آخرین اخبار:
کد خبر:۶۶۵۲۲۷

تسخیر سفارت آمریکا عامل استعفای دولت موقت نبود/مهندس بازرگان قبول مسئولیت را واجب عینی می‌دانست

برادرزاده نخست وزیر دولت موقت با رد استعفای دولت موقت به دلیل تسخیر سفارت آمریکا، گفت: بازرگان دیندار واقعی بود که تجربیات موفق مدیریتی در مبارزات و کنترل اعتصاب‌ها در زمان انقلاب و مدیریت دولت موقت داشت.
ابوالفضل بازرگان برادرزاده نخست وزیر دولت موقت، عصر امروز (دوشنبه) در همایش «بازرگان و انقلاب اسلامی» در مسجد الرحمن تهران، سابقه طولانی مبارزاتی، دیندار واقعی و مدیریت را سه عامل اصلی انتخاب شدن مهندس بازرگان برای نخست وزیری عنوان کرد.

وی افزود: اداره کشور در آن زمان توسط مهندس بازرگان نزدیک به معجزه بود چرا که ایشان با مشکلات متعددی در حال جنگیدن بود.

به گفته برادرزاده نخست وزیر دولت موقت، مهندس بازرگان مورد پذیرش جناح‌ها و قشر‌های مختلف جامعه بود و حتی گروه‌های چپ هم ضمن تضاد حقیقی، بر شجاعت و توانمندی وی باور داشتند.

بازرگان با طرح این پرسش که چرا مهندس بازرگان به رغم عدم تمایل عهده‌داری دولت موقت را پذیرفت گفت: اگر ایشان انتخاب نمی‌شد این هرج و مرج‌ها، نافرمانی‌ها و خودمختاری در بعضی استان‌های کشور منجر به جنگ داخلی می‌شد که مثل آن را در افغانستان شاهد هستیم.

وی در عین حال تاکید کرد: مهندس بازرگان قبول مسئولیت را واجب عینی می‌دانست و مسئولیت اوایل انقلاب را پذیرفت.

برادرزاده نخست وزیر دولت موقت گفت: مهندس بازرگان دیندار واقعی بود که تجربیات موفق مدیریتی و سابقه طولانی در مبارزات و کنترل اعتصاب‌ها در زمان انقلاب و مدیریت دولت موقت داشت که نزدیک به معجزه بود که کشور را در آن شرایط اداره کرد و با مشکلات جنگید.

وی اضافه کرد: سعی می‌شد ترکیب موثری از احزاب و انجمن اسلامی مهندسین در هیات وزیران وجود داشته باشد. با توجه به اینکه از یک طرف، انقلاب در دوره کوتاهی به پیروزی رسید بر خلاف انقلاب‌های دیگری که سال‌ها به طول انجامید و توانستند مدیریت‌های شایسته را در خود بپروراند، در این مدت کوتاه چنین اتفاقی در کشور نیفتاد و کشور با مشکلاتی رو به رو شد که قبلا برای آن پیش بینی نشده بود.

بازرگان با تاکید بر اینکه دولت موقت توانست برخورد مناسبی با مشکلات داشته باشد، گفت: دولت موقت توانست ماموریت‌های محوله را تا قبل از استعفا انجام دهد.

وی با اشاره به مشکلات در دوره دولت موقت تصریح کرد: برای برخی مشکلات اعم از ضد انقلاب و ضعف تبلیغات پیش بینی صورت نگرفته بود و البته در آن زمان امکان تبلیغات برای دولت وجود نداشت و احزاب و نشریات مختلف علیه دولت موضع می‌گرفتند.

برادرزاده نخست وزیر دولت موقت می‌گوید که رادیو و تلویزیون زمان دولت پدرش بلندگوی ضد دولت موقت بود و شورای تبلیغات اسلامی تشکیل شد که در آنجا برای تبلیغ دولت و دفاع از دولت موقت گفت و گو می‌شد. متاسفانه وقتی این‌ها هم منتشر شدند راه بقیه را پیش گرفتند و دشمن دولت شدند.

وی با بیان اینکه خود سری و خود تصمیم گیری در برخی نهاد‌ها در آن زمان وجود داشت، گفت: شورا‌های کارگری که توسط نیرو‌های چپ شکل می‌گرفت، تشکیل می‌شدند در مدیریت کارخانه‌ها دخالت کرده و حتی مدیران کارخانه‌ها را حبس می‌کردند.

بازرگان ادامه داد: وزارت کار بدون این که با دولت هماهنگی کنند حداقل حقوق کارگران را افزایش دهند که بار سنگینی روی دولت گذاشت و این پیش بینی نشده بود که زمینه و امکانات آن را فراهم کنند.

وی با تاکید بر این جمله که آن زمان در خصوص شکل اقتصاد اختلاف نظر وجود داشت خاطرنشان کرد: ا. عزت الله سحابی رییس سازمان بودجه گرایش بیشتری به دولتی کردن اقتصاد داشت و شرکت‌های بیمه و کارخانجات بیشتری، ملی شدند.

برادرزاده نخست وزیر دولت موقت ادامه داد: مشکلاتی در نهاد نخست وزیری و محیط آن بود و وقتی دولت مستقر شد، چون شناختی از نیرو‌های مستقر در نخست وزیری بودند، نداشت نسبت به این‌ها بی اعتمادی از جهت کارشکنی وجود داشت.

بازرگان با اشاره به مساله امنیت و حفاظت از نخست وزیری به دلیل تشکیل نشدن نهاد‌های امنیتی اعم از شهربانی گفت: بین این‌ها ناهماهنگی به دلیل اختلاف سلیقه وجود داشت.

وی می‌گوید که حجم مراجعات در زمان دولت موقت به گونه‌ای بود که کار‌ها فلج می‌شد و هیچ معاون و وزیری نمی‌توانست کارهایش را انجام دهد و به همین دلیل نهادی به عنوان راهنمای مراجعان شکل گرفت.

برادرزاده نخست وزیر دولت موقت به تظاهرات آن زمان در خیابان پاستور و خارج از نخست وزیری اشاره و تصریح کرد: مثلا تظاهرات خانم‌ها به دلیل حجاب و کامیون داران و تظاهرات به دلیل دستگیری نیرو‌های چپ. این‌ها باعث شد دولت احساس کند دیگر نمی‌تواند ادامه دهد و در هر ملاقاتی که با رهبر انقلاب صورت می‌گرفت، دولت مشکلات خود را مطرح می‌کرد و گاهی اوقات راه حل‌هایی هم پیشنهاد می‌شد.

بازرگان تاکید کرد: این ادعا که تسخیر سفارت آمریکا باعث استعفای دولت موقت شد درست نیست و مهندس بازرگان آن را توضیح داده است.

وی اضافه کرد: دولت به نوعی هشدار داد که به این ترتیب نمی‌شود کار را ادامه داد و نامه‌ای که بازرگان به من دادند و من پیش نویس آن را به رهبری دادم دیگر نقطه پایانی بود که به موارد قبلی اضافه شد و مهندس بازرگان مجبور به استعفا شد.

برادرزاده نخست وزیر دولت موقت بر این اعتقاد است که وقتی خبر استعفای استعفای بازرگان به گوش امام (ه) می‌رسد امتم آقایان همچون هاشمی رفسنجانی و شهید بهشتی را مامور می‌کند تا بازرگان از استعفا منصرف کنند، اما رادیو و تلوزیون به یکباره استعفای دولت را اعلام می‌کند و آن‌ها نیز می‌گویند دیگر کار از کار گذشته است.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۳
تاریخ انقلاب نشان می‌دهد که تمام ۳۹ سال بعدی انقلاب، متأثر از آن یک سال نخستِ طوفانی بوده است که در یک پرسش اساسی خلاصه می‌شود؛ پرسشی که تا امروز هم مهمترین مسأله‌ای‌ست که انقلاب اسلامی با آن روبروست!

اسلام برای ایران یا ایران برای اسلام؛ کدامیک؟
بازرگان بعد از کناره‌گیری از دولت موقت، نکته‌ای به این مضمون را در کتاب خود نوشت:
«ما اسلام را برای ایران می‌خواهیم؛ و امام، ایران را برای اسلام» او این‌گونه جا انداخت که امام، از ایران و ایرانی استفاده ابزاری می‌کند؛ اما نگفت که خود، از اسلام استفاده ابزاری کرده و آن را فدای ایران می‌خواهد!
شاهد آنکه هیچ گزاره‌ای از اسلام برای پیاده کردن در جامعه نمی‌آورد؛
نظر ایشان این بود که باید تفکر ناسیونالیستی و لیبرالیستی را پیاده کرد. تفکر خطرناک آقای بازرگان همچنان در جامعه‌ی ما زنده است.
این دعوا باید به صورت بنیادین برطرف شود. آیا امام خمینی(ره) ایران را برای اسلام می‌خواستند؛ یا آقایان رفورمیست و ملی‌گرا، اسلام را برای ایران می‌خواهند؟

آیا اسلام به عنوان یک هویت مطلق نیاز به این دارد که ایرانی فدایش بشود؟ یا آنکه، ایرانی زمانی که اسلام را پذیرفت، با اسلام متعالی می‌شود؟

امام، آن گونه که بازرگان ادعا کرد، «ایران را فدای اسلام می‌خواهد،» نبود. امام می‌فرمود:
«مقصد ما اسلام است.»
راه حیات طیبه بشریت، اسلام است.
یعنی همه‌ی کره‌ی زمین باید نظام جامع اسلامی بشود.
برای شکل‌گیری این تمدن، ایرانی‌هایی که مملو از اسلام شده‌اند می‌بایست این انرژی را به جهان صادر و ساطع نمایند.
نظر ایشان بر این بود که انسان‌ها مهم هستند؛
راه تعالی ایران و انسان ایرانی، از اسلام می‌گذرد و اگر قرار است ایران به جایی برسد، تنها از راه اسلام می‌تواند به آن اهداف دست یابد.
اگر اسلام را مبنا قرار دهیم، این امکان را داریم که ایران را سکوی پرتابی برای حرکت اسلام و تحقق تمدن نوین اسلامی داشته باشیم.
این اسلام است که به انسان ایرانی هویت می‌بخشد.
امروز انسان ایرانی تا جایی که به اسلام عمل کرده، در سطح مناسبات بین‌المللی و منطقه‌ای عزیز است.
تلقی آقای بازرگان که بر مبنای یک فرض غلط استوار است، امروز هم مبنای عمل بسیاری در کشور است.
در39 سال گذشته‌ی انقلاب اسلامی، همیشه با خطر کسانی که مصادر قدرت قرار می‌گیرند، روبرو بودیم، چرا که مسأله‌شان لیبرالیسم بوده است، ولو اینکه به زبان نیز نیاورده باشند.
جریان لیبرال در داخل نظام می‌گوید انقلاب در سال ۵۷ تمام شد.
اگر بازرگان زمانی می‌گفت:
«ما اسلام را برای ایران می‌خواهیم؛ و امام ایران را برای اسلام» همین دعوا در امروز جمهوری اسلامی می‌شود:
«تفکیک بین انقلاب اسلامی یا جمهوری اسلامی.»

جوان مؤمن انقلابی ،دانشجوی مؤمن انقلابی،مردم مؤمن انقلابی،به هوش باش!
این تفکر خطرناک را باید از آرایش سیاسی کشور کنار گذاشت.
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار