آخرین اخبار:
کد خبر:۶۵۸۹۲۶
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

خاطره‌ای که هاشمی از شهید بهشتی نقل کرد زاییده ذهن ما بود!

کارگردان فیلم تبلیغاتی هاشمی رفسنجانی در سال 1384 گفت:خاطره شهيد بهشتي زائيده ذهن من است و فکر کردم فضاي اتهامي که آقاي هاشمي با آن درگير بودند را چطور بيان کنم و اين بخش به خاطرم رسيد.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه‌های زنجیره‌ای در شماره‌های دیروز خود به سالگرد وفات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پرداختند، فارغ از اینکه رویکرد این رسانه‌ها نسبت به مرحوم هاشمی رفسنجانی منافقانه بوده و کسانی که زمانی آن مرحوم را عالیجناب سرخپوش می‌خواندند روزگاری دیگر از نردبان او برای رسیدن به قدرت و مطامع خاص بهره جستند. یکی از گفت‌و‌گوهای منتشر شده در شرق جالب توجه است.
منوچهر محمدي کارگردان فیلم تبلیغاتی هاشمی رفسنجانی در سال 1384 در گفت‌و‌گو با روزنامه زنجیره‌ای شرق با‌اشاره به بخشی از این فیلم تبلیغاتی که در آن هاشمی خاطره‌ای را از شهید آیت‌الله بهشتی نقل می‌کند می‌گوید: «خاطره شهيد بهشتي زائيده ذهن من است. فکر کردم فضاي اتهامي که آقاي هاشمي با آن درگير بودند را چطور بيان کنم و اين بخش به خاطرم رسيد.»
این سخنان یعنی اینکه خاطره از شهید بهشتی زاییده ذهن کارگردان فیلم تبلیغاتی مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده است این سؤال و شبهه همواره مطرح را به میان می‌آورد که آیا دیگر خاطرات هاشمی که در سال‌های متمادی به نقل از شخصیت‌های مرحوم از جمله امام در موضوعات حساس مربوط به نظام و انقلاب مطرح شده بود نیز زاییده ذهن ایشان و خلاف واقع بوده است؟!

تشویق دولت به اتخاذ رویکرد انفعالی 
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«چون سیاست آمریکا پس از روی کارآمدن دونالد ترامپ نسبت به دوره اوباما تغییر کرده است به همین دلیل واشنگتن تلاش می‌کند که همه مشکلات و مسائل را با ایران به صورت یکجا مورد مذاکره یا حل و فصل قرار دهد. علاوه‌بر این، به‌رغم اینکه اعتراضات اخیر در ایران ربطی به برجام ندارد اما آمریکا قصد دارد که مسئله حقوق بشر را وارد مذاکرات کند و به نحوی اعتراضات را به مسئله برجام ربط دهد. در حالی که اعتراضات در هر کشوری امر داخلی‌‌ همان کشور است و ربطی به کشورهای دیگر ندارد. با این همه ترامپ درصدد است از این امر برای پیشبرد هدف خود در برجام استفاده کند به همین دلیل دولت باید به گونه‌ای رفتار کند که این مسائل مورد سوءاستفاده آمریکا و طرف‌های خارجی دیگر واقع نشود».
گفتنی است ترامپ- به عنوان نماینده جمهوری خواهان- و اوباما- به عنوان نماینده دموکرات‌ها- در هر موضوعی با هم اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران و مردم کشورمان هیچ اختلافی با هم ندارند. در اولین روز اجرای برجام- دی ماه ۹۴- و در مقطعی که مدعیان اصلاحات تاکید داشتند که «تحریم‌ها به تاریخ پیوست»، دولت اوباما با تصویب تحریم‌های ضدایرانی، نقض برجام را کلید زد. پس از آن، سریال نقض برجام توسط دولت اوباما با غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون تحریمی آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا و پابرجا ماندن تحریم سوئیفت و...ادامه یافت.اوباما در آبان سال ۹۵ و در واپسین روزهای ریاست جمهوری خود نیز قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد. در همان ایام برخی رسانه‌ها نوشتند: «اوباما با این کار آخرین لگد را به برجام زد».
در حالی که ترامپ در رقابت‌های ریاست جمهوری سال گذشته، سیاست‌های دولت اوباما را زیر سؤال برده و قول داده بود سیفون را در کاخ سفید خواهد کشید، در موضوع ایران، مسیر اوباما را ادامه داد. وی در تکمیل قانون محدودیت ویزای دولتِ اوباما، قانون جنجالی محدودیت مهاجرت را امضا کرد؛ ترامپ همچنین در ادامه اقدامات ضدایرانی اوباما، قانون سیاه چاله تحریم -یا همان مادر تحریم‌ها- را امضاء کرد.
قرار بود با امضای برجام در قبال محدودیت گسترده در صنعت هسته‌ای ایران،تمامی تحریم‌ها بالمره لغو شود و نه تعلیق. اما به دلیل متن ضعیف برجام، اقدامات ایران به صورت نقد انجام شد و تعهدات طرف مقابل در حد وعده نسیه باقی ماند.
با اینکه «هسته‌ای رفت و تحریم‌ها باقی ماند» و تقریبا هیچ دستاوردی عاید ایران نشد، مدعیان اصلاحات همچنان با رویکرد انفعالی تاکید دارند که باید از هرگونه اقدام متقابل در برجام پرهیز کرد.اکنون آمریکا و کشورهای اروپایی عضو 1+5 در پی تعمیم خسارت محض برجام به دیگر مولفه‌های قدرت ایران از جمله توان موشکی و قدرت منطقه‌ای هستند و به بهانه اغتشاشات در ایران، موضوع حقوق بشر را نیز مطرح کرده‌اند.
مدعیان اصلاحات و نشریات زنجیره‌ای بدون توجه به توان داخلی و ظرفیت‌های گسترده ملی، همچنان به نقطه‌های خیالی چشم دوخته‌اند و دولت را نیز به انجام این رویکرد غلط و بی‌نتیجه تشویق می‌کنند. 

اعتراضات مردم در مورد مشکلات معیشتی نبود!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«کمی ساده‌‌انگارانه است که اعتراضات را صرفا نوعی واکنش در مورد سیاست‌های اقتصادی بدانیم و این‌گونه اعلام کنیم که شعارهای موجود فقط‌ و فقط شعار نان است. چنین سناریویی در مورد اعتراضات اخیر در ذهن عده‌ای ازاصولگرایان است».
مدعیان اصلاح‌طلبی هنگامی که مردم مطالبات اقتصادی و معیشتی خود را بدون آشوبگری و تخریب و آدم‌کشی مطرح می‌کنند، آنان را متهم می‌کنند که توسط رقبای سیاسی دولت و برای آشوب تحریک شده‌اند!
اما همین جماعت هنگامی که عناصر آشوبگر - به دعوت و حمایت ضد انقلاب- به خیابانها می‌آیند و پرچم ایران را به آتش می‌کشند، خواستار به رسمیت شناخته شدن «حق اعتراض» آنها و آزادی آشوبگران می‌شوند!
«آدرس‌هاي غلط» مدعیان اصلاحات به دولت دوازدهم ادامه راهي است که اين جريان در دولت يازدهم دنبال کرد و نتيجه آن بر زمين ماندن بسياري از وعده‌ها، حاشيه‌سازي‌هاي مصنوعي و اتلاف نيروي دولت و هزينه شدن امکانات و ظرفيت‌ها در جاده‌هاي فرعي بود.


دلیل اصلی شکاف نسلی بین جوانان و مسئولین
روزنامه بهار طی یادداشتی به اظهارات دوشنبه شب رئیس‌جمهور در دیدار با وزیر و معاونان وزارت اقتصاد درباره ریشه نارضایتی‌ها مردم ‌اشاره کرد و نوشت: «رئیس‌جمهور روحانی معتقد است موضوع اصلی در حوادث اخیر شکاف و فاصله‌ای است که میان نسل‌ها ایجاد شده است... او این نظر را مطرح می‌کند که مسئولان کشور حتی توان آنکه با فرزندان نوجوان و نوه‌های خود به مرحله گفت‌وگو برسند ندارند و این دو نسل با دو گفتمان متفاوت با یکدیگر مواجه می‌شوند. روحانی مشکل اساسی را آن می‌داند که مسئولان سعی دارند همان تفکر کهنه و ناکارآمد خود در جهان امروز را به نسل‌های بعدی منتقل کنند و طبیعی است که چنین کاری شدنی نیست.»
چنین برداشتی از ریشه نارضایتی‌ها در حالی است که بی‌شک آنچه جوانان را مأیوس کرده فاصله نجومی زندگی مسئولان با آنان است و مسئولان اگر در بیان خود صادق و در پی کاهش فاصله با جوانان هستند، بهتر است این موضوع را از زندگی شخصی و اقتصادی خود آغاز کنند نه تعارف‌های سیاسی! جوانان در تجمعات اعتراضی با در دست داشتن دست‌نوشته‌هایی همچون «شب‌ها آسوده بخوابید، ناوهای آمریکایی به استخرهایتان کاری ندارند، با این زندگی ‌اشرافی چگونه رویتان می‌شود از مردم سخن بگوئید؟، شما این پول‌ها را چگونه خرج می‌کنید؟ و مولایمان ویلا نداشت» اعتراض خود را به «فاصله حقیقی میان نسل جوان و مسئولان» در پرداخت حقو‌ق‌های نجومی به برخی از مدیران و نحوه زندگی ‌اشرافی آنها نشان دادند.

وقتی تحلیل‌گر اصلاح‌طلب یادش می‌رود! 
یک هفته از خاتمه آشوب‌ها که با درایت و کاردانی نیروهای انتظامی و امنیتی و مهم‌تر از آن حضور مردم غیرتمند و انقلابی ایران حاصل شد، می‌گذرد و همچنان روزنامه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب نمی‌دانند که باید آن را به چه چیز یا چه کسانی نسبت دهند! همین موضوع سبب حرف‌ها و نوشته‌هایی ضد و نقیض می‌شود. 
روزنامه اعتماد در ستون نگاه روزشمار دیروز خود یادداشتی از یکی از تئوریسین‌های مدعی اصلاحات منتشر کرد. 
نویسنده که گویا یادداشت دو روز قبل خود را فراموش کرده در بخشی از این نوشته آورده است: «شواهد كافي وجود دارد كه اين ماجرا در مشهد و در اعتراض به برخي از پديده‌هاي اقتصادي و فسادهاي باقي‌مانده از دولت پيش آغاز شد. سازماندهي نسبي ماجرا و پروفايل دعوت‌كنندگان به آن راهپيمايي به اندازه كافي گوياي ماجراست. البته اينكه طرح آنان براي ادامه ماجرا چه مي‌توانست باشد و چه برنامه‌اي بود به طور دقيق معلوم نيست، هرچند گفته مي‌شود كه كل ماجرا براي يك برنامه سه روزه طراحي شده بود.»
این نوشته در ادامه افزوده است: «مسئله اصلي اين است كه اگر از نظر اصولگرايان، دولت موجود مطالبات به حقي را برآورده نكرده است يا وضع معيشت مردم نامناسب است، و اگر معتقدند كه مردم حق اعتراض دارند، در اين صورت چرا خودشان از طريق شخصيت‌ها و احزاب اصولگرا تقاضاي تظاهرات اعتراضي را به وزارت كشور يا استانداري‌ها ارايه نمي‌كنند؟... پاسخ به اين پرسش كليدي است و نمي‌توان از كنار آن ساده گذشت. به نظر مي‌رسد كه چند دليلي براي اين رفتار مي‌توان ذكر كرد...» و در ادامه چند مورد را بر اساس حال و هوای! امروز نوشته‌اش بیان کرده است.
سراغ ایده پردازی‌های دیگر روزنامه‌های زنجیره‌ای نمی‌رویم چرا که حرف‌های ضد و نقیض آنها بسیار بیشتر از حوصله این ستون است اما برای نکته نخست از نویسنده یادداشت فوق تنها بخشی را ذکر می‌کنیم که در مطلب دو روز قبل در همین ستون روزنامه اعتماد نوشته بود: «هنگامي كه يك اتفاقي رخ مي‌دهد، آن هم اتفاقي در اندازه‌هاي بزرگ، بايد پذيرفت كه اين اتفاق «زمينه اجتماعي» دارد. بدون پذيرش اين اصل، هيچ گام موثري نمي‌توان براي حل ماجرا برداشت. اينكه همه مشكلات منحصر شود به توطئه بيگانگان، به نوعي پاك كردن صورت مسئله است.»

توطئه بیگانگان نه! توطئه داخلی آری!
همان‌طور که خواندید این تئوریسین اصلاح‌طلب دو روز قبل به ضرس قاطع نوشته بود که اتفاقات اخیر «زمینه اجتماعی» دارد و جالب‌تر آنکه «توطئه بیگانگان» را اگرچه مردود نمی‌داند اما مطرح شدن آن را پاک کردن صورت مسئله نامیده است. حال این فرد با عنوان پر طمطراق «تحلیل‌گر» و با اختصاص ستون ویژه پس از گذشت 48ساعت یادداشت دیگری نوشته که در آن اتفاقات اخیر را «یک طراحی سه روزه» توسط طیفی از منتقدان دولت نامیده است! و چنان‌که در ادامه از اصولگرایان یاد کرده طبعا منظور وی همین گروه هستند. ضمن آنکه باید گفت افراد حلقه انحرافی امروز هیچ نسبت و همخوانی با اصولگرایان ندارند.
اما دلایل نویسنده برای اینکه چرا اصولگرایان با پرچم و نشان خود اقدام به برگزاری راهپیمایی اعتراضی نمی‌کنند نیز جالب توجه است. او نوشته اگر به موضوع گرانی اعتراض کنند به آنها گفته می‌شود که در دوره شما اوضاع بدتر بوده است!! استدلال‌های طیف اصلاح‌طلب این چنین است، گویا اداره مملکت 
لج و لجبازی‌های کودکانه است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار