گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمد جلیلوند؛ اگر یک دستگاه صنعتی بخواهد درست کار کند، باید کاملاً کنترل پذیر باشد و کاربر آن بتواند در هر لحظه، فعالیتش را به نحوی سامان بخشد که به سمت تحقق هدفی خاص حرکت کند. خب این کنترلپذیری چگونه محقق می شود؟ یکی از ارکان اصلی کنترل سیستم ها، دریافت داده های دقیق لحظه به لحظهی آن ها است؛ اصولاً اگر ما دادهی صحیح و دقیق در دست نداشته باشیم، هر چه بهتر عمل کنیم بیشتر از مقصد خود دور خواهیم شد. از این رو در سیستم های کنترلی غالباً ابزارهایی با دقتهای بسیار بالا استفاده میشود تا تصویری شفافتر از «حالت فعلی» سیستم را در اختیار تصمیم-گیران قرار دهد. از طرفی این اطلاعات باید به روز نیز باشند وگرنه عملاً ارزشی نخواهند داشت.
اساساً دانشگاه هم یک سیستم است؛ سیستمی اجتماعی که در هر کدام از مقاطع مختلف خود وظایف خاصی را برعهده دارد؛ سیستمی که باید توسط مسئولینش کنترل شود. حال شما در نظر بگیرید که اختلالی به وجود آمده باشد؛ کنترلکنندگان این سیستم عریض و طویل با هزاران دانشجو و دهها نهاد چگونه باید به وجود یا عدم وجود این اختلال پی ببرند؟ چگونه باید کیفیت آموزش ارائه شده را تضمین کنند؟ چگونه باید کجروی های احتمالی را تشخیص دهند؟ اگر قرار باشد یک سیستم آموزشی مدیریت شده و سرپا نگه داشته شود، باید به این پرسش ها و چندین پرسش دیگر پاسخ داد.
این پرسش یک مسئله بنیادی است که در ابعاد مختلف باید آن را پاسخ داد. اکنون قصد پرداختن به تمام آن را نداریم؛ البته توانایی آن را هم نداریم. عمدهی سخن ما در حوزهی آموزش آکادمیک است. حوزهای که شاید بتوان آن را مهمترین مأموریت دانشگاه برای دورهی کارشناسی دانست. دانشگاه در اولین گام باید بتواند عدهای دانشآموز که دوازده سال تحت تعلیمات مقدماتی قرار داشتهاند را به نحوی آموزش دهد که بعد از طی دورهای چهار یا پنج ساله در رشتهی محل تحصیل خود، دارای سواد کافی باشند؛ بالطبع در این دوره، که معمولاً به آن دورهی کارشناسی می گویند، مهمترین چالش پیش رو یادگیری و انتقال صحیح مفاهیم است.
برای برقراری یک روند پویا در ارائهی خدمات آموزشی و بهبود یا اصلاح روندها، سادهترین راهکار ارزیابی کیفیت این خدمات با استفاده از داده های بدست آمده از افراد خدماتگیرنده است؛ خلاصهاش این میشود که خود دانشجویان در رابطه با خدمات آموزشی نظر دهند. این سیستم ارزیابی سالهاست که در دانشگاههای جهان و ایضاً ایران اجرا می-شود. ذینفع بودن دانشجو در کیفیت آموزش و نیز روحیهی انتقادی موجود در دانشجو، میتواند بسیار کارآمد باشد و دید جامعی از وضعیت کنونی سیستم ارائه دهد. البته این روش همراه با معایب جدی از جمله امکان وجود نظرات مغرضانه است؛ معایبی که به حداقل رساندن آن، زحمت مسئولین امر را می¬طلبد.
تا اینجا هرچه گفتیم، بایدهایی بودند که از ابتدا روشن و واضح مینمودند؛ بایدهایی که دانشگاههای برتر جهان سعی در نزدیک کردن خود به آنها دارند. به تقلید از سیر حرکت جهان به این سو، مثل همیشه، دانشگاههای ایران هم شروع به ایجاد نظامی برای ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان کردند. در همین راستا دانشگاه شریف هم که غالباً در این مدل تقلیدها جلوتر از دیگر دانشگاههاست، نظام ارزشیابی یا همان نظرسنجی را دایر کرده. این نظرسنجی که در پایان هر ترم و پیش از امتحانات پایانی برگزار میشود، غالباً در ذهن دانشجویان یک اقدام نمایشی یا کمبازده تلقی می گردد. اما چرا؟
اولین معضل ما خود سوالات نظرسنجی است؛ در ابتدا گفتیم که برای کنترل یک سیستم نیاز به اطلاعات دقیق داریم؛ خب برای یافتن «دادهی دقیق» باید «سوال دقیق» پرسید. بسیاری نکات در امر آموزش وجود دارد که اصلاً از آن ها سوالی پرسیده نمی شود یا اگر هم سوالی پرسیده شود، یک سوال کاملاً گرد و کلی است که هیچ جزئیاتی را نه برای استاد و نه برای آموزش دانشکدهها روشن نمیکند. مثلاً در نظرسنجی از کیفیت ارائهی مطالب توسط استاد سوال میشود؛ در حالی که این کیفیت تابع عواملی، چون تسلط استاد، قدرت بیان وی، راحتی دانشجویان در پرسش سوالات و ... است.
وقتی چند مسئله تنها در قالب یک سوال پرسیده میشود، دانشجو نمیتواند به راحتی به آن پاسخ دهد و باید مدام در ذهنش از فعالیتهای استاد برآیندگیری کند که نه این داده¬ها برای اصلاح روند تدریس استاد قابل استفاده است - چراکه اصلاً معلوم نمیشود دانشجویان دقیقا با کدام قسمت دچار مشکل شده اند – و نه برای دانشجو راضیکننده. ایرادی که در اولین نظر به این صحبت وارد میشود این است که اگر سوالات آن قدر ریز شوند، روند بسیار طولانی میگردد. در پاسخ میگوییم که در نهایت میشود بیست تا سی سوال؛ استانداردی که در همهی دانشگاههای مطرح وجود دارد؛ با توجه به جزئیتر شدن آنها، پاسخگویی نیز راحتتر از گذشته خواهد بود.
دومین معضل عدم مشاهده تأثیر این نظرسنجی است. حال یا واقعاً اتفاق خاصی نمیافتد یا ما از آن مطلع نمی شویم. اگر اولی است که هیچ؛ اما اگر دومی باشد نشان می دهد آموزش دانشگاه نیاز جدی به تحول در بخش رسانهای خود دارد. انتظار نمیرود که جزئیات تحولات ناشی از نظرسنجی منتشر شود، اما حداقل یک گزارش به دانشجویان می تواند بسیار مفید باشد.
سومین معضل در واقع نبود یک گزینه است که توسط تعدادی از دانشگاههای جهان در اختیار اساتید قرار داده میشود؛ بدین صورت که آنها علاوه بر سوالات اصلی میتوانند چند سوال از بانک سوال انتخاب کرده و در نظر سنجی مخصوص خود قرار دهند. با نگاه به وضعیت فعلی ارزشیابی این مورد قلهای است که دستیابی به آن به زودی انتظار نمیرود، اما عدم استفاده از نظرات اساتید در طراحی نظرسنجی به راحتی میتواند آن را برای استفادهی وی کمبازده کند.
در پایان خوب است یادآوری شود که یک نظام ارزشیابی خوب و کارآمد، ضمن حفظ پویایی امر آموزش و حرکت رو به جلوی آن میتواند فرصت خوبی برای اظهار نظر دانشجویان و بازخورد گرفتن اساتید از یک ترم تلاش خود باشد؛ فرصتی که اکنون به آسانی از دست میرود.
محمد جلیلوند - کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.