مادامی که به مسئله و ریشه مشکلات نیازمندان و محرومان پرداخته نشود، نباید به واسطه کمک رسانی مقطعی ولو با خرید امکانات، انتظار و حس حل مشکلات و رفع تکلیف ایجاد گردد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-پدرام جدی چروده؛ دهه ۶۰ را با جنگ تحمیلی میشناسیم، اما این دهه اوج مشارکت مردم در صحنه کشور نیز قلمداد میشود چرا که علاوه بر شرکت اقشار مختلف مردم در جبهه های جنگ و پشتیبانی از آن توسط میلیونها مرد و زن؛ امنیت بسیاری از شهر و روستاها توسط خود مردم و کمیتههای محلی تامین میشد.
معتمدین و روحانیون محلی، مساجد و پایگاههای بسیج مستقر در مساجد به جزء تامین امنیت و نظم محلات نقش ویژه و پررنگی در مناسبهای اجتماعی همچون هم یاری نیازمندان، تهیه مایحتاج سالمندان، تامین جهیزیه عروس ها، کمک به برگزاری جشن و عزاداریها و... داشتند.
از سوی جهاد سازندگی انحلال شده، نقش بی بدیلی در پمپاژ کنندگی روحیه جهادی، ایثارگری و هم یاری در جوامع به ویژه مناطق روستایی و شهرهای کوچک داشت و نقش به سزایی در ایجاد مشارکت مردمی را ایفا میکرد. این موارد نشان از روحیه و اقدامات متنوع هم یاری در سطحی گسترده در گذشته دارد.
این رویکرد با گذر زمان به واسطه مهاجرت بسیاری از مردم به کلانشهرها و شهرهای صنعتی موجب تغییرات ساختارهای اجتماعی گردید. تغییر در عرصه حکمرانی (ایجاد فاصله با مردم از تصمیم گیری تا مشارکت در اجرا) روز افزون شدن بی اعتمادی در سطح جامعه به واسطه دعواهای سیاسی و دو قطبی کردن جامعه و حکمرانی دولت مردان، مشارکت مردم را به حداقل رساند.
اسلام نیز بیش از آنکه به احکام و قواعد فردی توصیه، تاکید و الزام کرده باشد به مناسبات جمعی و اجتماعی تاکید و الزام دارد. زکات، خمس، آیات و احادیث متعدد از پیامبر اکرم ص و اهل بیت ع در باب احسان و نیکوکاری نشان از جایگاه ارزشمند و معنی دار این موضوع در اسلام حکایت دارد. آیه ۹۰ سوره نحل، آیه ۸ و ۹ سوره انسان و حدیثی از پیامبر اسلام ص که میفرمایند: هرکس یتیمی را سرپرستی کند تا بی نیاز شود خداوند در برابر بهشت را بر او واجب میکند و در حدیثی از امام علی ع که میفرمایند: آن گونه که یاری میکنی، یاری میشوی، یا امام صادق ع میفرمایند؛ خداوند در پی یاری مومن است تا وقتی که مومن در یاری در برادر خیش است. این مثالها جایگاه ویژه مردم در قبال مردم را گوش زد و ترسیم میکند.
از آنجایی که در اسلام قاعده امام و امت برقرار است دراین مدل صرفاً امام نسبت به امت خود دارای وظیفه نیست بلکه مردم نیز در قبال امام خود و به تبع نسبت به مردم از جایگاه، وظیفه شرعی و ذاتی برخوردار هستند و مشارکت و نقش آفرینی در مسائل جامعه در هر سطحی چه نسبت به معادلات داخلی و چه معادلات بین المللی را جزء وظایف خود میدانند.
در هفتههای اخیر به واسطه درگیری با ویروس منحوس کرونا که بسیاری از جوامع را نیز درگیر کرده است، شاهد آن هستیم دولت و دیگر نهادهای حاکمیتی به تنهایی توان و امکان مواجهه و مدیریت مقابله با این ویروس را ندارند. در چنین شرایطی شکل گیری هستههای مردمی در مساجد، پایگاههای بسیج، خیریهها و پای کار آمدن گروهای جهادی از اقشار مردم به ویژه دانشجویان و طلاب که به واسطه سالها حضور در مناطق محروم و حوادثی، چون مناطق زلزله و سیل زده صاحب تجربه شده اند و شبکه نیروی انسانی سازمان یافته خود؛ توانستند به سرعت همه شهرها را با اقداماتی، چون ضدعفونی، توزیع بستههای بهداشتی، ایستگاههای آگاهی بخشی، همیاری به کادر درمان و خدمات بیمارستان ها، تامین مایحتاج نیازمندان را تحت پوشش قرار دهند.
تولید و توزیع خودجوش روزانه میلیونها ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی کننده که از ارگان خاصی حمایت نمیشوند، توانسته ایجاد حس مسئولیت اجتماعی و مشارکت مردمی را در جامعه پررنگتر کند و این موضوع مورد تایید و تقدیر رهبر معظم انقلاب اسلامی گردید و از آحاد مردم و مسئولین درخواست کردند که به احسان و نیکوکاری به ویژه در ماه رمضان و ایام مبارزه با ویروس کرونا ادامه دهند.
این اقدامات نتایج متنوعی را به بار آورده است، همچون: -ایجاد خیر و برکت در زندگی مردم و جامعه. -شکل گیری هسته و شبکههای مردمی که در شرایط حساس پاسخگو نیاز حاکمیت و مردم هستند. -ایجاد و تکثیر احساس مسئولیت نسبت به جامعه خود. -افزایش مشارکت مردم و باور به تاثیرگذاری بر معادلات توسط آنها. -ایجاد روحیه و نگاه خودباوری و ما میتوانیم. -ایجاد مجدد حس اعتماد و امیدواری نسبت به حل مشکلات در نیازمندان و یاری شدگان. -مرتفع شدن مقطعی نیازهای ضروری محرومان.
احتمالاً موارد بیشتری میتواند جزء آوردهای رفتار اجتماعی هفتههای اخیر هستههای مردمی باشد. اما تجربه سالهای گذشته که مکرراً شاهد آن بودیم، مسئولین و بسیاری از انقلابیون در مواجهه با توصیه و خواستههای رهبر انقلاب اسلامی؛ در ابتدا چون نمیخواهند زمان را از دست بدهند و به ولی لبیک گفته باشند، برنامه ریزی و قوه عاقله را کمتر چاشنی کار قرار میدهند، این موضوع کارها از پختگی لازم دورمیکند. موازی کاری، عدم شناسای نیازمندان و محرومان واقعی، که پوشش و عدم پوشش خود عاملی جهت ایجاد نارضایتی خواهد بود.
نمایشی بودن آسیب دیگری است که فلسفه وجودی این اقدامات را زیر سوال خواهد برد. تغییر ظاهر دادن، حضور گروهی با عِده و عُدِ و مانور ماشینها و دوربینها بر دستِ بیشتر از محمولههای اهدایی، کم کم رزمایش نیکوکاری را زیر سوال خواهد برد.
حضور نهادهای دولتی و حاکمیتی با پول بیت المال و گام برداشتن در مسیر جمع کردم سرمایه اجتماعی برای برند خود آسیب دیگری است که این رزمایش بزرگ را میتواند به خطر بی اندازد.
مقطعی بودن این نیکوکاریها آسیب بزرگتر دیگری است که موجب بی اعتمادی مجدد و ناامیدی دوچندان در بین قشر دریافت کننده کمک و ناظران بیرونی خواهد بود، به دلیل بعضاً گزارش محور بودن و به اتمام رساندن کار در مقطع زمانی کوتاه؛ این اقدامات را ناشی از فرمان رهبری و ایجاد مطالبه اجتماعی میدانند نه یک تکلیف و برنامه مستمر برای ریشه کنی محرومیت.
یاری رساندن امری موجهه و توصیه شده است، اما مسئولین، نهادهای متولی و مردم باید توجه داشته باشند فقر و محرومیت بیش از آنکه متوجه رفتار و عملکرد نیازمندان باشد، متاثر از سیاستگذاری و عملکرد در طول زمان، توزیع نامتوازن و غیر عادلانه سرمایه و امکانات بوده است. به طور مثال بخش عمدهای از حاشیه نشینی کلان شهرها به دلیل مهاجرت از روستا به شهر و سهم بالای مسکن در سبد مصرفی خانوادهها حکایت دارد.
مادامی که به مسئله و ریشه مشکلات نیازمندان و محرومان پرداخته نشود، نباید به واسطه کمک رسانی مقطعی ولو با خرید امکانات، انتظار و حس حل مشکلات و رفع تکلیف ایجاد گردد. حضور میدانی برای بررسی و کمک رسانی نباید هستههای مردم نهادِ جهادی را از مطالبه از مسئولین متولی دور کند، چرا که با وجود وظیفه مردم در برابر جامعه، نباید شرایطی فراهم شود که دستگاههای متولی از رسالت و وظایف خود فاصله بگیرند.
پدرام جدی چروده- فعال دانشجویی انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.