گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-ملیحه محمودخواه؛ کربلا رفتن پای تن نمیخواهد؛ پای دل میخواهد. پای دلی که حاج کاکو سالهاست ان را تقویت کرده است و میخواهد در کربلا با آن تا حرم پرواز کند. جانبازی که ۳۷ سال تنها با یک نیم تنه زندگی کرده است و پاهایش را به قول خودش در جبهه جا گذاشته است.
محمدحسین عباس زاده معروف به حاج کاکو، مدتی قبل آرزو داشت که سفر به کربلا و دیدار مقام معظم رهبری نصیبش شود و به همت مسئول بسیج کارمندی دانشگاه لرستان این سفر مهیا شده است و این خبر در ملاقات دانشجویان بسیج دانشجویی با این جانباز به او داده شد.
ملاقاتی دوستانه که در روستای پاپی خالدار رخ داد. جایی که حاج محمد حسین عباس زاده که همه او را به حاج کاکو میشناسند، زندگی می کند؛ پیرمرد جوانان را نصیحت کرد و از روزگاری که بدون پا سپری کرده است، برای آنها صحبت کرد.
حاج کاکو در این دیدار یک ساعته برای دانشجویان لرستانی روایت کرد که در سن ۲۵ سالگی در سوسنگرد مجروح شده است. آن زمان از پادگان امام حسین خرم آباد به مناطق جنگی اعزام شده بود.
وی در خاطراتش در این دیدار گفت: در سوسنگرد جزو گروههای نامنظم بودم. در ان زمان بیشتر در جبهه خرمشهر و سوسنگرد و سرپل ذهاب بودیم که ۱۶ بهمن ماه ۵۹ بر اثر اصابت خمپاره پاهایم تکه تکه شد. آن موقع سنگر روی سرم خراب شد، به شدت خونریزی داشتم و دوستانم به سختی من را به اهواز منتقل کردند. آنجا شهید چمران حضور داشت که به من مدام میگفت: نام حضرت عباس را صدا بزن. کامل که به هوش آمدم، متوجه شدم پاهایم کاملا قطع شده است.
حاج کاکاو در ادامه خاطراتش گفت: شهید چمران باعث شده است که او به تهران اعزام شود و برای این کار نیز او را سوار هواپیما کرده اند؛ اما هواپیما در اصفهان مجبور به فرود میشود. به قول خودش میگوید: شاید کار خدا بود آنجا دوباره دچار خونریزی شدم و به همین دلیل دوباره به بیمارستان منتقل شدم. دوباره آنجا مورد معاینه قرار گرفتم و جالب آنکه آنجا فهمیدند من ۴ کلیه دارم. ۴۰ روز آنجا بودم و دوباره به تهران منتقل شدم و دوباره مورد عمل جراحی قرار گرفتم.
وی با اشاره به اینکه به مجروح شدنش افتخار میکند، میگوید: اگر باز سالم باشم و به جبهه بروم دوباره حاضرم به جنگ بروم و آنجا برای خدا دست و پایم را از دست بدهم.
حاج کاکو در جمع دانشجویان ادامه میدهد: برای از دست دادن پاهایم ناراحت نیستم و هیچوقت ناراحت نمیشوم، چون پاهایم را در راه خدادادهام، هر کاری که برای رضای خدا انجام شود، پایانش شیرین است.
وی گفت: پیش از این هم گفته ام که در دنیا دو آرزو دارم که یکی رفتن به سفر کربلا و دیگری دیدار با مقام معظم است.
در این دیدار سید مجید طاهری، مسئول بسیج کارمندی دانشگاه لرستان که به همراه دانشجویان در این دیدار حاضر شده بود، به حاج کاکو گفت: از طرف سازمان عتبات قرار است او را به کربلا اعزام کنند و هزینه همراه او را نیز یکی از خیران بر عهده گرفته است.
وی در ادامه توضیح داد که قصد دارد با تلاش نیروهای انقلابی او را به آرزوی دومش که دیدار با مقام معظم رهبری است، هم برساند.
حاج کاکو گفت: آخرین باری که مقام معظم رهبری را ملاقات کرده ام، سال ۱۳۶۰ بوده و آن هم زمانی بود که مقام معظم رهبری در بیمارستان مصطفی خمینی به دیدن جانبازان میآمدند و آنجا نیز سه بار بر بالین من آمد و در یکی از ملاقاتها فرمودند: تو در این دنیا باید یکعمر روی زمین باشی، دین خود را از دست نده و همیشه مواظب دین خود باش.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری در حال ترک کردن اتاق بود که گفتم آقا عرضی دارم گفت: بفرمایید گفتم زمانی که امام حسین (ع) در عرصه نبرد قرار گرفت به یارانش رو کرد و گفت: هرکدام بدهکار هستید، بدهی خود را بدهید اگر کشته شوید شهید نمیشوید، چون آن بدهی حقالناس است؛ اکنون من هشت هزار تومان بدهکارم، مقام معظم رهبری پس از شنیدن این سخن یک نفر را از تهران مأمور کرد تا به منزلمان برود تا قرضی که داشتم را ادا و مقداری پول به همسرم بدهد.
وی از دیدارهای دیگرش با رهبر معظم انقلاب میگوید: یک روز که همسر و فرزندم به عیادتم آمده بودند، اجازه ملاقات به آنها نمیدادند، فرزندم برای دیدن من گریه و بیتابی میکرد وقتی مقام معظم رهبری او را دید گفت: این بچه کیست چرا بیتابی میکند، گفتم فرزند من است، رهبری پرسید ساکن کدام شهری گفتم خرمآباد، گفت: این بچه از خرمآباد تا اینجا آمده، چرا نمیگذارید پدرش را ببیند؟! سپس با دستور آقا اجازه دادند فرزندم را ببینم.
شهید زنده در دیدار با بسیجیان دانشگاه لرستان گفت: همه وجود انسان باید در راه خدا باشد، فکر می کنم مادرزاد اینگونه بوده ام؛ تاکید من به شما جوانان این است که همیشه در ره ولایت و پشت سر فرزندان اهل بیت (امام و حضرت اقا) باشید.