهک شهری در سال 94 بیش از 59 میلیون و 500 هزارتومان فاصله بوده است، در این میان در حالی که دهک دهم 28 درصد از هزینه مصرفی 560 هزار میلیارد تومانی کشور را به خود اختصاص میدهد، اما تنها 3 درصد از این دهک مالیات ناچیزی پرداخت میکنند، این در حالی است که یک نماینده مجلس به طعنه گفت: فعلاً فضلا و علمای مجلس مصلحت ندیدهاند یارانه غیرنیازمندان حذف شود.
بر اساس گزارش بانک مرکزی، مجموع هزینه یک خانواده از دهک اول (فقیر) در طول سال 7میلیون و 138 هزار تومان برآورد شده است. در مقابل مجموع هزینه یک خانواده از دهک دهم (ثروتمند) طی سال 93 معادل 104 میلیون و 292 هزار تومان بوده است. این موضوع اختلاف 97 میلیون و 154 هزار تومانی را در هزینه پایینترین طبقه و بالاترین طبقه طی یک سال نشان میدهد.
برآورد مرکز آمار و بانک مرکزی از میزان هزینه و درآمد خانوار در دهکهای مختلف درآمدی نشان میدهد اختلاف زیادی میان دهکهای بالا و پایین وجود دارد و همین امر ضمن ایجاد طبقات برخوردار و محروم در جامعه تبعات اجتماعی و اقتصادی بدی را در کشور پدید آورده است. کارشناسان ضعف تقاضا در اقتصادهای نفتی را پدیدهای بسیار خطرناک عنوان میکنند، به ویژه آنکه این رویداد با رکود اقتصادی هم عجین شده باشد.
فروپاشی قدرت خرید طبقه متوسط و پایینتر از متوسط ریشه اصلی این بحران تقاضا در اقتصاد است. بر این اساس شکافی چشمگیر در میزان درآمد و هزینه خانوار طی این سالها ایجاد شد که ناشی از تورم بالا و همچنین افزایش نرخ ارز است و متأسفانه میزان افزایش دستمزدها در طبقه متوسط و پایینتر از آن بسیار کمتر از رشد هزینه بوده است.
سال نو شروع شده و مردم در فکر این هستند پول خود را کجا ببرند که بتوانند بخشی از هزینههای خود را از پساندازشان تأمین کنند اما بانک مرکزی میگوید ارائه سود بالا، نشانه موفقیت بانک نیست.
در این میان، شرایطی که اکنون بر بازارهای مختلف در اقتصاد ایران حاکم است، فلش سودآوری مطمئن و بیدغدغه، بدون مالیات و از دست رفتن بخشی از اصل سرمایه را به سمت بانکها هدایت میکند؛ بانکهایی که اکنون محل امنی برای سپردههای خرد مردم شدهاند و حداقل مبالغ مطمئنی را برای آنها به عنوان سود به همراه دارند؛ یعنی یک سپردهگذار، این دغدغه را ندارد که سود پولش کم و زیاد شود یا اینکه بخشی از آن به عنوان مالیات از کف او برود.
در چنین وضعیتی، بانکها نیز که با مضیقههای بسیاری مواجهند و بخش عمدهای از داراییهای آنها، منجمد بوده و در ساختمانهایی بلوکه شده که بازارشان کساد است، ترجیح میدهند با هر روشی که شده، حتی رقابتهای ناسالم بانکی، منابع مالی مردم را به سمت خود هدایت کنند؛ به همین دلیل، طرحهای جذابی را هر چند وقت یکبار رو میکنند.
عمده این طرحها با محور توزیع بیشتر سود بین سپردهگذاران متمرکز است و بانکها تلاش دارند از هر فرصتی استفاده کنند تا بلکه منابع مالی مردم را به سمت خود جلب کنند، البته آنها کف و حداقلی را هم برای جذب سپردهها و ارائه سود بیشتر از حد معمول برگزیدهاند که اعداد و ارقام متفاوتی را در بر میگیرد. حال سیاستگذار پولی و بانکی به صراحت به مردم هشدار میدهد که ارائه سود بالا، نشانه یک بانک موفق نیست و برخی بانکها به دلیل اینکه وضعیت نامناسبی دارند، اقدام به توزیع سود بیشتر میکنند.
ولیالله سیف، رئیسکل بانک مرکزی میگوید: بانکی که در حال ورشکستگی بوده، ممکن است نرخ سود بالا بدهد تا بتواند شرایط را تغییر دهد. بانک مرکزی به تمام سپردهگذاران بانکها علامت میدهد تا در این راستا مراقب باشند.
وی میافزاید: بر این اساس مردم فکر نکنند تمام بانکهایی که از بانک مرکزی مجوز دارند، در وضعیت یکسانی قرار گرفتهاند، بلکه ممکن است در شرایط فعلی، بانکهایی که نرخ سود بالا دارند، یکی از دلایلشان این باشد که ریسک بالایی میدهند. نرخ بالا احتمال ریسک بالا هم دارد.
رئیس کل بانک مرکزی میگوید: ممکن است آن بانک در شرف ورشکستگی قرار داشته باشد و چارهای جز پرداخت نرخ سود بالا نداشته باشد، یعنی مردم نباید جذب بانکهایی شوند که نرخ سود بالا میدهد. بانک مرکزی به مردم هشدار میدهد همه بانکهای مجوزدار مثل هم نیستند و باید دقت شود که کدام بانک سالم عمل میکند. در این شرایط، پرداخت سود بالا نشانه ریسک بالاتر است پس نباید ملاک برای سرمایهگذاری بانکها، نرخ سود بالاتر باشد.