جامعه ما نیازمند یک انقلاب در ساحت اندیشه برای بازگشت به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ است. انقلابی که نوک پیکان نقد را به سمت طاغوتهای منافق در بدنه نظام بگیرد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- علی جابری؛ * به یقین اگر ذهن جوان متفکر انقلابی از قید و بند دعواهای سیاسی بین جناحین و احزاب مختلف در کشور خارج گردد و به شرایط، نگاهی واقع بینانه داشته باشد این نکته را به عیان خواهد دید که جامعه ما نیازمند یک انقلاب در ساحت اندیشه برای بازگشت به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ است. انقلابی برای بازگشت به انقلاب. انقلابی از جنس تفکر امام خامنهای (حفظه الله) که علاوه بر لرزاندن بنیانهای فکری تمدن غرب و شرق، نوک پیکان نقد را به سمت طاغوتهای منافق در بدنه نظام بگیرد. خواه اصلاح طلب باشند و خواه اصولگرا؛ خواه در آغوش غرب باشند و خواه پنهان در لباس روحانیت.
خارج از چارچوب عقلانیت نیست اگر بگوییم خطر دسته دوم برای جریان حق به مراتب بیشتر از خطر دسته اول است؛ چرا که اگر فساد، در پوسته و ظاهر دین خود را به جامعه عرضه کند، میتواند خیل عظیمی از جامعه را به انحراف بکشاند!
از همین جهت امروز لزوم شکل گیری چنین انقلاب فکری در جامعه بیش از هر زمان احساس میشود. انقلابی که گفتمان انقلاب را در لایه لایه جامعه نهادینه کند و با به راه انداختن نهضت خانه نشین کردن نا اهلان، فضا را برای حضور جوانان پرشور حزب اللهی در سطوح مختلف مدیریتی فراهم کند.
بدیهی است که مقدمه ایجاد بستر مدیریتی مناسب برای جوانان حزب اللهی، کنار گذاشتن مسئولین ناصالح و ناشایست در تمامی احزاب و گروههای سیاسی صاحب قدرت میباشد و البته این کار نیز مستلزم تلاش و مبارزه جهادی است. اگر تردید نکنیم و شکاک نباشیم، با عزمی راسخ بدنه حکومت اسلامی را از لوس منافقین دنیا طلب پاک خواهیم کرد و در نتیجه آن همگان تحقق دولت اسلامی را با تمام وجود احساس خواهند کرد.
امروز قلب تپنده انقلاب اسلامی ایران توسط نا اهلان و نامحرمان نشانه رفته است. امروز ایادی داخلی استکبار، تمام توان و ظرفیت خود را در جهت به انحراف کشیدن انقلاب اسلامی به کار گرفته اند. امروز عدهای با یقه بسته و پیشانی ورم کرده خلاف جریان حق عمل کرده و اسباب یأس و ناامیدی برخی مردم نسبت به ساختار کشور را فراهم میکنند؛ در عین صحبت از انقلاب و اسلام، بر علیه تمامی ارزشهای انقلاب و اسلام عمل کرده و از ثمره خون شهدای این کشور به عنوان ابزار ماندن در قدرت استفاده میکنند. سابقه تاریخی این جریان نیز قابل تأمل است.
دفتر تاریخ پر است از اسامی افراد و جریاناتی که زمانی در کنار رسول خدا بودند و زمانی دشمن تفکر او؛ زمانی در کنار امیر مومنان شمشیر میزدند و زمانی به جرم محبت به امیر مومنان اهل بیتش را به اسارت میبردند! زمانی مجاهدان مکتب خمینی بودند و زمانی غرق شدگان استخر فرح! ما با تمام وجود این اعتقاد را داریم که شناخت و مبارزه با جریاناتی که سعی در به انحراف کشیدن انقلاب از خط اصیل و مکتبی آن را دارند، بسیار دشوارتر و البته مهمتر از مبارزه با آمریکا و مبارزه با اسرائیل است. چرا که این جماعت در لباس دین و با ظاهر یک دوست در کنار شما قرار میگیرند و با تئوریزه کردن اقدامات بیجای خود، مقدمات فرو کردن خنجر زهرآلودِ انحراف به قلب را شما فراهم میکنند. حال سوال این است که چه باید کرد؟! جواب روشن است. باطل، باطل است چه در زیر تاج باشد و چه در زیر عمامه؛ به همین جهت ما اینک اینجا ایستاده ایم تا عنان کشور را از دست عناصر ناصالح و ناشایست خارج کرده و شعار مطالبه ارزشهای انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ را بار دیگر در جامعه طنین انداز کنیم. میتوان اولین قدم برای تحقق این انقلاب فکری را ایستادن در مقابل انحرافات آشکار جریانات اصلاح طلبی و اصول گرایی دانست.
دو جریانی که همواره منافع خود را بر مصالح جامعه مقدم دانسته و با مَنش مسموم و محافظه کارانه خود، اهداف و ارزشهای والای انقلاب اسلامی در این کشور را به قربانگاه کشاندند. یک حقیقت را نمیتوان انکار کرد. تنها نسخه شفا بخش دردهای این جامعه بازخوانی اندیشه غنی انقلاب اسلامی ایران با هدف تحقق تمدن نوین اسلامی در سرتاسر عالم هستی است. با شاخص اسلامِ ناب بر جامعه نظارت کنید و منطبق بر آن ما را در «بازگشت به انقلاب» همراهی کنید...
*علی جابری، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد بروجرد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.