به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، صدر اعظم سرزمین ژرمنها به شدت بر روی برگزاری نشست گروه 20 در هامبورگ متمرکز است. برگزاری اعتراضات گسترده در آلمان از یک سو و اختلافات داخلی میان اعضای گروه 20 از سوی دیگر، چشم انداز تاریکی را برای این نشست رقم زده است.
از سوی دیگر، بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان مسائل اروپا و آمریکا معتقدند که تعریف مناسبات دوجانبه این دو متعاقب حضور دونالد ترامپ در راس معادلات سیاسی و اجرایی ایالات متحده آمریکا مبهم تر از هر زمان دیگری بوده و تا زمانی که این ابهام به قوت خود باقی باشد، اساسا نمی توان سخنی از حرکت مشترک واشنگتن و اروپای واحد در ریل جهانی سازی به میان آورد.
آنگلا مرکل که طی ماههای اخیر از سوی بسیاری از رقبای سیاسی خود نسبت به اتخاذ مواضع مبهم ونرم در برابر ایالات متحده آمریکا و دونالد ترامپ رئیس جمهور این کشور متهم شده است، در جریان برگزاری نشست اخیر در هامبورگ سعی کرد از منظر یک رهبر سیاسی در اتحادیه اروپا به معادله ورود پیدا کند.
وی در گفتوگو با نشریه "دی سایت" سیاستهای ایالات متحده آمریکا در باب جهانی سازی را به باد انتقاد گرفت و تاکید کرد که واشنگتن دیگر نمی خواهد در کسوت یک نظم دهنده جهانی ایفای نقش کند. از سوی دیگر، آنگلا مرکل تصریح کرد که دوران وابستگی آلمان به دیگر کشورها پایان یافته است.
این اظهارات، آن هم در بحبوحه برگزاری نشست گروه 20 نماد و نشانه ای از اتخاذ گارد بسته آلمان در برابر آمریکاست. البته گذشت زمان مشخص خواهد کرد که این موضوع تا چه اندازه ای جدی می باشد!
از سوی دیگر، باید حدود و ثغور این گارد بسته از سوی صدر اعظم آلمان تعریف شود. آیا مرکل در صدد است صرفا رویکرد اقتصادی آمریکا ( در حوزه جهانی سازی) را به چالش بکشد یا برای تقابل با ایالات متحده در داخل ناتو نیز برنامه هایی دارد؟بسیاری از احزاب، گروهها و شهروندان اروپایی از مرکل خواسته اند تا در برابر فشارهای ایالات متحده آمریکا در ناتو تسلیم نشود.
مارتین شولتز رقیب سیاسی مرکل و رئیس سابق پارلمان اروپا نیز بارها مرکل را در خصوص انفعال در برابر واشنگتن و دولت ترامپ متهم کرده است. در چنین شرایطی لازم است صدر اعظم آلمان مواضع قاطعانه خود در برابر آمریکا را ادامه دهد تا بتواند شهروندان اروپایی را در این خصوص اقناع نماید.برهمگان مسجل است که یکی از اصلی ترین دلایل موضع گیری های اخیر صدر اعظم آلمان در برابر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، گریز از دست منتقدانی مانند مارتین شولتز بوده است.
نکته دیگر ، به واکنش ترامپ و تیم همراه ویدر کاخ سفید باز می گردد. آیا رئیس جمهور آمریکا در برهه زمانی فعلی که اروپا را وارد فاز تقابلی با خود کرده است، قصد ادامه سیاستهای خویش را دارد؟ آیا دونالد ترامپ دوباره درمواضع پنهان و آشکار خود موجودیت اروپای واحد را هدف قرار خواهد داد یا در این سیاست تجدید نظر خواهد کرد؟
نکته مهم تر اینکه آیا دولت امانوئل ماکرون در فرانسه به عنوان دولتی تازه کار و در عین حال تاثیرگذار، در این مسیر با آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان همراه خواهد شد؟ در این صورت شاهد تشکیل جبهه تازه ای علیه ترامپ خواهیم بود که مرکل و مکرون رهبری آن را بر عهده خواهند داشت.
وضعیت کشور انگلیس حداقل در این معادله محلی از اعراب ندارد زیرا با آغاز مذاکرات برگزیت، دیگر کسی از لندن به عنوان بازیگری تاثیرگذار در معادلات سیاست خارجی اتحادیه اروپا یاد نخواهد کرد! نباید فراموش کرد که پس از برگزاری همه پرسی سال گذشته میلادی در انگلیس، دیگر نمی توان از تروییکای اروپایی به عنوان مجموعه ای منسجم و یکپارچه یاد کرد.