یکی از تاثیرات سخنرانی کارتر در ایران این بود که شاه را به مبارزهی آشکارا با مخالفان مذهبی و سیاسی خود مصمم کرد.
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، سابقهی نسبتاً طولانی روابط ایران و آمریکا به شاه آموخته بود که با حزب جمهوریخواه بهتر میتواند کنار بیاید تا بادموکراتها. هرچقدر که دموکراتها در امور نظامی او را محدود میکردند و دربارهی حقوق بشر و اصلاحات به او فشار میآوردند، اما دولتهای جمهوری خواهی مانند مانند آیزنهاور و نیکسون به درخواستهای نظامی او پاسخ مثبت میدادند. انتخابات ۱۹۷۶ برای شاه که سالهای پایانی سلطنطت متزلزلش را میپیمود، مهم و سرنوشتساز بود. هرچند که شاه اعلام کرد که برای کمک به فوردِ جمهوریخواه، یعنی رقیب انتخاباتی کارتر، قیمت نفت را تا پایان انتخابات تغییری نمیدهد و نیز حتی طبق برخی گزارشها تا ۱۲۰ میلیون دلار برای ستاد تبلیغاتی فورد نیز هزینه کرد، اما در نهایت این کارتر بود که گوی رقابت را در انتخابات آمریکا ربود.
پیامی که با سردی پاسخ گرفت
شاه خیلی زود تصمیم گرفت تا خسارتی را که بابت شکست انتخاباتیاش متحمل شده بود، جبران کند. او اولین قدم را با فرستادن یک پیام تبریک بیش از حد مفصل برداشت. اما کارتر جواب پیام تبریک شاه را یک ماه بعد و البته بسیار کوتاهتر از آنچه که شاه نگاشته بود، ارسال کرد. تأخیر او در پاسخ دادن تعابیر زیادی نزد مشاوران شاه داشت، که هیچکدام برای شاه خوشایند نبود. با اینحال شاه سعی کرد که در تمام مصاحبههایش این نکته را نشان بدهد که با روی کار آمدن کارتر هیچ تغییری در روابط دو کشور حاصل نخواهد شد.
پنداشت شاه از یک جهت درست نیز بود؛ او از نظر آمریکاییها یک متحد روشنبین و قابل اعتماد محسوب میگشت که خطمشی کلیاش با سیاستهای آمریکا هماهنگ بود. اما از سوی دیگر با توجه به احترامی که کارتر برای حقوق بشر قائل بود و از آنجا که شاه یک رژیم غیر دموکراتیک بود، کارتر نیز از درون و به ویژه از جهت حزب دموکرات تحت فشار بود، البته این فشار مانع از دعوت رسمی کارتر از شاه برای سفر به آمریکا نشد، اگرچه سولیوان، سفیر آمریکا، پیش از سفر به شاه گفت که مطلب مهمی برای مذاکره پیرامون روابط دو کشور وجود ندارد، ولی حتماً درباره حقوق بشر و شیوهی حکومت ایران با او مذاکره خواهد شد.
این سفر البته بدون حاشیه باقی نماند و با تظاهرات خیابانی در بسیاری از شهرهای جهان روبهرو شد. در هنگام حضور شاه در ویلیامزبورگ در خیابانهای نزدیک اسکانش، عدهای از دانشجویان در حالیکه در بعضی از شعارها، شاه را نوکر آمریکا معرفی میکردند و برخی از آنها تصویری از امام خمینی را نیز در دست داشتند، تظاهرات کردند. مطالبق معمول همه دیکتاتورها، پرویز عدل، سخنگوی وزارت خارجه پهلوی آنها را بیهویت، عوامل بیگانه (!)، دشمنان استقلال و قاطعیت ایران و معتقد به آنارشیسم معرفی کرد.
سفر کارتر به تهران
سفر کارتر به ایران در حقیقت با برنامهریزی قبلی محمدرضا و دعوت او در میهمانی کاخ سفید اتفاق افتاد. بعد از چند بار تأخیر در برنامه سفر، نهایتاً هویدا در اعلامیهای که از سوی وزارت دربار منتشر کرد، اعلام کرد که کارتر و همسرش در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۵۶ از ایران بازدید خواهند کرد. شاه بینهایت از سفر کارتر به ایران خوشحال بود؛ زیرا از یکسو نشاندهنده روابط مستحکم دو کشور بود و از سوی دیگر این میتوانست شاه را فردی که رضایت خاطر رئیس جمهور آمریکا را درباره مسأله حقوق بشر فراهم کرده است، معرفی کند.
شاه و فرح در فرودگاه مهرآباد از کارتر و همسرش استقبال کردند. پس از انجام مراسم رسمی در فرودگاه، شاه ورود میهمانان برجسته را خوشآمد گفت و کارتر را دوستی عالی قدر و میهمانی عزیر خطاب کرد؛ در حالیکه هنگام سفر شاه به آمریکا، کارتر و همسرش برای او چنین استقبالی نکردند. شاه به خوبی میدانست که دو گروه با سفر کارتر به ایران مخالفند: اول اسلام گرایان تحت رهبری آیتالله خمینی و دیگری چپهای مارکسیست؛ بنابراین از دو روز قبل از سفر کارتر تمام مسیر مهرآباد تا کاخ بر روی وسایل نقلیه بسته شد و پلیس همهجا را زیر نظر گرفت. مذاکرات ۱۷ ساعته آنان در کاخ سفید در حالی انجام شد که تقریباً نخستوزیر وقت یعنی آموزگار هیچ جا و جایگاهی در آن مذاکرات نداشت.
جزیره ثباتی که پس از یک سال فروپاشید
«ایران تحت رهبری عظیم شاه، جزیره ثبات در یکی از پرآشوبترین مناطق جهان است. این امر مرهون شما اعلیحضرت و رهبری شما و احترام و ستایش و عشقی است که مردم نسبت به شما دارند.»
هیچکس آماده شنیدن چنین عباراتی از رئیس جمهور آمریکا نبود. در حقیقت این سخنرانی کارتر خارج از برنامهریزی قبلی بود که توسط مشاورانش تنظیم شده بود. سیاستمداران آمریکایی حاضر در جلسه از این عبارت کارتر تعجب کردند، زیرا که قرار بود او مطابق برنامه انتخاباتیاش مسائل حقوق بشر را مطرح کند. با اینکه تا این زمان سازمان عفو بینالملل بارها شاه را به شکنجههای متعدد محکوم کرده بود، اما همانطور که قابل پیشبینی بود، کارتر نقش ایران به عنوان متحدی وفادار در شرایط پرآشوب تنش اعراب و اسرائیل را مهمتر میدانست.
سفر کارتر به ایران پیامدها و تقابلات فراوانی بر جای گذاشت. واکنش و اعتراض برخی مراکز دانشگاهی داخل ایران به سفر کارتر، سه روز تعطیلی بود و دانشجویان ایرانی مقیم لندن در اعتراض به چشمپوشی کارتر از مسائل حقوق بشری تظاهرات خیابانی برگزار کردند.
از تاثیرات دیگر سخنرانی کارتر این بود که شاه را به مبارزهی آشکارا با مخالفان مذهبی و سیاسی خود مصمم کرد. باعث شد که او به سیاست متناوب اصلاحات و سرکوب ادامه دهد. اشتباه بزرگتر شاه این بود که در مقالهای که به دستور خود او در ۱۷ دی سال ۵۶ در رونامه اطلاعات با نام مستعار احمد رشدی مطلق چاپ شد، به امام خمینی بیاحترامی کرد. شاه با این اقدام درصدد بود تا مخالفانش را به میدان بکشد و سپس آنها را سرکوب کند. او از این راه میتوانست خطرات باز کردن فضای سیاسی در ایران را به واشینگتن نشان بدهد.
منبع: کتاب روابط سیاسی محمدرضا پهلوی و آمریکا در دوره کارتر، فریبا اسدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی