فاطمه حیدری، عضو تیم ملی ووشو کشورمان گفت: آرزو میکنم روزی مدالی به دست بیاورم که آنقدر باارزش باشد که بتوانم به رهبر انقلاب تقدیم کنم.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تیم ملی ووشو جمهوری اسلامی ایران یکی از رشتههای موفق ورزشی و مدال آور کشور است که در سالیان اخیر موفقیتها و افتخارات فراوانی را برای ایران رقم زده و بسیاری از اعضای این تیم را جوانان و دانشجویانی تشکیل میدهند که باوجود پرداختن به ورزش حرفهای و مدال آوری نیز درس و دانشگاه را رها نکرده و به رشتههای تخصصی در دانشگاههای کشور مشغول به تحصیل هستند.
اینبار با فاطمه حیدری، دانشجوی ترم سوم کارشناسی تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز و عضو تیم ملی ووشو کشورمان به گفتگو نشستیم تا در مورد برنامه ریزی بین درس و ورزش با وی سخن بگوییم.
دانشجو: از سوابق ورزشی خودتان برایمان بگویید حدود ۱۰ سال است که ووشو کار می کنم و ۶ سال به عضویت تیم ملی درآمدم و سابقه شرکت در مسابقات آسیایی ۲۰۱۶ تایوان و ۲۰۱۷ چین تایپه که موفق به کسب مقام سوم شدم را در کارنامه دارم. در المپیک جهانی یونیورسیاد مدال برنز را کسب کردم و در المپیک آسیایی جاکارتا در مجموع عنوان نهم را کسب کردم.
دانشجو: تمرینات روزانه شما چقدر است؟ هر روز تمرین می کنم و به صورت یک روز در میان برنامه دارم؛ به صورتی که یک روز را ۴ ساعت و روز دیگر را ۲ ساعت و نیم تمرین می کنم و اگر در تمرینات تیم ملی باشم معمولا ۴ ساعت و نیم در روز تمرین داریم.
دانشجو: تمریناتتان به چه صورت است؟ تاکتیکی تا بدنسازی؟ هم برنامه بدن سازی متناسب با مدل فرم داریم و هم تاکتیکهای خود تالو است.
دانشجو: بین درس و ورزش شما تداخلی وجود ندارد؟ آدم درس خوانی هستم؛ اما بسیاری از اساتید با ما کنار نمیآیند؛ چرا که بسیاری از زمانهای تمرینی من با زمان دانشگاه یکسان است و نمی توانم در کلاسها حاضر شوم و گاهی مجبورم از تمرینات صرف نظر کنم تا بتوانم واحد درسی را پاس کنم و حذف نشوم.
دانشجو: اهل برنامه ریزی هستید؟ کسی که زندگی حرفهای دارد، قطعا با برنامه پیش میرود و بدون برنامه نمیشود هدفی را دنبال کرد.
دانشجو: به جز درس و ورزش به امورات دیگری مشغول هستید؟ در سنین پایینتر خیلی پیگیر موسیقی بودم؛ اما بخاطر ورزش و مسابقات نتوانستم موسیقی را ادامه دهم و خانواده ام نیز تاثیر بسیار زیادی در انتخاب راه من و ورزش حرفهای من داشتند.
دانشجو: آدم شلوغ کار و پر جنب و جوشی هستید؟
بله، اما خرابکار نه. همیشه فرد پرهیجانی بودم. حدود ۶ سال ژیمناستیک کار کردم و در سال ۸۵ عضو تیم ملی ژیمناستیک بودم و قهرمانی کشور ژیمناستیک را در کارنامه خودم دارم؛ اما به دلیل اینکه رشته ژیمناستیک بانوان مسابقات برون مرزی نداشت؛ لذا تصمیم گرفتند من در رشتهای ورود کنم که بتوانم ورزش قهرمانی را حرفهایتر از قبل ادامه دهم.
دانشجو: شاغل هستید؟ شاغل نیستم، اما تصمیم دارم کارهایی انجام دهم. تصمیم دارم به سمت مربیگری و تربیت شاگرد بروم و تمام درگیری ذهنم این است که خودم پیشرفت کنما؛ ما الان به این نتیجه رسیدم که قهرمانان تهران رو به کاهش هستند و دوست دارم تهران همیشه در اوج باشد. ما چند نفر بودیم که در تهران از نونهالی همیشه تیم تهران را در کشور اول می کردیم؛ اما از زمانی که وارد مرحله بزرگسالی شدیم دیگر بعد از ما نفراتی تربیت نشدند تا بتوانند در سطح کشور بدرخشند.
دانشجو: اگر فرد کم بضاعتی به این رشته علاقمند باشد و بخواهد وارد این رشته شود شما حاضر هستید به او کمک کنید؟ بله حتما این کار خواهم کرد. خود ما از کم شروع کردیم و نمیتوان گفت از طبقه مرفه جامعه هستیم. زمانهایی بود که با شرایط سخت خانواده ام من را حمایت کردند.
دانشجو: دانشگاه محل تحصیل از شما حمایتی انجام میدهد؟ دانشگاه اصلا مرا نمی شناسد. حتی در یونیورسیاد که مسابقات دانشجویی وقتی مدال آوردم، هیچ اتفاق خاصی از سوی دانشگاه نیفتاد. فقط در شهریه تخفیفهایی دارم که آن هم به دستور وزارت کشور است و اصلا از سوی خود دانشگاه حمایتی صورت نگرفته است. حتی اساتید با من راه نمیآیند و در این ترم بسیار اذیت شدم؛ چرا که دانشگاه و تمرینات مسابقات آسیایی هم زمان بود.
دانشجو: حمایتهای وزارت ورزش و جوانان از شما به چه صورت است؟ حمایتها خوب است؛ اما در کل به ورزش بانوان مقداری کم لطفی میشود که جا دارد نگاه ویژهتری به ورزش بانوان باشد.
دانشجو: آیا خانواده شما را بین دوراهی ورزش و درس قرار دادند؟ خانواده ام بسیار از من حمایت می کردند و خودم هم درسخوان بودم؛ پدرم مرا به درس تشویق می کرد و اگر نمره ام از یک مقدار معین کمتر می شد، جریمهام این بود که آن روز به تمرین نروم؛ اما در اصل تمام برنامه ریزی به سمتی بود که من در ورزش رشد کنم و باید در کنار ورزشم نمرات خوبی کسب می کردم تا خانواده اجازه دهد من به تمرینات ورزشی برسم. اینکه من وارد رشته ووشو شوم به حمایت خانواده برمی گردد و همیشه و همه طریق پشت من بودند و من را تشویق کردند.
دانشجو: چه برنامهای برای آینده درسی خود دارید؟ بسیار علاقمند به رشته فیزیوتراپی هستم؛ اما ورزش و اردوهای تیم ملی مسیر زندگیم را عوض کرد. اردوهای تیم ملی من را از درس عقب انداخت و حدود سه سال نتوانستم وارد دانشگاه شوم؛ اما رشته تربیت بدنی را تا مقطع دکتری و عضویت در هیات علمی ادامه خواهم داد.
دانشجو: شما یک ماه در کشور چین حضور داشتید. کمی برایمان از حضورتان در چین توضیح دهید در سال ۲۰۱۴ برای ادامه تمرینات و ارتقای سطح ورزش به چین رفتم و زیر نظر مربیان چینی به تمرین پرداختم. پایه آماده سازی مسابقات آسیایی در همان مدتی که در چین بودم، شکل گرفت و تغییرات بارزی در ورزش من اتفاق افتاده بود و بسیار نتیجه خوبی داشت.
دانشجو: چه برنامهای برای آینده ورزشی خود پیشبینی می کنید؟ می دانید که ووشو یک ورزش المپیکی نیست؛ هرچند صحبتهایی برای ورود این ورزش در المپیک ۲۰۲۰ توکیو صورت گرفته است؛ اما کماکان هدف ما بر تمرکز روی المپیک آسیایی است و خداراشاکرم که در این سن تجربه شرکت در بازیهای آسیایی نصیبم شد و بتوانم در دورههای بعدی سختتر تمرین کنم. برنامه من برای بازیهای آسیایی دور بعدی است و از همین الان تمریناتم را شروع خواهم کرد.
دانشجو: آیا شما به عنوان الگوی موفق جوانان اقوام و خویشاوندان شناخته میشوید؟ بله و همین موضوع کار من را بسیار سخت کرده است. این موضوع هم احساس خوبی است و احساس خطر، زیرا هر رفتار و هر حرکت من ممکن است الگوی آن فرد طلقی شده که اگر رفتار اشتباهی باشد، شاید دیگرانی نیز از آن تقلید کنند که باعث میشود حواسم به رفتارم بیشتر شود و مقداری محدودتر رفتار کنم.
دانشجو: آیا حجاب را محدودیتی برای بانوان ورزشکار می دانید؟ قبلا مدل لباس و مقنعه و آستین متفاوت بود؛ اما خودمان طوری آن را طراحی کردیم که به مرور مدل خاصی ارائه شد تا کار را برایمان راحتتر کند. حجاب محدودیتی حساب نمیشود، شاید محدودیت در حرکات ورزشی ایجاد کند؛ اما همین که این مدلی و با این پوشش، فرم را به نمایش می گذاریم و به دنیا نشان میدهیم که حجاب محدودیت نیست و ما با همین پوشش و حجاب اسلامی در حد و اندازه سایر کشورها ظاهر میشویم خودمان را نشان میدهیم.
ما توانستیم زیبایی حجاب را به شکل دیگری نشان دهیم و خیلی اوقات ورزشکارانی میآمدند و مقنعه نگین کاری شده را نگاه می کردند و از این پوشش لذت میبردند و برایشان جذاب بود. حجاب مانند همان جمله معروفی است که میگویند مروارید زیباست، چون در صدف است و به نظر من دختران ایرانی زمانی با ارزش هستند که با همین حجاب در مسابقات حاضر شوند و نشان دهند حتی اگر حجاب برای سایر کشورها سخت باشد؛ اما برای ما راحت است و ما میتوانیم با رعایت پوشش کامل اسلامی بهترین نتایج را کسب کنیم.
دانشجو: با توجه به اینکه موفقیتهای بانوان ورزشکار ایرانی درحال افزایش است؛ اما چرا برخی شبکههای معاند اقدام به تخریب این موفقیتها میکنند؟ همین پیشرفت روز به روز دختران ایرانی، جواب سوالات و حرفای این افراد است و نشان میدهد دختران ایرانی بیدی نیستند که با حرف شبکههای معاند بلرزند. با تخریبهایی که انجام می دهند؛ اما دختران ایرانی جا نمیزنند و محکمتر از این حرفها هستند. دختران ایرانی مستعد پیشرفتند و جزو باهوشترین افراد هستند و قطعا در آینده موفقیتهای دختران ایران بسیار بیشتر از این خواهد شد و دشمنان روزی از کار خود پشیمان خواهند شد. همین که روز به روز و سال و به سال مدال آوری دختران ایرانی بیشتر میشود، جواب حرفهای معاندین است و ما این را در عمل ثابت میکنیم.
دانشجو: آیا تا کنون دیداری با رهبر معظم انقلاب داشتهاید؟ من هنوز چنین سعادت و افتخاری نصیبم نشده و خیلی علاقمندم چنین اتفاقی بیفتد. کسانی بودند که مدالشان را با افتخار تقدیم ایشان کردند. اگر خود من مدال آوری خیلی مهمی داشتم، قطعا چنین کاری را انجام می دادم. خانم مریم هاشمی مدالش را به آقا تقدیم کرد و من خودم یکی از آرزوها و اهدافم است که روزی به آن خواهم رسید و این خود انگیزهای مضاعف در فرد ایجاد می کند تا بتواند پیشرفت کند و به آن هدف نزدیکتر شود.
آرزو میکنم روزی مدالی به دست بیاورم که ارزش این را داشته باشد و در درجهای قرار بگیرد که بتوانم به رهبر انقلاب تقدیم کنم و با کمال میل و با تمام وجودم این کار را خواهم کرد. این حس امنیتی که ما داریم، باعث شده ما بتوانیم فکرمان را آزاد کنیم و به راحتی تمرین کنیم و درس بخوانیم و تفریح کنیم و هیچ ترسی از اینکه هنگام اعزام من را به عنوان یک ایرانی تهدید کنند، وجود ندارد. همه اینها بخاطر تدبیر هوشمندانه رهبر معظم انقلاب است.
راه برای پیشرفت باز است و آنان که از وضعیت خودشان گله دارند، یا باید راهی پیدا کنند یا راهی بسازند. افتخار بزرگی است که برای هرکسی در زندگی ممکن است بیفتاد تا با مقام معظم رهبری دیدار داشته باشد و ایشان را از نزدیک زیارت کند و من خیلی دوست دارم که این اتفاق برایم بیفتد.