مشارکت احتمالی در تحریم نفتی ایران توسط روسیه و چین، جاده صافکنی برای تحریم شدن آینده خود این کشورها در حوزه صنعت نفت و گاز (روسیه) و مبادله آزاد تجاری (چین) در قالب پروژه جاده ابریشم خواهد بود.
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، از اول میسال ۲۰۱۹ دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در تلاش است صادرات نفتی ایران را به صفر برساند. قرار بر این است که این بار، آمریکا دیگر معافیتی در خرید نفت ایران برای بعضی از شرکای تجاریاش قائل نشود. چین، هند، کره جنوبی و ترکیه تا امروز از خریداران مهم نفت خام ایران بودهاند و از همین رو بیشک تحریم کامل نفتی ایران تاثیر چشمگیری بر قیمت نفت در بازار جهانی خواهد گذاشت. در حال حاضر قیمت نفت خام آمریکا در بازار جهانی به بالاتر از ۶۶ دلار در هر بشکه افزایش یافته است. کمااینکه اساسا از کریسمس ۲۰۱۹ قیمت نفت برنت و سبک تگزاس در بازار جهانی، یکسوم افزایش قیمت داشته است. این بازار پرالتهاب در کنار موضوع تحریم نفتی ایران و امکانهای محاصره غیرقانونی تجاری ایران در بازار جهانی، با چالشهای جدیدی مواجه شده است که اساسا قیمتگذاری و فروش نفت را دچار ابهام کرده است.
کاهش صادرات نفت آلوده روسها
یکی از چالشهای بازار نفت امروز جهان، روسیه دومین صادرکننده بزرگ نفت جهان است. دولت روسیه مدتی است درگیر بحران برآمده از نفت خام آلودهاش است که به اروپا صادر میشود. آلمان، اسلواکی و لهستان تقریبا از دو هفته قبل دریافت نفت روسیه را از طریق خطوط لوله متوقف کردهاند. چراکه بر اساس ادعای این کشورها نفت خام روسیه دچار کیفیت پایین و البته آلودگی است. بهتازگی مجله اقتصادی فوربز، نوشته ۲.۷ میلیارد دلار نفت صادراتی روسیه به اروپا، آلوده بوده است. به دنبال این اتفاق روسیه اعلام کرد حدود یک میلیون بشکه در روز تولید خود را برای پنج روز پایین میآورد. این مقدار حدود ۱۰ درصد کل تولید نفت روسیه است.
همین مساله بازار نفت جهانی را دچار تنش و افزایش قیمت کرده است. این ناخالصی و آلودگی نفت خام روسی که از روسیه سفید به اروپا صادر میشود، بیشک چهره اقتصادی روسیه را در غرب خدشهدار میکند. از همین رو، ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در آغاز ماه می، خواستار بررسی فوری علت خدشهدار شدن کیفیت نفت روسی شد. البته گزارشها از رسانه روسی راشاتودی حاکی است که ظاهرا علت این مشکل یک شرکت خصوصی انتقال نفت در منطقه سامارا (روسیه) است که ضوابط تکنولوژیکی انتقال نفت از طریق خطوط لوله را رعایت نکرده است. اما بیشک ابعاد سیاسی این اتفاق و ابهامات باقی مانده از آن، به افزایش تنش در بازار نفتی جهان دامن خواهد زد و البته آن هم در شرایطی که ترامپ و لابی صهیونیسم در غرب به ثبات در بازار نفتی و افزایش صادرات نفتی نیاز دارند.
ترامپ در ۲۶ آوریل در پیام توئیتری اعلام کرد که قرار بر این شده است با همکاری کشورهای اوپک یعنی عربستان، امارات و کویت، صادرات نفت در یک بازار جهانی بدون حضور ایران، افزایش و کسری صادراتی جبران شود. به دنبال این خبر نفت خام آمریکا سه درصد با کاهش قیمت مواجه شد. اما حال طبق گزارش روزنامه والاستریت ژورنال کاشف به عمل آمده است که ترامپ هیچتوافقی را با وزرای نفتی اوپک تا به امروز در این باب نداشته است. البته در این مورد شکی وجود ندارد که لابی صهیونیسم در آمریکا به هر قیمتی خواهان آغاز یک ماجراجویی خطرناک جدید بر علیه جمهوری اسلامی ایران است. اما نمیتوان در این باب واقعیتهای سیاسی – تجاری در بازار جهانی نفت و گاز را کتمان کرد.
کشورهای عضو اوپک و صادرکنندگان نفتی بزرگ مثل روسیه در باب این اصل توافق نظر دارند که صادرات نفتی باید کنترلشده صورت بگیرد تا از کاهش قیمت آن جلوگیری شود. چراکه عملا درآمدها و بودجه این کشورها برآمده از درآمدهای نفت و گاز است. اکنون عربستان سعودی مجبور است با توجه به تحریمهای ایران، سایر کشورهای اوپک را برای افزایش صادرات نفتی متقاعد کند خواستههای آمریکاییها را تامین کند. کمااینکه حذف ناگهانی صادرکنندگان نفتی در بازار جهانی، امکان دارد کشورهای عربی را مجبور کند که از ذخایر اضطراریشان نفت استخراج کنند! همچنین لازم به اشاره است که بسیاری از کارشناسان مطرح نفتی در غرب مثل اویگن واینبرگ «Eugen Weinberg» تحریم نفتی ایران را برابر با حذف نزدیک به دو میلیون بشکه نفت در بازار جهانی میدانند و افزایش قیمت نفت تا سقف ۱۰۰ دلار را پیشبینی میکنند که البته این افزایش ناگهانی نه رونق اقتصادی، بلکه بنبست اقتصادی را در پی خواهد داشت.
کاهش صادرکنندگان بازار انرژی
از همین رو، وضعیت صادرات نفتی در یک بازار جهانی بدون ایران، مبهمتر از آن است که وزیر خارجه آمریکا در باب آن سناریوسازی میکند. خصوصا آنکه وضعیت صادرکنندگان نفتی مثل ونزوئلا، لیبی و نیجریه با توجه به تنشهای داخلیشان در این فضای جدید تا امروز مبهم است. بهطور مثال صادرات نفتی ونزوئلا در سال جاری با توجه به قطعیهای مکرر برق این کشور که البته دستهای آلوده آمریکاییها در آن نقش مستقیم داشته، باعث کاهش شدید تولید و صادرات نفتی این کشور شده است.
آمریکا به دنبال منافع بازار انرژی
فارغ از بحث چالشها و امکانهای تحریم نفتی در قالب موضوع برجام و برنامه اتمی ایران، نباید از نظر دور داشت که بحث منافع و درآمدهای اقتصادی جدید برای دولت آمریکا یک مساله حیاتی است. اخیرا دولت آمریکا کشورهایی را که در توسعه خط لوله نورد استریم ۲ «Nord-Stream ۲ -Pipeline» سرمایهگذاری کردهاند تهدید به تحریم کرده و عملا خواهان توقف پروژه صادرات گاز روسیه به اروپا و آلمان شده بود. درواقع شرکتهای آلمانی، اتریشی و فرانسوی از سرمایهگذارهای این پروژه خط لوله هستند که همگی توسط آمریکا در صورت ادامه حضور در این پروژه، تهدید به تحریم شدهاند. این تهدیدات که احتمال عملی شدنشان هست، منجر به آن شد که پوتین در ماه آگوست سال گذشته پیغامی را مبنیبرعهده گرفتن بار مالی این پروژه توسط روسها به صورت انحصاری به مرکل برساند. حال فارغ از موضوعات سیاسی و امنیتی، یکی از علتهای مخالفت آمریکا بر سر این خط لوله روسی به این بازمیگردد که ترامپ در تلاش است گاز و نفت گرانقیمت و بیکیفیت این کشور را که از طریق تکنولوژی پرهزینه فراکینگ «Fracking» -یعنی استخراج گاز از طریق شکست هیدرولیکی - به عمل میآید در بازار بینالمللی به فروش برساند. از همین رو، آمریکا در تلاش است برای نفت و گاز پرهزینه فراکینگ که به اعتقاد کارشناسان کیفیت بالایی ندارد، بازاریابی کند.
همراهان تحریم قربانی میشوند
جلوگیری از توسعه خطوط گازی روسیه در اروپا و تحریم نفتی ایران را میتوان پازلهای یک زمین بازی دانست که مختصات آن را منافع اقتصادی و امنیتی ایالت متحده مشخص میکند. بنابراین، تلاش برای تحریم کامل نفتی ایران در قالب سیاستهای نقض برجامی و تلاش برای اعمال فشار بر دول اروپایی در باب محدود کردن صادرات گاز از روسیه، معنایی جز تحمیل سیاستهای امپریالیستی و قلدرمآبانه آمریکا در حوزه سیاست بینالملل ندارد؛ بنابراین همراهی احتمالی کشورهای بزرگ غربی و شرقی در پروژه ضدایرانی ترامپ و نتانیاهو، در زمانی دیگر و نهچندان دور، گریبان خود همان کشورها را خواهد گرفت. به معنای دقیقتر، مشارکت احتمالی در تحریم نفتی ایران توسط روسیه و چین، جاده صافکنی برای تحریم شدن آینده خود این کشورها در حوزه صنعت نفت و گاز (روسیه) و مبادله آزاد تجاری (چین) در قالب پروژه جاده ابریشم خواهد بود. در باب دول اروپایی هم لازم به توضیح است که تحریم کامل نفتی ایران چیزی جز شکست برجام و بیاعتباری ارزشهای ـ. به اصلاح ـ. جامعه جهانی که بر مبنای آن باید صلح جهانی تامین شود؛ نخواهد داشت.