تعدادی از دانشجویان مشهدی در طرحی با عنوان خانه تکانی منزل مادران و همسران شهدا این روزها درحال فعالیت هستند و سعی دارند که با این خدمت، دین خود را به مادران و همسران ادا کنند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سروش عربی؛ رسیدگی به خانوادههای عزیز شهیدان، یعنی توجه و احترام به کسانی که یک ملت، مدیون آنها هستند؛ یعنی کسانی که آب و خاک و جان و مال و ناموس و آرامش مردم، مرهون آن هاست. نمیشود گفت: عزیز دل یک مادر، جگرگوشه یک پدر، پشت و پناه یک همسر و فرزند، کمتر از جانِ خود آن هاست.
شهدای عزیز با نثار خون پاک خود و ایثار و از خود گذشتگی، از اسلام و نظام و انقلاب دفاع کردند و امروز همه ما وظیفه داریم از آرمانهای این عزیزان پاسداری و صیانت نماییم؛ وظیفه امروز ما ادامه راه شهداست و باید در مقابل دشمنان دین و اسلام ایستادگی کنیم.
تعدادی از دانشجویان مشهدی در طرحی با عنوان خانه تکانی منزل مادران و همسران شهدا این روزها درحال فعالیت هستند و سعی دارند که با این خدمت دین خود را به مادران و همسران ادا کنند؛ به همین منظور و به بهانه کار جهادی دانشجویان مشهدی گفتگویی با فاطمه مددی، یکی از دست اندر کاران این طرح ترتیب داده ایم که به تفصیل در ذیل میپردازیم.
دانشجو: ایده شکل گیری چنین طرحی از کجا آغاز شد؟ قبل از شروع سال جدید هرساله دانشجویان دغدغهمند در پی برنامه ریزی برای ایام تعطیلات نوروز هستند تا را در اردوهای جهادی مناطق محروم شرکت کنند؛ دانشجویان دانشگاههای غیرانتفاعی مشهد در اسفند ۹۵ به لطف الهی، طرحی متفاوتتر نسبت به سالهای گذشته ارائه داد و بعد از پایان اردوی راهیان نور تصمیم گرفتیم تداوم برنامههای سفر را داشته باشیم.
پس از تحقیقات و بررسیهای انجام شده متوجه شدیم که در حاشیه شهر مشهد خانوادههای شهیدی هستند که در انجام امور منزلشان ناتوان هستند، که حتی نمیتوانند غبار را از چهره شهیدشان که فقط یک قاب عکس سهم شان شده، پاک کنند.
دانشجو: اسم این پویش نو و طرح جهادی خلاقانه چیست؟ این یک کار متفاوت از جنس جهادی با فرهنگ سازی شهید و شهادت با عنوان راه_ناتمام برای هفتههای پایان سال است و ما با شناسایی چندی از خانوادههای شهدا و برنامه ریزیهای صورت گرفته، تصمیم گرفتیم که با دلتنگیهای آخر سال مادر و همسران_شهدا (دفاع مقدس و مدافع حرم) همراه شویم.
دانشجو: چندمین سال است که این طرح اجرا میشود؟ امسال نیز به لطف خدا برای سومین سال متوالی است که این طرح را ادامه دادیم و طبق روال هرساله، فراخوان عمومی از تمامی زائرین راهیان نور و سایر دانشجویان در فضای مجازی انجام گرفت و با استقبال دانشجویان مواجه شدیم حتی ما شاهد حضور و همکاری دانشجویان دختری از خانوادههای مرفهی بودیم که حتی در منزل خودشان کاری انجام نمیدادند.
دانشجو: این طرح چه تاثیرات و برکاتی بر زندگی شخصی و عمومی دانشجویان داشته است؟ اجرای این طرح برکات فراوانی داشته از جمله؛ آشنا شدن دانشجویان با حاشیه شهر مشهد واهمیت آن و مشاهده کردن مشکلات مربوط به این مناطق، شناخت کامل با سبک زندگی و معیشت خانوادههای شهید در این مناطق خصوصا خانواده شهیدان مدافع حرم که بعضا شبهات مالی درمورد انها مطرح میشود، ایجاد یک فضای صمیمی در بین گروه، به دلیل بیان خاطرات شهدا از زبان مادر یا همسر شهید و یک روز زندگی در کنارخانواده شهدا و درک بیشتر شرایط و مشکلات آنها، جذب افراد جدید و نیروهای کارآمد به تشکل بسیج دانشجویی تمامی افرادی که طی این سه سال در این طرح شرکت کرده اند با اطلاع و اطمینان کامل می گویم که صددرصد جذب بسیج شده اند، خودسازی، از بین رفتن منیتها در قبال انجام کار گروهی و تمرین زندگی تشکیلاتی و شناسایی خانوادههای شهید نیازمند و یا ناتوان (برخلاف تصور عموم که خانواده شهدا سهمیههای متفاوت و رفاه قابل توجه دارند و.) که بعد از پایان طرح، برای دیدارهای ماهانه برنامه ریزی شد، برای تداوم و دیدار مجدد با این خانواده ها.
دانشجو: استقبال خانواده شهدا و بازخورد آنها از این طرح چگونه بود؟ در انجام طرح خانه تکانی منازل شهدا شاهد دلتنگیها وبی قراریهای مادران و همسران شهدا بودیم، بعضا همسران و مادران شهدای مدافع حرمی بودند که اولین سالی بود که همسر یا فرزندشان کنارشان نبودند و این حس دلتنگی و جای خالی را همه دانشجویان شرکت کننده در طرح کاملا حس میکردند و این به درک بیشتر بچهها کمک میکرد.
دانشجو: برنامههای خاص دیگری هم برای خانواده این شهدا هم داشته اید؟ در سالهای ۹۵ و۹۶ به مناسبت فرا رسیدن ولادت حضرت زهرا (س) و روز مادر و سال نو تصمیم گرفتیم به پاس قدر دانی از این بزرگواران که در این روزها چشم انتظار وبی قرارتر هستند سرزده دیداری داشته باشیم؛ با توجه به زمان و بضاعت هر سال میانگین با پنجاه مادر و همسر شهید دیدار داشته ایم و روز مادر و روز زن یا سال نو را به نیابت از شهیدشان تبریک گفتیم و به رسم ادب گلی هدیه دادیم وبسته مواد غذایی با این منطق که اگر شهید امروز حضور داشتند با دست پر منزل میآمدند.
دانشجو: حس و حال مادران و همسران شهدا در این طرح چگونه بود؟
حال و هوای عجیبی در دل مادران و همسران چشم انتظار با این دیدار سرزده و اهدای هدیه به نیابت از شهیدشان ایجاد میشد و همین حال به دانشجوهای داوطلب منتقل میشد؛ بی شک که مدیون همین مادران و همسران شهدا هستیم. اشک ذوق و دعای این بزرگواران بدرقه سال جدید شد و چه برکتی از این بالاتر...
دانشجو: آیا خاطره جالبی هم به یاد دارید؟ خاطرات جالب و گاه تاسف انگیز هم اتفاق میافتد مثلا در سال ۹۵ بود که یکی از شهیدان مدافع حرم اولین سالی بود که پیش همسرش نبود و چون در آن سالها روز زن بعد از خانه تکانیها بود، ما حین خانه تکانیها همسران و مادرانی را که تنهاتر بودند شناسایی میکردیم و روز مادر برایشان هدیه میبردیم.
یادم هست همسر یکی از شهدا که اهل شهرستان و در مشهد با دو فرزندش تنها بود از قضا هر دو پسرهایش اسفند ماهی بودند، خب طبیعتا اولین سالی بود که شاید در نبود پدر مراسم تولد نداشتند یا حداقل هدیهای نگرفته بودند و دریافتی هم طبق معمول که برای شهدای مدافع حرم پیش میآمد طی مراحل اداری تا بازگشت یا پیدا شدن شهید از بنیاد شهید هم نداشتند و قطعا شرایط آنها سختتر بود.
بعد از خانه تکانیها یک روز با بچهها شمع و کیک با دوتا کادو پسرانه و یک شاخه گل به مناسبت روز زن و یک روسری به عنوان کادو از طرف شهید گرفتیم و رفتیم منزل شهید؛ همسر شهید اولش کمی تعجب کرد؛ اما فرزندان شهید ذوق زده شدند رفتیم داخل و جشن تولد مختصری گرفتیم بعد از آن همسر شهید گفتند: دیشب با همسرم درد ودل کرده بودم و به او گفتم روزم مبارک، نیستی که به من تبریک بگویی، شهید شب به خوابم آمد و گفت: ان شاالله فردا میآیم و برایت هدیه فرستاده ام.
وقتی همسر شهید این ماجرا را تعریف کرد جدای حال خودش که دگرگون بود حال بچههای ما هم به طور کل عوض شد؛ این خاطرهای از دعوت شهید بود.
یک خاطره دیگر هم بد نیست که تعریف کنم، یکی از روزها که برای خانه تکانی به منزل مادر شهیدی از شهدای مدافع حرم از تیپ فاطمیون که هم فرمانده عملیات بود وهم اولین فرمانده شهید تیپ فاطمیون و همزمان پسر دومش هم در سوریه بود، رفتیم. صبح در منزل بودیم که مادر شهید ما را به داخل منزلشان دعوت کردند؛ وقتی وارد شدیم تنها دوتا اتاق کوچک تو در تو بود و یک آشپزخانه کوچک و وسایل مختصر (متراژ تقریبا ۵۰ متر) اما باصفا و کاملا مرتب؛ بعد از نشستن و چای خوردن من گفتم: حاج خانوم ما آمدیم تا منزلتان را برای عید آماه کنیم؛ اما اینجا ماشاالله از خود ماهم بیشتر آماده عید است. حاج خانوم خندیدند و گفت: من خواستم بیایید که اولا چند لحظهای از تنهایی در بیایم، چون من برای حضرت زهرا(س) روضه گرفته ام؛ اما هیچکس خانه ما برای روضه نمی آید همسایهها می گویند شما پسرت را فرستادی سوریه که پول خونش را بگیری!
دانشجو: به عنوان کسی که وضعیت این خانوادهها را از نزدیک دیده اید، انتظار شما از مسئولین و مردم در قبال خانواده شهدا چیست؟! اکثر خانواده شهدایی که ما فرصت این را داشتیم که در خدمتشان باشیم از مناطق گلشهر، پنجتن، طبرسی، بلوار بهمن، طبرسی و میثم هستند درخواست ما توجه و حمایت بنیاد شهید از خانواده این شهداست؛ از مردم هم انتظار داریم تا این خانوادهها را بیشتر درک کنند.