به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، در این مقاله این چنین آمده است: در اتفاقاتی که برای جوانان فوتبال ایران رخ میدهد نباید آنها را بهتنهایی محکوم کنیم. بازیکنان جوان فوتبال بهسرعت رشد میکنند و مطرح میشوند، اما بهدلیل جوانی و ناپختگی مسیرشان دشوار میشود و چهبسا از صحنه فوتبال محو شوند.
اتفاقی که در دیدار استقلال و فولاد توسط سیدحسین حسینی رقم خورد را دیدم اما نمیخواهم فقط درباره شخص او و حرکت دور از انتظاری که انجام داد، صحبت کنم. ما امثال حسینی را در این فوتبال زیاد میبینیم که بعد از درخشش، شهرت و محبوبیت نمیتوانند در مسیر صحیح قدم بردارند. فاجعهای که برای مهدی قائدی رقم خورد را به یاد بیاورید. جوانی کمسن و سال را از شهرستان به تهران میآوریم، در تیمی که زمانی رویای تماشای بازی آن را از نزدیک داشته به او جایگاهی فوقالعاده میدهیم با پول زیاد و توقع داریم که تمام مسائل اخلاقی را رعایت کند و خیلی هم فوتبالیست بافرهنگی از آب دربیاید و بعد هم او را به امید خدا رها میکنیم، در صورتی که بازیکنان در اروپا تمام ساعت روز را در اختیار باشگاه هستند.
در تهران به این بزرگی و درندگی که باتجربهها و سنوسالدارها را با حاشیههایش از پا درمیآورد، فوتبالیستهای کمسن و سال را با پول کلان رها میکنند و نتیجهاش هم همین میشود که میبینیم. دروازهبانی در دو بازی گل نمیخورد به او لقب عقاب میدهیم و آن یکی نیامده میشود نیمار فوتبال ایران. القابی به آنها نسبت داده میشود که تن و بدن زبان فارسی میلرزد چون این کلمات هیچ وجه تسمیهای با فوتبالیستهای ایرانی ندارد. در خودرویی که آن تصادف دردناک برای قائدی رقم خورد و یک خانواده را داغدار کرد، تمام چیزهایی که یک پسر جوان ممکن است به آنها علاقه داشته باشد، جمع بود. کاری به حرف و حدیثهای آن تصادف و مسائل غیرشفافش ندارم، اما چه اتفاقی میافتد که بازیکنان جوان و تازه به محبوبیت و شهرت رسیده مثل قائدی و حسینی نمیتوانند تصمیمهای درستی بگیرند؟ جواب این سوال به باشگاه استقلال برمیگردد. وقتی سیدحسین حسینی بدون دلیل قانعکننده بهطور ناگهانی عصبی میشود و بازی مهمی مثل دربی را از دست میدهد، باشگاه استقلال باید دنبال دلیل این اتفاق برود.
اگر او با این توجیه که چون قرار نیست در دربی بازی کند اینطور مشوش شده، ثابت میکند که به یک مشاور نیاز دارد و باشگاه استقلال باید قبلتر از اینها به فکر استخدام روانشناس برای ستارههای کمسنوسالش میافتاد. کاش حسینی و قائدی یاد ستارههایی بیفتند که خیلی بیشتر از آنها مطرح شدند، اما در سریعترین زمان ممکن تندباد حاشیهها آنها را از پا درآورد و حتی به زندان و حبس انداخت. مشکل فوتبال ما چیزی جز خلأهای فرهنگی نیست، اما این حق را نداریم که امثال بازیکنان جوان استقلال را محکوم کنیم چون تقصیر اصلی بر گردن جامعه فوتبال است که بدون آموزشهای لازم فوتبالیستهای جوان را در پول و شهرت غرق میکند و القابی به آنها میدهد که حتی در انشاهای بچههای دبستانی هم نمیبینیم. ای کاش جوانهای فوتبال ایران به جای اینکه صرفا از ظاهر رونالدو و نیمار الگو بگیرند، سبک زندگی آنها را دنبال کنند و به این حرف رونالدو برسند که هنوز ساعت ٩ شب به بعد مادرید را ندیده است.