وزیر نفت به خوبی میداند که چه میکند. او از خلأ و ضعف نمایندگان و سران قوا از مباحث تخصصی نفت و اتفاقات رخ داده در صنعت نفت استفاده کرده و با ردیف کردن چند عدد و رقم میتواند واقعیات را کاملاً برعکس جلوه دهد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، ماجرا از این قرار است که ۱۱۴ نماینده مجلس در نامهای به سران قوا، ادامه وزارت بیژن زنگنه را به سود کشور ندانستند؛ نمایندگانی که میتوانند بهجای اینگونه نامهنگاریها، وزیر نفت را استیضاح کنند، اما از آنجا که موضوعیت استیضاح زنگنه به دلیل جدیتر شدن استیضاح وزیر ورزش «فعلاً» به کنار رفته است، چنین نامههایی در سطح کلان مدیریت کشور رد و بدل میشود.
البته سال گذشته هم بیش از ۸۰ نماینده مجلس چنین نامهای را به سران قوا ارسال کردند، ولی به جایی نرسید. آن نامه که منتشر شد، زنگنه و تیم رسانهای او پاسخهای بسیاری به آن دادند. آن نامه گرچه رویکرد انتقادی داشت، ولی از نظر کارشناسان منتقد زنگنه هم چیزی برای عرضه نداشت و با واقعیات فرسنگها فاصله داشت.
آن نامه را میتوان یکی از موهبتهایی دانست که شامل حال وزارت نفت شده بود؛ چراکه بیشتر بندهایش «تهی» بود از استدلالهای فنی و منطقی، به همین دلیل وزیر نفت با سوار شدن بر اشتباهات آن توانست پاسخهای زیرکانهای را ارائه دهد. حالا همان نامه و تقریباً همان رئوس تکرار شده است و اینبار هم زنگنه با علم بر اینکه اغلب نمایندگان به دلیل عدم احاطه به موضوع تخصصی نفت نمیتوانند از نامه خود دفاع کنند، خواستار حضور در جلسه سران قوا شده تا توضیحات خود را ارائه دهد.
وزیر نفت به خوبی میداند که چه میکند. او از خلأ و ضعف نمایندگان و سران قوا از مباحث تخصصی نفت و اتفاقات رخ داده در صنعت نفت استفاده کرده و با ردیف کردن چند عدد و رقم میتواند واقعیات را کاملاً برعکس جلوه دهد و خود را منجی صنعت نفت معرفی کند، در شرایطی که حقیقت چیز دیگری است.
یکی از واهمههای زنگنه و تیمش که روز به روز در حال کمرنگتر شدن است، مواجهشان با کارشناسان فنی و منتقدانی است که هیچگاه جسارت و جرئت نشستن در مقابل آنها را نداشتند. وزارت نفت دلداده «منتقدان سیاسی» خود است، چراکه میتواند با مطرح کردن مواردی که شاید در ظاهر درست باشد آنها را به گوشه رینگ ببرد.
متأسفانه بخش مهمی از انتقادات مطرح شده در قبال عملکرد وزارت نفت، معطوف به چهرههای سیاسی و ناآشنا با تحولات داخلی نفت بوده و کلیگوییها، فرصت مناسبی را برای فرار به جلو زنگنه ایجاد کرده است. فرض کنید وزیر نفت به جلسه سران قوا برود؛ او چه میخواهد بگوید؟
قطعاً میگوید تولید نفت از پارس جنوبی دو برابر شده، ایران صادرکننده بنزین و تولید از غرب کارون پنج برابر شده است. بیش از ۱۵ قرارداد توسعهای با شرکتهای داخلی امضا شده، گازرسانی به روستاها جهش بزرگی داشته است، خط لوله گروه – جاسک در مراحل پایانی است و حماسههایی از این دست.
ارائه چنین مباحثی در جلسه سران قوا، مایه تمجید افرادی میشود که چیز زیادی از نفت نمیدانند، ولی اگر فقط یک کارشناس زبده و منتقد در این جلسه حضور داشته باشد، میتواند وزیر نفت را به جایی برساند که از کرده خود پشیمان شود.
افتخاراتی که زنگنه برای خود میتراشد از جانب طرفداران او هم محکوم است، محکوم به اینکه کاری نکرده و تنها و تنها کارهای درستی را که دولت گذشته کلید زده و به افتتاح نزدیک کرده، به دولت یازدهم تحویل داده تا افتخارش برای زنگنه باشد. در جلسه سران قوا کسی نمیداند و کسی هم نمیپرسد که چرا در طول ۱۶ سال وزارت خود یک پالایشگاه هم نساخته و هیچ پروژه بزرگ جدیدی را طی هفت سال اخیر استارت نزده است. کسی از ژنرال سؤال نمیکند که در آزادگان جنوبی چه گذشته و چه تراژدی رخ داده است. زنگنه هم میداند که کسی او را بازخواست نمیکند، چون اصولاً «سؤالکنندگان» نمیدانند و اگر هم بدانند، نمیتوانند حریف وزیری شوند که با همه مجالس شورای اسلامی – به جز مجلس نهم- کار کرده است.
جالب است بدانید وزیر نفت طی هفت سال گذشته با بسیاری از رسانههای همسو و اصلاحطلب مصاحبه کرده، ولی هیچگاه با رسانههای منتقد خود رودررو نشده و از مصاحبههای چالشی فرار کرده است. دلیلش هم آن است که نمیتواند حریف منتقدانی شود که با اسناد دقیق از پشت پرده تکتک تصمیمات وزارت نفت طی سالهای اخیر آگاه هستند. وزیر نفت دوست دارد متکلموحده باشد و از مواجه شدن با کارشناسان منتقد خود هراس دارد. پس به او حق بدهید بخواهد در جایی سخنرانی کند که نه شناخت مناسبی از نفت دارند و نه زمان پرداختن به جزئیات را.
حالا اعلام آمادگی زنگنه را به حساب جسارت وزیر نفتی بگذارید که حاضر است از عملکرد خود دفاع کند، آنهم در جلسه سران قوا، ولی افرادی که میدانند در وزارت نفت چه خبر است، آن را به حساب زیرکی وزیری میگذارند که دوست ندارد چالشی برای آن خلق شود.