روانپزشک و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت: آدمهایی که منفینگر هستند فقط تفسیرهای منفی را از یک رویداد برداشت میکنند و هر اتفاقی که میافتد را به خودشان نسبت میدهند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، عاطفه قنبری روانپزشک و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران درباره «ویژگی افراد منفی نگر»، اظهار داشت: موضوعی در درمانهای شناختی رفتاری با عنوان «فکر اتوماتیک منفی» داریم؛ برای نمونه هنگامی که ما سوار تاکسی میشویم و راننده کرایه بیشتری از ما میگیرد، وقتی از ماشین پیاده میشویم میتوانیم از این عمل راننده چند تفسیر داشته باشیم.
وی ادامه داد: اول اینکه راننده کرایه مسیر را درست نمیدانسته است؛ دوم اینکه از همه افراد کرایه اضافی میگرفته و دیگر اینکه بگوییم به دلیل اینکه «من یک فرد بدبختی هستیم، هرکس که به من میرسد از من سوءاستفاده میکند و این به خاطر بیعرضگی و بدبختی من است».
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران در توضیح این برداشتهای متفاوت، بیان داشت: فرد تفسیرهای مختلفی از این موضوع میتواند داشته باشد؛ آدمهایی که منفینگر هستند فقط تفسیرهای منفی را برداشت میکنند؛ هر اتفاقی که میافتد، به خودشان نسبت میدهند و میگویند من فردی بدبخت هستم و این موضوع را به همه شرایط زندگیشان از حال تا آینده تعمیم میدهند.
قنبری متذکر شد: این افراد تصویری که از خود، محیط اطراف و روابط بین فردی دارند همیشه منفی است و این باعث میشود اعتماد به نفسشان کم شده و امیدشان کاهش یابد. این موضوع باعث ایجاد چرخه معیوبی شده و باعث میشود پیشرفتشان کم شود؛ این عدم پیشرفت خود مثال و مدرکی برای فرد میشود که برداشت کند «من یک انسان بدبختی هستم و هیچ موفقیتی نخواهم داشت».
وی با ذکر مصداق دیگری از برداشتهای منفی توسط افراد، ابراز داشت: فرد دیگری میگوید یکی از دوستانم همه را به میهمانی خود دعوت کرده، اما مرا دعوت نکرده است؛ پس این موضوع نشان میدهد من یک فرد دوستداشتنی نیستم؛ در حالی که دلیل عدم دعوت میتواند دلایل زیادی داشته باشد.
این روانپزشک متذکر شد: ما در پاسخ به آنها میگوییم شما باید هر فکر و احتمالی را که در این خصوص دارید برای خود بنویسید و مدارکی که به نفع یا علیه هر کدام از این افکار وجود دارد را بیان کنید.
قنبری افزود: برای نمونه این فرد بیان میکند که دوستم مرا دعوت نکرده و دلیل آن به خاطر این است که من انسان دوستداشتنی نیستم؛ یعنی آیا هیچ کس تا به حال من را دعوت نکرده و یا خانواده مرا دوست ندارد؛ در نتیجه باید همه این برداشتها و شواهد به نفع این طرز فکر باشد.
وی یادآور شد: از طرفی موضوعی که مطرح است، این است که آیا این میهمانی که دوستم برگزار کرده و مرا دعوت نکرده است مناسب وضعیت من بوده یا اینکه مهمان دیگر با من آشنا بودند؟؛ در نتیجه همه اینها میتواند شواهدی علیه یا به نفع این فرد باشد.
این روانپزشک تصریح کرد: این فرد باید با خود فکر کند که کدامیک از این شواهد در ترازوی محاسبه، بیشتر سنگینی میکند و بداند این واقعگرایی میشود، نه گول زدن خود.