سعید لیلاز با اشاره به پرونده پتروشیمی تاکید کرد: در پرونده پتروشیمی جناحهای سیاسی در حال تسویه حساب با یکدیگر هستند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، سعید لیلاز در گفتگویی با اشاره به برگزاری دادگاه متهمان پتروشیمی اظهار داشت: انتظار ما از آقای رییسی به عنوان رییس جدید قوه قضاییه این است که در موضوعات مختلف به ویژه موضوعات مهم که افکار عمومی جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد، تحت هیچ شرایطی اسیر جوسازیها و شایعه پراکنیها و موج سازی گروههای مختلف سیاسی و جناحی قرار نگیرد.
وی افزود: برای جمهوری اسلامی و قوه قضاییه خوب نیست که پروندهای در آن مطرح شود و ابتدا بگویند اتهام متهمان ۶ میلیارد یورو اختلاس است و سپس پرونده به اختلاس ۳۰ میلیون یورویی ختم شود و در نهایت به اختلاف حساب برسند در نهایت هم بگویند اختلاسی صورت نگرفته و اتهام اختلاف حساب مالی است.
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: مردم با شنیدن اخبار این پرونده سوالات بسیاری را مطرح کرده اند که باید به آنها پاسخ داده شود. سوال مهم این است که چرا ناگهان اتهام متهمان از اختلاس ۶ میلیارد یورویی به اختلاف حساب ۳۰ میلیون یورویی و بعد هم به اختلاف حساب تبدیل شد؟ به طور قطع ما با مطرح شدن این پرونده آسیبهای بسیاری را متحمل شدیم و شاهد بودیم که تمام رسانههای خارجی و تلویزیونهای ضد انقلاب روی اخبار ضد و نقیض این پرونده و شایعات تمرکز کردند.
لیلاز گفت: حتی برخی از جراید غیر فارسی زبان تیتر زدند که بزرگترین اختلاس تاریخ بشریت در جمهوری اسلامی ایران کشف شد. این شایعات وهن جمهوری اسلامی و قوه قضاییه است. شایعه بزرگترین اختلاس تاریخ در همه رسانهها منتشر شد، اما هیچ کس ندید که مسوولان پرونده اعلام کردند، اختلاس ۶ میلیارد یورویی صحت ندارد. چرا که خبر دروغ ابتدایی اثر منفی خود را بر آبروی نظام و دستگاه قضایی و مردم ما گذاشته بود. با این نوع برخورد و فضاسازی رسانهای، ما آبروی نظام و بخش خصوصی را برده و باعت سلب اعتماد عمومی از دستگاه قضا میشویم.
وی افزود: به طور قطع روند رسیدگی به پرونده متهمان پتروشیمی ضعف عملکرد تمامی دست اندرکاران رسیدگی کننده را نشان داد. زیرا کل تبادلات مالی یک پرونده را به عنوان مجموع اختلاس مطرح کرده و سپس مشخص شد که رقمی که در آن اختلاف وجود دارد، نیم درصد کل مبلغ اعلام شده نیز نیست. تازه آن هم هنوز با کار کارشناسی باید معین گردد.
این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: اگر چه شاهد بودیم قاضی پرونده و دادستان محترم با عجله آمدند و شایعات را تکذیب کردند، اما باید توجه داشته باشیم که جمع کردن شایعات در این حجم کار بسیار دشواری است و چنین فضاسازیهای رسانهای و سیاسی، اثرات مخرب بسیاری به همراه دارد. آیا مردم و همه آنها که خبر اولیه اختلاس را خواندند آیا خبر تکذیب آن را هم دیدند. چگونه آبروی رفته بخش خصوصی را باز میگردانید؟
لیلاز تاکید کرد: حال این سوال مطرح میشود که چرا در این سطح و به این صورت وحشتناک با افکار عمومی بازی کردیم و چه کسانی در این میان سود بردند. من تمام این مسائل را دارای ریشه سیاسی و جناحی میدانم و معقتدم که اثرات منفی بسیاری بر ذهن جامعه دارد. اینها به دنبال کسب منافع گروهی و جناحی خود بوده و با این نحوه برخورد در حال تسویه حسابهای سیاسی میباشند و در این بین دولت و جناحهای سیاسی بخش خصوصی را قربانی میکنند.
وی متذکر شد: به طور قطع وقتی با چنین حجم فضاسازی و شایعه و اخبار نادرست روبه رو میشویم، قاضی محترم پرونده حتی اگر همه شئون عدالت را هم رعایت کند، به دلیل فضاسازیهای صورت گرفته نمیتواند افکار عمومی را قانع کند. متاسفانه در پرونده دادگاه پتروشیمی ما هم افکار عمومی داخلی را باختیم و هم در عرصه بین المللی اخبار نادرستی علیه کشورمان منتشر شد. این در حالی است که مهمترین موضوع اختلاف در پروندهای که به عنوان بزرگترین اختلاس تاریخ بشریت مطرح شد، شاید در حد اختلاف حساب و اختلاف در سطح اسناد باشد. چگونه میتوان با این حجم منفی تبلیغات، انتظار رایی عادلانه را از قاضی داشت؟
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: سوال بعدی این است که چرا اتفاقی که در سال ۹۰ رخ داده است را در سال ۹۷ رسیدگی کرده ایم؟ اگر واقعا چنین تخلف بزرگی صورت گرفته، چرا هفت یا هشت سال قبل به آن رسیدگی نکردیم؟ پرسشهایی که درباره پرونده دادگاه متهمان پتروشیمی مطرح شده، به طور قطع کام مردم ما را تلخ کرده است و نمیتوان به راحتی آثار منفی آن را پاک کرد. چگونه ممکن است رسیدگی به پروندهای توسط گروهی ضابط بیش از ۷ سال زمان ببرد و قاضی محترم بتواند در مدت اندکی، رایی عادلانه بدهد؟
لیلاز در پاسخ به این پرسش که آیا چنین شایعاتی موجب یاس و ناامیدی بخش خصوصی به ویژه در دوره تحریمها نمیشود؟ گفت: بر اساس اسناد و آمار رسمی، میزان رشد سرمایه گذاری بخش خصوصی در سالهای اخیر، حدود نصف سرمایه گذاری بخش خصوصی در دهه ۸۰ و سالهای ۸۷ و ۸۸ است. حال این پرسش مطرح میشود که آیا در این ایام سرمایه داران ما فقیر شده اند؟ به طور قطع پاسخ این پرسش منفی است. علت اصلی این است که سرمایه گذاران ما، سرمایههای خود را در صنعت و بخشهای مولد به کار نمیگیرند و این موضوع نیز رابطه مستقیم با فضای منفی علیه بخش خصوصی دارد. میزان خروج سرمایه از ایران نیز دلیل دیگری بر این عدم اطمینان از فضای کسب و کار میباشد.
وی تاکید کرد: به طور قطع اقداماتی که انجام میدهیم، به طور مستقیم در حوزه تقویت بخش خصوصی موثر است. متاسفانه در ایران ابتدا افراد را دستگیر کرده، علیه آنها پرونده سازی میکنند، آبروی مردم را میبرند و سپس معلوم میشود که اختلاس ۶ میلیارد یورویی صحت نداشته و موضوع اختلاف در سطح ۳۰ میلیون یورو بوده است. در نهایت نیز مشخص میشود که فلانی مقصر نبوده و یک نفر دیگر باید محاکمه میشده است! طبیعی است که در چنین شرایطی بخش خصوصی حاضر نمیشود که سرمایه خود را در به میدان بیاورد و به همان حوزه ساختمان سازی و دلالی روی میآورد.