گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو- میلاد امینی، این روزها کم کم شبیه همان تیمی می شود که آندره آ استراماچونی برای باشگاه پرطرفدار آبی ساخت و رفت و دل میلیونها آبی دل را در حسرتش گذاشت! تیم فرهاد مجیدی فصلی را پشت سر گذاشته که در بهترین حالت می توان آن را به کشتی توفان زده ای تشبیه کرد که نه بادبان دارد، نه سکانی برای تنظیم مسیر، نه خدمه کاملی برای رسیدگی به اوضاع و نه بدنه ای صحیح که آب از جایی به داخل نفوذ نکند.
آنهایی که استقلالی هستند تأیید می کنند اتفاقاتی که در این فصل برای استقلال رخ داد در تاریخ 70 و خرده ای ساله این باشگاه بی سابقه بوده و استقلال در روزهای جنگ تحمیلی که هر خانه ای از بمباران و موشکهای کشور بعثی عراق در امان نبود هم چنین وضعیتی نداشت. حتی آن روزها که منصور پورحیدری خدابیامرز می گفت کل باشگاه را پشت یک پیکان تحویل گرفت هم وضعیتی به این شکل نداشت که ابتدای فصل 15 بازیکنش از تیم بروند و بدهی های میلیون دلاری روی دست باشگاه باقی بماند.
-دو بازیکنش (محسن کریمی و داریوش شجاعیان) در پاییز 1398 رباط صلیبی شان را از دست بدهند و دو بازیکن دیگرش در بهار امسال(رضا آذری و مرتضی تبریزی) به همان بهانه از همراهی تیم محروم شوند!-تیمی که در صدر جدول و روزهای خوش هواداران به یکباره سرمربی محبوب و کاردانی که در سری آ مربیگری کرده بود را از دست داد و 3 هفته بدون سرمربی به میدان رفت.
-باشگاهی که ابتدای تابستان را با امیرحسین فتحی استارت زد و وارد فصلی شد که مهدی رحمتی اش را از دست داد. مدیریتی که پول استراماچونی را به هر دلیلی نداد تا بانک مرکزی و وزارت امور خارجه و سفیر ایران در ایتالیا دنبال بازگرداندنش بیافتند و در نهایت به خاطر این اقدام دو مدیرعامل جدید به باشگاه تزریق شوند!-استقلالی که بازیکن تازه واردش (سیاوش یزدانی) با بدنسازی سرخورد به جای 14 روز، 7 ماه دور از میادین ماند و استقلال مجبور شد شاهین طاهرخانی با تخصص بازی هجومی را در دفاع میانی به کار بگیرد.
-استقلالی که فرهاد مجیدی در اختیار گرفت متعلق به عصری شد که عضو هیأت مدیره اش وامی به آن داد که بابت هر روز دیرکردش طلب 40 میلیونی از همان مجموعه داشت! اتفاقی نادر در عصر اقتصاد نوین.استقلالی که امروز در رده دوم جدول با 3 امتیاز اختلاف نسبت به تیم دوم است همان تیمی است که پس از استعفای سخت فتحی، مدتی اسماعیل خلیل زاده خواست آن را مدیریت کند، مدتی تیم سرپرستی آن را اداره کردند، در برهه ای عبدالرضا موسوی جلو آمد و در نهایت علی فتح اله زاده پس از 16 روز استعفا داد و در نهایت احمد سعادتمند در آن روی کار آمد
-این تیم همان تیمی است که وقتی کارگزاری حاضر شد حامی مالی اش شود کارگزاری دیگر ادعا کرد آنها با استقلال قرارداد داشته اند و با شکایت به دادسرای رسانه، پرونده حقوقی را برای باشگاه تشکیل داد.-تیم فرهاد مجیدی که امروز سپاهان را 10 نفره شکست می دهد همین حالا با شکایت بویان نایدنوف از دو پنجره نقل و انتقالاتی محروم است و اگر تا 25 مرداد طلب 550 هزار دلاری وینفرد شفر را ندهد با کسر امتیاز و سقوط به دسته پایین تر هم مواجه می شود. پس از آن هم ایسما، استراماچونی، بودوروف و چندین پرونده دیگر مالی در فیفا در نوبت ایستاده اند تا این باشگاه را از هست و نیست ساقط کنند.
-استقلال این روزها در شرایطی با دیاباته گل می زند و برنده می شود که همین مهاجمش در یک سوم دیدارهای این تیم (به دلیل مصدومیت یا مرخصی) غیبت داشته و تا نهمین بازی ابتدای لیگ هم حتی یک گل برای استقلال نزده بود و تنها در یک سوم مسابقات (9 بازی از 27 دیدار لیگ برتری) برای استقلال گل زده است.استقلال مدل 1399 بیشترین تعداد بیمار کرونایی را بین همه لیگ برتری ها داشته و در چند دیدار یا نفرات اصلی اش را در اختیار نداشت یا آنها را با 50 درصد توانایی به زمین فرستاد و در همین بین اخراجی هایی مانند علی کریمی، عارف غلامی و محرومانی مانند محمد دانشگر، آرش رضاوند و مسعود ریگی را همراه نمی دید.
فرهاد مجیدی گرچه سابقه مربیگری در لیگ برتر را از فروردین 1398 در استقلال کسب کرد و انتقادات زیادی به او می شود ولی با نگاهی به نتایجی که تا امروز گرفته می توان دریافت که در 11 دیداری که در لیگ برتر روی نیمکت استقلال نشسته 19 امتیاز کسب کرده و با کسب 2 برد دیگر در دو دیدار باقی مانده روبروی پیکان و شاهین شهرداری بوشهر به همان تعداد امتیازی می رسد که آندره آ استراماچونی در 13 دیدار کسب کرده بود. مرد ایتالیایی هم در 13 دیدار 25 امتیاز آورد و حالا فرهاد هم در آستانه رسیدن به همان تعداد امتیاز است. منهای بردهایی که در دو بازی پلی آف لیگ قهرمانان آورد و سهمیه تیمش را زنده کرد. باید کتاب چنین تیمی با چنین سرگذشتی را نوشت تا برای ایندگان عبرت شود. هم در رفاقت، هم در استقامت و هم در شجاعت!