داستان خیلی پیچیده ای نبود! اتفاقا از فرط سادگی بسیار عجیب بود. یک پیام خنده دار و تمسخر آمیز به سرعت در کانالها و صفحات مجازی نشر داده میشد: (طرف دوساله تو کانالش فقط از یه چنگال عکس میزاره 42kهم ممبر داره)!
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو/ کوثر امیدی: داستان خیلی پیچیده ای نبود! اتفاقا از فرط سادگی بسیار عجیب بود. یک پیام خنده دار و تمسخر آمیز به سرعت در کانالها و صفحات مجازی نشر داده میشد: (طرف دوساله تو کانالش فقط از یه چنگال عکس میزاره 40kهم ممبر داره)!
بدیهی است که چنین پیامی هر مخاطبی را کنجکاو میکند! بررسی کانال؛اطلاعات جالبی میداد تقریبا به مدت دوسال در یک ساعت خاص یک عکس تکراری از یک چنگال معمولی که صاحب کانال آن را چنگال دوست داشتنی مینماید نشر داده میشد! اتفاق عجیبی بود اما نه عجیب تر از تعداد مخاطبین کانال! 42 هزار نفر. عدد بزرگی است!
خیلی بزرگ، و عجیب تر آنکه لحظه به لحظه به تعداد مخاطبین آن افزوده میشد. به شخصه دیگر برای من خود چنگال مهم نبود اما هر از چند گاهی دوباره به کانال سر میزدم و تعداد مخاطبین را چک میکردم. این روند افزایشی به شدت تامل برانگیز بود. اکنون که این متن نگاشته میشود بالغ بر چهل هزارنفر در یک کانال جمع شده اند که یک چنگال دوست داشتنی بدون هیچ توضیحی را مشاهده کنند و معلوم نیست وقتی شما این متن را میخوانید چند برابر شده باشند!
داشتم دنبال دلیلی برای این تجمع بی مورد میگشتم!نمیخواهم ماجرا را جنایی کنم که نیست ولی نگران کننده. چرا!چرا؟چهل هزار نفر بی آنکه بدانند برای چه پیگیر وضعیت یک چنگال میشوند! حالا دیگر میتوانیم بگویم این چنگال واقعا یک چنگال معمولی نیست بلکه نمادی است از وضعیت حال حاضر جامعه ی ما !(بی هدفی مفرط. )
یک چنگال شاید خطری نداشته باشد اما بیهدفی برای یک جامعه هم بی خطر است؟ فکر میکنم میشود این چنگال دوست داشتنی را تلنگری دانست برای اینکه بفهمیم جامعه ی ما بیمار است! بیکاری، بی هدفی اینها بیماریست و به راستی چرا کسی به روی خودش نمی آورد؟ چرا همه سکوت کرده اند؟ راستی متصدیان فرهنگی ما دقیقا چه میکنند؟ واقعیت تلخ این است جامعه ی ما دیگر ابراهیم هادی ندارد که دغدغه ی جوان داشته باشد. با آنهمه مشغله با کم سن و سالهای محل گل کوچیک بازی کند تا واسطه ای باشد برای آمدنشان به مجلس دعای کمیل! تا جهت بدهد به زندگی آنها. تا برنامه داشته باشد برای دین و دنیای آنها. مسئله آن چنگال دوست داشتنی نیست!مسئله جامعه ایست که تهی از دغدغه است و تشنه ی یک موج برای سرگرمی هرچند کوتاه و سخیف! چنگال دوست داشتنی ماجرایی دارد از جنس فحاشی استادیومی! از از جنس فحاشی های کامنتی از جنس سلفی های پلاسکویی از جنس شادی های بی خط قرمز متینگ های انتخاباتی... هیچ انسانی بزهکار به دنیا نیامده است.
هیچ انسانی فحاش به دنیا نیامده اما این جامعه است که بستر سازی میکند فحاش بشود بزهکار شود قاتل بشود!چنگال دوست داشتنی نسخه ی کوچک شده ی وضعیت حال حاضر ماست! بی هدف تکراری و بلاتکلیفی! فکری باید. جامعه ایرانی بیماراست...