گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمد غلامی؛ آقای روحانی در اظهار نظر اخیرش برای چندمین بار به تحلیلی از تاریخ و تطبیق نادرست آن با شرایط موجود پرداخت. ما بار ها با این رویکرد او مواجه شده ایم که در جریان یک عملیات روانی با مطرح کردن دوگانه های موهوم، سعی در به حاشیه راندن مسائل اصلی کشور داشته است. این بار هم با مطرح کردن مسئلۀ «صلح امام حسن» به نظر می رسد مجدداً می خواهد جریانات نخبگانی سیاسی کشور را به دو دستۀ «صلح طلب» و «جنگ طلب» تقسیم کند. راستی! کلمۀ «صلح» چقدر شبیه کلمۀ «اصلاح» است!
واضح است که «صلح طلبی» یک مفهوم کاملاً والا و ارزشمند است و هر فرد آزاده ای باید برای تحقق صلح تلاش کند و حتی اگر لازم بود برای تحقق صلح؛ بجنگد. امّا به نظر می رسد که یک بی دقتی نسبت به مابه ازاء خارجی مفهوم «صلح» در هندسه ذهنی رئیس جمهور وجود دارد که دستگاه محاسباتی او را دچار اشکال کرده است. این اشکال در دستگاه محاسباتی آقای روحانی در اوایل دوران ریاست جمهوری او هم وجود داشت که برجام، یکی از خروجی های آن بود. جالب اینجاست که قبل از مذاکرات برجام هم آقای روحانی در یک عملیات روانی با روشی مشابه، دوباره به تحلیل و تطبیق نادرست تاریخ پرداخت و به اشتباه بیان کرد که:«عاشورا درس مذاکره است». نتیجۀ دستگاه محاسباتی او که برجام بود شکست خورد. برجامی که مطابق تحلیلش؛ قرار بود تمام تحریم ها را علیه ملت ایران سلب کند و مشکلات اقتصادی مردم را یک شبه حل کند. امید داشتیم که پس از شکست واضح برجام اشکالات دستگاه محاسباتی او کشف و اصلاح گردد اما مشخص است که هنوز هم پس از هفت سال که آقای روحانی رئیس جمهور ایران است، اشکال مبنایی که در هندسه ذهنی او وجود داشته، رفع نشده است. آقای روحانی حتی از تجربه ریاست جمهوری خودش هم درس نگرفته است، حالا می خواهد از تاریخ صدر اسلام درس بگیرد!!
تاریخ، همواره دارای الگوهای ویژۀ راهگشایی برای حل مشکلات پیش روی یک دولت و ملّت است به شرطی که تحلیل تاریخ و تطبیق آن با زمان حاضر در چارچوب عقلانیت ارائه گردد. به نظر نگارنده رئیس دولت الزاماً نباید به تحلیل تاریخ قرون قبل بپردازد چرا که با نگاه عقلایی به همین تاریخ و تجربۀ هفت ساله دولت تدبیر و امید، می تواند راه های مناسبی را برای برون رفت از مشکلات کشور پیدا کند.
آمریکا در سالیان اخیر بیش از پیش دشمنی خود را با ملّت ایران نمایان کرده است. عملکرد روسای جمهور مختلف آمریکا هم اثبات کرده است که در اصل دشمنی با ملت ایران اختلاف نظری بین جمهوری خواه و دموکرات وجود ندارد. در حال حاضر هم به ظالمانه ترین شکل ممکن جنگ اقتصادی را علیه ملت ایران به راه انداخته است.
ما اساساً ملّت صلح طلبی هستیم اما آمریکا و غرب نشان داده اند که با ملت ما سر جنگ دارند، نه صلح. در حال حاضرهم به شدیدترین شکل ممکن وارد جنگ نرم پیچیده و همه جانبه ای با ملّت ایران شده است. در چنین شرایطی غیرعقلانی ترین تحلیل از سمت مسئولین، این است که امیدوار باشند مسائل کشور از طریق مذاکره و تعامل با غرب حل شود.
پیش شرط حل مشکلات کشور، قطع امید کامل از دشمن و اتکاء به ظرفیت های درونی است. راه حل تمام مشکلات در داخل کشور موجود است و مسئولین می بایست با مدیریت و تلاش دائمی و شبانه روزی ظرفیت های موجود را روز به روز به فعلیت برسانند.
ملّت ایران، مقتدر و عزتمند است اما متأسفانه دولت آقای روحانی مصداق واضح یک «دولت ضعیف» است. این ضعف، هم در مدیریت دولت دیده می شود و هم معطوف به مواضع شخص رئیس جمهور و دولت است. بر این اساس ممکن است آقای روحانی اشکال دستگاه محاسباتی خود را کشف کرده باشد اما ضعفی که در او و دولتش وجود دارد اجازه اصلاح این اشکال را به او نمی دهد و به دلیل نداشتن قدرت مدیریت کشور مجبور است برای پنهان کردن ضعف خود دوگانه های موهومی را مطرح کند. بر این اساس، طبق هندسه ذهنی او کسی که اعتقاد دارد که برای برون رفت از مشکلات کشور باید به ظرفیت های داخلی تکیه نمود؛ «صلح گریز» است.
مردم دیگر نمی پذیرند که رئیس جمهور نسخه غلط سازش با دشمن را دوباره تجویز کند. ایجاد عملیات روانی و در پی آن فریب افکار عمومی برای به حاشیه راندن ضعف های دولت به هیچ عنوان از سمت مردم مورد پذیرش قرار نمی گیرد.
محمد غلامی -عضو شورا مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.