به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، گرچه تغییرات مدیریتی در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس تازگی ندارد و این درد سالهاست که پیکر رنجور آنها را می آزارد، اما بعد از تغییر اخیر در راس باشگاه استقلال و رفتن سعادتمند و آمدن فردی به نام مددی، بیش از پیش مشخص شد که وزارتنشینان و در راس آنها جناب وزیر، باشگاهی به قدمت استقلال و با آن حجم از علاقه مند را شوخی گرفته اند و نمیدانند - و یا خود را به ندانستن زدهاند - که این باشگاه دلخوشی بخشی از جامعه ایرانی است. البته درباره دیگر باشگاه یعنی پرسپولیس هم از این دست جابجایی های عجیب و ظهور آدمهای غریبه به عنوان عضو هیات مدیره و مدیرعامل و ...کم ندیدهایم. نگاهی به ترکیب هیات مدیره استقلال و اسامی مدیرانی که به عنوان سرپرست باشگاه یا مدیرعامل ظهور کردهاند، گویای این حقیقت تلخ است که تا وقتی این نگاه در راس ورزش ایران باشد و تیمهای مردمی و کارکردهای مختلف آن جدی گرفته نشود، نه آب خوش از گلوی استقلال پائین خواهد رفت و نه پرسپولیس رنگ آرامش را میبیند. البته جناب وزیر و همکارانش در ظاهر خود را دلسوز این باشگاهها نشان میدهند و در وادی شعار حرف های خوبی از آنها میشنویم اما آنچه از حال و روز این دو باشگاه برداشت میشود، قلابی بودن آن شعارها است.
بطور مثال اگر به تغییرات مدیریتی همین باشگاه استقلال نگاهی بیندازید و لیست افرادی که آمدند و برکنار شدند را مرور کنید، بی درنگ از خود می پرسید اینها از کجا آمدند و چرا رفتند؟ مدت زمانی فردی به نام «فتحی» امور را در دست داشت که مشخص نشد مدیریت او در باشگاه استقلال محصول کدام اتاق فکر بود. او و معاون پر سر و صدایش(خطیر) که درباره ظهور ناگهانی وی در ویترین فوتبال ایران نیز یک کوه ابهام وجود دارد، با شهرتی که نصیب شان شده بود برکنار شدند و رفتند. در همان اثنا شاهد ظهوری فردی به نام «خلیل زاده» بودیم که وی نیز مشخص نبود از کجا و چگونه و با کدام کارنامه ورزشی ناگهان همه کاره باشگاه استقلال شده است؟ البته گفته می شود که همچنان نیز همه کاره است. پروسه به شهرت رسیدن این فرد نیز به سرعت اتفاق افتاد، بخصوص در ماجرای مذاکرات نافرجام وی با «استراماچونی». مقطعی گذشت تا نوبت به فردی به نام «سعادتمند» برسد و نام وی از قوطی جناب وزیر بیرون بیاید. مدیرعامل جدید که مثل قبلی ها نه برای جامعه ورزش شناخته شده بود و نه مسیر حضورش در باشگاه استقلال روشن، آمد و مصاحبه کرد و خرابی به جا گذاشت و البته به شهرت رسید و برکنار شد! حالا نوبت به «مددی» نامی رسیده تا مصاحبه کند و مشهور شود و ... این وسط سرنوشت باشگاهی بزرگ چه می شود، مهم نیست! که اگر این سرنوشت مهم بود، وزارت ورزش به این سوال پاسخ می داد که این افراد چرا پست می گیرند و چرا برکنار می شوند؟ در پس این رفت و آمدها منافع چه کسانی نهفته است؟ افرادی که امروز در قالب هیات مدیره استقلال فعالیت می کنند کدام شان متخصص ورزش بوده، سابقه درخشانی در این حوزه داشته و پس از عبور از یک فیلتر درست برگزیده شدهاند؟
همین سوالات بی پاسخ است که هر علاقه مند به فوتبالی را به این ذهنیت می رساند که؛ تا وقتی ورزش در دست سلطانیفر و دوستانش باشد نه فوتبال آن رنگ آرامش می بیند و نه باشگاههای مردمی و بزرگش. تنها امیدواری این است که نهادهای نظارتی و قضایی کشور، هرگاه ورود جدیای به بخش ورزش و فساد موجود در آن داشتند، سراغی از رفت و آمدهای چند سال اخیر برخی افراد به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس نیز بگیرند.
منبع: کیهان ورزشی