نقش کلیدی جوانی که موتور محرکه یک جامعه است، در میان هشتگها و کنشهای اجتماعی و سیاسی در آستانه انتخابات مجلس کجاست؟
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، میلاد نیازی؛* در میان کانالهای مختلف، پیگیر اخبار انتخابات بودم. کاندیداهایی که تایید صلاحیت شده اند، افرادی که در رفت و آمد هستند تا به عرصه انتخابات برگردند و ...
در این میان هشتگ و عبارات جالبی را میدیدم؛ «کاندیدایی از نسل جوان»، «جوان گرایی»، «به جوانان اعتماد کنیم» و «گام دوم انقلاب» و بسیاری عبارتهای دیگر.
با خودم گفتم کجاست نقش کلیدی جوانی که موتور محرکه یک جامعه است؟ کجا هستند جوانانی مثل دیقما سردار و شهید دیالمه و سردار کوهستانی و... که حماسهها خلق کردند؟ چرا تاثیر شور و هیجان جوانی همراه با آزادی و رهایی از تماسلات نفسانی و وجود آرمانگرایی را نمیبینیم؟
آری، ما چشم بر خودمان بستیم و حتی از کوری خود شکایت هم نداریم. این خود ما هستیم که خودمان را فراموش کرده ایم و اگر امروز به پا نخیزیم قطعا فردا با سر به زمین خواهیم خورد.
این خود ما هستیم که باید هویت و جایگاهمان را بازخوانی کرده و بازیابیم. باید روح جوانی را در خود احیا کنیم، زیرا که موجیم و آسودگی ما عدم ماست. باید خودمان را به خودمان اثبات کنیم.
آینده این خاک، آیندهی فرزندان ما و نسلهای بعدی، چه بخواهیم چه نخواهیم به دستان ما رقم خواهد خورد؛ و قضاوت خواهیم شد، هم در محضر خدا و هم در محضر تاریخ.
اما وظیفه ما چیست؟ راهبرد ما چه باید باشد؟ آنچه به نظر نویسنده میرسد، راهبرد امروز ما باید اولا تحقق مشارکت حداکثری دوما تغییر زمین بازی و قوانین آن باشد.
راهبرد اول: تحقق مشارکت حداکثری طبیعتا نظام جمهوری اسلامی، متکی به مردم بوده و این مردم هستند که سرنوشت خود را طبق سنت الهی (ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم) تعیین میکنند. این انتخاب و تاثیر، حق اولیه و ذاتی هر انسانی است علاوه بر اینکه برای ما مسلمانان بار دینی نیز دارد. مشارکت حداکثری علاوه بر مسائل گفته شده، باعث ضریب اعتماد بیشتر نظام و قدرت عملکرد بالا برای مسئولین منطقه خواهد بود. در واقع باعث ارتقای ارتباط مردم و نظام و پیشرفت بیشتر منطقه خواهد شد.
راهبرد دوم: تغییر زمین بازی و قوانین آن در دوران حاضر، بر خلاف سایر گروهها و جریانهای موجود، وظیفهی ما، نه تعیین و تکلیف برای مردم و نه توصیه و تشویق بلکه تبیین و روشنگری است.
امروز وظیفه توده جوانان علی الخصوص جوانان متعهد و نخبه، نه تعیین اسامی و کاندیدای اصلح (به عنوان قدم اول)، بلکه تعیین ملاکهای صلاحیت و کارآمدی و راههای راستی آزمایی آنها است.
کار ما ماهی و لقمه آماده دادن نیست که این باعث ایجاد رانت و دلالی و تعصب ورزی خواهد شد. بلکه وظیفه ما یاد دادن ماهیگیری است، دادن چراغ بصیرت است، دادن قدرت انتخاب آگاهانه به مردم است. کار ما تحقق مردم سالاری دینی به معنای حقیقی کلمه است. ما باید مردم را از وابستگی در انتخاب و تشخیص برهانیم و این فقط از ما جوانان بر میاید، زیرا که ذات روح ما آزاد است و چموش.
اما لازمه تغییر زمین بازی، تعیین زمین بازی جدید و قوانین آن است. قواعد و قوانین بازی را ما تعیین خواهیم کرد البته بر اساس اصول روشن دینی و معارف انقلابی و جهادی در این صورت دیگر مهم نیس چه کسی بازیگر است. هر کسی باشد مجبور است بازی ما را به پیش ببرد و از قواعد ما پیروی کند. دیگر مجبور است حتی برای ادامه حیات و زیست خود نیز شده، از اصول و قوانین ما تغذیه کند.
باید جریان جامعه را برای مطالبه و عمل کردن این قوانین جهت دهی کنیم. باید فضا را جوری مهندسی کنیم که هر کاندیدایی، از هوای ما تنفس کند و اینگونه است که پیشرفت حاصل خواهد شد، خدمت حقیقی اتفاق خواهد افتاد.
باید به خودمان بقبولانیم که ما جوانان، موذنین جامعه هستیم و امروز باید آنچنان با صدایی رسا و بلند فضای عمومی جامعه را لبریز از اذان مطالبه گری و فریاد عدالت خواهی و کارآمدی کنیم که حتی منافقان نیز جرئت جا ماندن از اقامهی نماز خدمت و جهاد را نداشته باشند.
آن چنان باید موج گفتمانی ایجاد کنیم که همه بدانند و هوشیار باشند که مجلس بر خلاف اسمش، فقط محل جلوس و نشستن نیست بلکه محل قیام هست. مجلس فقط محل نطق خالی نیست بلکه محل عمل و جهاد است.
آری باید کاری کنیم که تشنگان قدرت و ثروت، اگر از خدا نترسیدند از زبان تند و برنده ما و از چشمان بینا و بیدار ما بترسند. همه بدانند که انتخابات دیگر فقط ۲ اسفند نیست بلکه کل طول ۴ سال نمایندگی خواهد بود.
بدانند که دیگر وعده هایشان فقط برای تبلیغات نیست بلکه پاسخگو خواهند بود و اگر نشدند ما آنها را پاسخگو خواهیم کرد.
باید راه رسیدن به صندلی سبز بهارستان را آنچنان دشوار کنیم تا که عیار کاندیداها مشخص شود و دیوثهای سیاسی عطای این صندلی را بر لقایش ببخشند و فقط خادمان حقیقی مردم به بهارستان راه پیدا کنند. زیرا که از قدیم گفته اند، پیشگیری بهتر از درمان است. اما راهکارهای عملیاتی چیست؟
میلاد نیازی، فعال دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گرگان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است