مجلس و دولت با کم توجهی نسبت به وضعیت تحصیل نامناسب در برخی دانشگاهها، خیل افراد مختلف را روانه کلاسهای درس مىکنند، بى آنکه به عواقب فاجعه بار این بىتدبیری بیاندیشند.
گروه دانشگاه خبرگزارى دانشجو-سیده زهرا میرجهانمرد؛ * پس از طرح ننگین واگذاری دانشگاه فرهنگیان به دانشگاه پیام نور و همچنین بعد از مشاهده کاهش معنادار ظرفیت پذیرش دانشجومعلم از طریق دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی، حال نوبت به نامه ناچیز پر از استدلالهای پوچ وزیر علوم به مقام عظمای ولایت رسیده است! آن هم در حالی که بحران کمبود معلم طی چند سال اخیر از جمله مشکلات آموزش و پرورش و کشور بوده است.
طبق آمار در سال ۹۹ حدود ۸۰ هزار معلم و در سال ۱۴۰۰ جمعیت ۹۷ هزار نفری از معلمان بازنشست مى شوند و این یعنی وضع به مراتب از امروز هم بحرانىتر خواهد شد. با این وجود شاهد هستیم دولت و مجلس نه تنها هیچ تلاشی برای ایجاد زیرساخت و جذب بیشتر از مسیر دانشگاه فرهنگیان نمى کنند؛ بلکه مدام سر کیسه استخدام نیروهای حق التدریسی، خرید خدمات و ماده ۲۸ را گشادتر کرده و به آمار این دسته مى افزایند.
با توجه به ماده ۶۳ برنامه ششم توسعه، سازمان اداری و استخدامی کشور موظفند به منظور ارتقای کیفیت نظام تعلیم و تربیت با جذب معلم از طریق دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی، در طول اجرای قانون برنامه ردیفهای استخدامی و تامین اعتبار مورد نیاز آموزش و پرورش را با رعایت قوانین و ضوابط مربوطه و ظرفیت جذب دانشجو در دانشگاههای یاد شده برای جذب دانشجو معلمها در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار دهند.
با وجود این، وزرای آموزش و پرورش با همراهی همه کسانی که دغدغه تعلیم و تربیت را دارند، نباید با سکوت خود تیشه به ریشه آینده فرزاندان این مرز و بوم بزنند.
جناب وزیر در پى خیل بیکاران خروجی از وزارت علوم، برای سرپوش نهادن بر وضعیت دوره وزارت خود، آموزش و پرورش را با بنگاه کاریابی اشتباه گرفته و عدهای را نیز با خود همراه کرده است. امان از ما اگر با غفلت خود، این امر را دلسوزی برای جوانان بدانیم و چشممان را بر اهدافی که دنباله روی سند ۲۰۳۰ است، ببندیم.
پس از تلاش برای نابودی اقتصاد وطن و معیشت مردم، حال نوبت به معلم وطن و نظام تعلیم و تربیت و آینده فرزندان این مردم رسیده است که دستخوش بازیهای سیاسی آقایان شود.
دانشجومعلم چهار سال را با دغدغه معلمی زندگی کرده و با وجود تمام کاستی ها، در فضای تربیتی رشد یافته، ۲ سال کارورزی و حضور در کلاسهای درس مدارس و ۸ ترم را با واحدهای مختلف تربیتی، روانشناسی و آموزشی گذرانده است.
حال جناب وزیر با تفسیر نادرست ماده ۲۸، از کسب شایستگیهای معلمی با دورههای به ظاهر یکساله و در واقع یک ماهه (بخوانید یک هفته ای) میگویند! اینجا وظیفه ما است که قوانین و جزئیات ماده ۲۸ را محضر جناب وزیر یادآور شویم: تامین بخشی از نیازهای خاص آموزش و پرورش در رشتههایی که امکان توسعه آن از طریق دانشگاه فرهنگیان وجود ندارد، مطابق ضوابط و مقررات وزارت آموزش و پرورش از میان دانش آموختگان سایر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی کشور و حوزههای علمیه، مشروط به گذراندن دوره یکساله مهارت آموزشی در «دانشگاه» بلامانع میباشد.
نیرویی که طبق متن صریح اساس نامه دانشگاه فرهنگیان مى بایست تنها در شرایط استثناء، به صورت محدود و برای تامین بخشی از نیازهای خاص آموزش و پروش به کار گرفته شود؛ اما آقایان گویی قصد دارند قوانین را نیز تغییر دهند.
از طرفی طبق سند تحول بنیادین راهکار۱_۱۱_ استقرار نظام ملی تربیت معلم و راه اندازی دانشگاه ویژه فرهنگیان با رویکرد آموزش تخصصی و حرفهای تربیت محور توسط وزارت آموزش و پرورش با همکاری دستگاههای ذیربط، وزیر محترم در نامه شان به عدم توانایی دانشگاه فرهنگیان در جهت تامین نیروی آموزش و پرورش اشاره کرده اند؛ در حالی که با بی توجهی به سند تحول بنیادین، مبانی نظری آن، اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و بیانات مقام معظم رهبری در راستای توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان هیچ گونه اقدام مثبتی انجام نداده اند.
مسئولین ترجیح مى دهند از زیر بار مسئولیت هایشان شانه خالی کنند؛ برای نظام تعلیم و تربیت دو دوتا چهارتا کرده، چرتکه بندازند و به جای جذب دانشجومعلمی که برایشان هزینه دارد، به دنبال استخدام نیرویی بیفتند که با چندماه آموزش کجدار و مریض مشغول به کار شده و بحران کمبود معلم را به سرعت جبران کنند. این یعنی سیستم، تربیت معلم را کالا مى پندارند تا سود و زیان معامله را بسنجند!
این مسئولین سربازان همان سیستمی هستند که سال هاست با سیاستهای اقتصاد آزاد و نئولیبرال شکسته بسته خود سعی بر خصوصی سازی در همه ابعاد حاکمیتی دارد و ایده اش را به حوزه تعلیم و تربیت هم کشانده و ایشان را نیز بى نصیب نگذاشته است.
مجلس و دولت هر دو بى توجه به سخنان رهبری که فرمودند: «مانع ورود نیروی بى کیفیت در آموزش و پرورش شوید» و همچنین با کم توجهی نسبت به وضعیت تحصیل نامناسب برخی دانشگاه ها، خیل افراد مختلف را روانه کلاسهای درس مى کنند، بى آنکه به عواقب فاجعه بار این بى تدبیری بیاندیشند.
این امور نابخردانه نتایجی نگران کننده با هزینه هایى به مراتب سنگینتر از هزینه تامین زیرساختها و جذب نیرو از مسیر دانشگاه هاى فرهنگیان روی دست دولت و مردم خواهد گذاشت. این نگاههای هزینهای و بنگاهی که سایه اش آموزش و پرورش و مراکز ثقل تعلیم و تربیت را فرا گرفته، از خصوصیات اصلی تفکر نئولیبرالیسم است. چه کسی عهده دار این ظلم بى پایان جبران ناپذیر به مردم است؟ علت این نوع برخوردها چیست؟
تلاش مصرانه و عجیب مسئولین برای جایگزینی مسیر جذب نیرو از دانشگاه فرهنگیان به نهادهای غیررسمی و خصوصی و دیگر مراکز آموزش عالی ناشی از چیست؟ جز اهمال کارى و عدم اشراف کافی مدیران و مسئولان بر نظام مهم و حیاتی آموزش و پرورش کشور؟ چه دلیلی مى تواند داشته باشد غیر از میل بى پایان دستگاههای قانون گذار و اجرایی کشور به خصوصى سازی آموزش و کم کردن هزینههای خود در این حوزه و در نهایت سرپوش گذاشتن به روی این سیاست بى رحمانه؟
جناب وزیر علوم و مسئولین محترم، آیا وقت آن نرسیده که تحلیل عملکرد داشته باشید و قوانینی که خود وضع مى کنید را نقض نکنید؟! تا چه زمانی باید نگاه به معلمان و دانشگاه فرهنگیان، مانند بنگاه اقتصادی و کاریابی باشد؟! اگر به دنبال استخدام نیروهای مختلف در آموزش و پرورش هستید، چرا در متن نامه سخنی از استخدام نیروهای توانمند حوزوی نیست؟ امری که رهبری در بیاناتشان به آن اشاره کرده اند.
حال تنها خواهشمان در این برهه آن است که به دلیل کم کاری در زمینه بیکاری و کمبود شغل جوانان، هربار به جامعه مظلوم معلمان حمله ور نشوید. این طیف، تنها کسانی هستند که مى توانند سرنوشتها را عوض کنند و انسانها را بسازنند تا در مناصب مختلف عادلانه تصمیم بگیرند. این چنین نگاه هایی، صرفا باعث تربیت کارگران آموزشی مى شود، نه تعلیم و تربیت معلمانی که با روح و روان فرزندانتان سرو کار دارند و انسان سازی مى کنند.
خلاصه کلام این که هر مدیری، در هر کجای دستگاه عریض و طویل آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی، اگر میخواهد سر راحت بر بالین بگذارد، محکوم است که مبارزه و جنگ موجود در عرصه تعلیم و تربیت را جدی بگیرد. باشد که ببینیم و بشنویم فلان مسئول یک بار محض رضای خدا برای کشور و آینده فرزندانش دل بسوزاند.
*سیده زهرا میرجهانمرد-فعال دانشجویی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهیده بنت الهدی صدر بوشهر انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.