تا به امروز در هیچ زمان دیگری شاخص بورس افتی ۵ رقمی و بیشتر از ۱۰ هزار واحد را تجربه نکرده بود.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، برای اولینبار بورس با افت حدود ۱۱ هزار واحدی همراه بود و شاخص کل وارد کانال ۳۰۸ هزار شد. تا به امروز در هیچ زمان دیگری شاخص بورس افتی ۵ رقمی و بیشتر از ۱۰ هزار واحد را تجربه نکرده بود. از سوی دیگر ارزش معاملات بورس و فرابورس هم کاهش قابل توجهی داشت و مجموع معاملات این دو بازار کمتر از دو هزار میلیارد تومان اعلام شد.
چندی پیش تصویری از استقبال سرمایهداران جدید برای ورود به بورس منتشر شد. برخی کارشناسان معتقدند استقبال اخیر موجبات بروز رفتارهای هیجانی را ایجاد کرده است. از اینرو شاهد افتی بسیار شدید و در نوع خود بیسابقه در تاریخ بورس بودهایم.
در این راستا علی صحرایی، مدیرعامل شرکت بورس تهران ضمن هشدار به سرمایهگذاران بازار سرمایه گفت: سرمایهگذاران فقط پسانداز خود را وارد این بازار کنند و داراییهای ثابت و روزمره خود را به عنوان سرمایهگذاری وارد بورس نکنند و از مشاوره افراد مورد اعتماد استفاده کنند.
صحرایی توجه به شایعات را یکی از علل بروز افت و خیزها در بازار سرمایه میداند و در این خصوص گفت: سرمایهگذاران جدید به هیچوجه دنبالروی شایعات و اخبار فضای مجازی نباشند و بر اساس آن تصمیم نگیرند.
افت حدود ۱۱ هزار واحدی بازار سرمایه تا حدی نگرانکننده بوده است. حامد ستاک، کارشناس ارشد بازار سرمایه معتقد است این افت و خیزها ذات بازارهای سرمایه و مالی است و اجتناب از آنها امکانپذیر نیست. از سوی دیگر او معتقد است سرمایهدارانی که به جای حضور مستمر و بلندمدت در بازار سرمایه برای کسب سود، میخواهند یک شبه به سودهای هنگفتی برسند، نوسانهای اینچنینی را در بورس ایجاد میکنند.
رفتار در هر بازاری بر دو نوع واکنش و پس از واکنش است. زمانی که سرمایهگذاران غیرحرفهای به بهانه کسب سودهای یکشبه وارد بازار میشوند، اتفاقهایی نظیر صعود و نزولهای هیجانی، اجتنابناپذیر است. بازار سرمایه در حال پوستاندازی است و در این راه نیز اتفاقات اینچنینی رخ میدهد. چند سال پیش بازار سرمایه به واسطه تغییر قوانین و مقررات دگرگون شد. همین عامل سبب ورود افراد متخصص و سرمایهداران جدید به این بازار شد. تا قبل از این تغییرات، سرمایهگذاری در بازار سرمایه به صورت خانوادگی بود.
از سوی دیگر، شرایط بازارهای موازی رقیب نیز بر بازار سرمایه تاثیرگذار است و باعث ورود افراد جدیدی به این بازار میشود. با توجه به اینکه سایر بازارهای موازی رقیب مانند مسکن، ارز و... به شدت رکودی شدند تمایل به سرمایهگذاری در آنها کمتر است و افراد ترجیح میدهند به سمت بازارهای پویاتری بروند بهطور مثال به دلیل رکود عمیق در بازار مسکن، سرمایههای سرگردان رغبت بیشتری به بورس دارند. این اتفاق علاوه بر اینکه ثبات بر کشور حاکم میکند، برای فضای کلی اقتصاد کشور مفید است. در سایه ورود و رغبت سرمایهداران به بازار سرمایه، افت و خیز شاخصها طبیعی خواهد بود، چراکه صعود و نزول از رفتار انسانها نشات میگیرد و انسانها نیز غیر قابل پیشبینی هستند.
نکته دیگری که باید به آن اشاره شود، تفاوت بین حباب و هیجان است. هیجانها ممکن است بر قیمتها، میزان فروش و خرید و... تاثیر بگذارند و روند بازار را با شیبهای تندی همراه کنند. اما اتفاقی که در بورس رخ داد، نشات گرفته از حباب نیست. در واقع در شرایط فعلی صحبت کردن از حباب زود است. بر خلاف بازارهای دیگر که با ورود سرمایه و نقدینگی سرگردان دچار حباب قیمتی میشوند، ورود نقدینگی به بازار سرمایه نه تنها تورمزا نیست، بلکه حباب قیمتی نیز ایجاد نمیکند، چراکه هر گونه تمایلی به بورس، به نفع فضای فعلی اقتصاد کشور است. نکته دیگری که باید به آن پرداخت، این است که بازار سرمایه در بلندمدت نوسانهای وحشتناکی را تجربه نخواهد کرد. اما اگر سرمایهداران بخواهند به امید کسب سود در کوتاهمدت به آن وارد یا از آن خارج شوند، قطعا به سود و زیانهایی دچار میشوند.
برای مدیریت اوضاع فعلی اقتصاد مدیران باید تدابیر لازم را برای ورود نقدینگی بیشتر به بورس به کار گیرند. این کار هم به نفع اقتصاد است و هم به نفع بازار سرمایه.
وقتی موج بزرگی ایجاد میشود، در اینگونه مواقع افراد غیرحرفهای به سمت صندوقهای سرمایهگذاری میروند. با وجود اینکه گردانندگان این صندوقها افراد حرفهای هستند که با یک فراز یا فرود، تصمیم به خرید یا فروش نمیگیرند، اما بر اساس خواست سرمایهداران عمل میکنند. به این ترتیب که سرمایهداران خرد با دیدن رنگ قرمز هیجانی میشوند و به صندوق برای فروش دستور میدهند. نمیتوان ادعا کرد که مسببان این اتفاق افراد نابلد و تازهکار بودند. شاید روند بازار باعث شده که برخی پیشبینی کنند بهتر است سهامشان فروخته تا در آینده با قیمت پایینتری خریداری شود. نکتهای که در میان ریزش شدید بورس نباید از آن غافل شد، این است که حلقه گمشده بازار سرمایه، سبدگردانانی هستند که در روزهای خوب و بد با استفاده از منطق بازار اقدام به خرید و فروش سهم کنند.
بازار سرمایه باید بازارگردانان متعهد و متخصص داشته باشد که در این شرایط به بازار کمک کنند و در روزهایی که بازار دچار هیجان کاذب است، بفروشند. اما به جای این کار حتی افراد حرفهای به بازار سرمایه به چشم بازاری برای تامین مالی مینگرند و در روزهای خوب سهمها را میخرند. متاسفانه نگرش به بازار سرمایه، تامین مالی، بالا بردن نقدینگی و افزایش جذب افراد است. اگر این حلقه اضافه شود، اعتماد سرمایهداران به بازار سرمایه برمیگردد.
نوسانهای ریز و درشت به ضرر نوسانگیران موقت و سفتهبازان است. اینها افرادی هستند که وقتی قیمتها افزایش مییابد، حجم بالایی از سهم را یا با سرمایههای خودشان یا سرمایههای دیگران و به صورت اعتباری میخرند. البته افرادی که سهام بلندمدت دارند، نسبت به این نوسانها واکنشی نشان نمیدهند، چون میدانند این نوسانها جزو ذات بازار است، اما تازهکارها دچار اضطراب میشوند.
بازار سرمایه تا دو سال پیش روزی هزار میلیارد تومان معامله میشد و حتی این رقم، بالا محسوب میشد. این در حالی است که میانگین فعلی معاملات روزانه بازار سرمایه به دو هزار میلیارد تومان میرسد. این نشان میدهد افرادی تازه جز از فعالان همیشگی وارد بازار شدند و یک فضای جدیدی در آن ایجاد شده است. این میتواند به عمق بازار نیز کمک کند. آمارها حاکی از آن است که ۷۰۰ یا ۸۰۰ هزار نفر در عرضه اولیه یک سهم اقدام به خرید آن کردند. این نشان از اقبال عمومی به بازار سرمایه است. تا چند سال پیش فعالان بازار بورس یکپنجم این عدد نیز نبود.