گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امیرعباس محمدلو؛ خصوصی سازی درست انجام نشده، فساد شده، در واگذاری عملکرد دولت درست نبوده، فلان شده بهمان شده و حرف های دیگری از این قبیل که احتمالا بسیار شنیده اید. حرف هایی که در عین تفاوت دنبال یک هدف است که من به آن می گویم ماله کشی بر اقتصاد بازار یا سرمایه داری. قدمت این ماله کشی بسیار است؛ اما از عصر تعدیل ساختاری به بعد و دهه سوخته بسیاری از کشور ها که با طناب پوسیده نئولیبرالیزم به چاه افتادند این شکل از تحریف شدت گرفت.
مدام از ارمان شهر تماما خصوصی و بازاری و خصوصی سازی پاک میگویند،بدون اینکه عینتی داشته باشد و یا حتی بدون اینکه بدانند از چه سخن می گویند! مثل مجنونی در رسای عشق میسرایند بدون انکه لیلی را بشناسند.شوروی را در نظر بگیرید ۳۰ سال قبل فروپاشید و تجزیه شد،کشوری که در بعد نابرابری در کل تاریخ جهان مدرن بهترین وضعیت را با ضریب جینی ۰/۱۹ داشت و هنوز هم کشوری نتوانسته به این رکورد نزدیک شود.
روسیه بعد از فروپاشی مسلمان راه صندوق بین المللی پول شد،طرح تعدیل گرفت و شروع کرد به ازاد سازی و خصوصی سازی هایی که قرار بود روسیه را کن فیکون کند. گذشت گذشت و روسیه هم به سمت بازاری شدن رفت و کن فیکون هم شد ولی نه به معنای بهبود وضعیت برای رفاه کل کشور بلکه به معنای گردن کلفت کردن یک اقلیت تحت عنوان سرمایه داران الیگارشی. حال که این شد نئولیبرال ها شروع به همان دست تحریفات کردند که الا و بلا درست اجرا نکردید وگرنه این نمیشد.
اما من به شما میگویم روسیه دقیق ترین راه خصوصی سازی را پیش گرفت و دقیقا همان راهی را رفت که کشور های دیگر هم در این مرحله و زنجیره رد کرده بودند.چرا؟فرض کنید تازه شوروی از هم پاشیده همه مردم از باب دسترسی به سرمایه تقریبا در یک سطح و در یک بازه افقی محدود جا میگیرند و اصولا سطح مالی و زندگی همه افراد در یک سطح است. خب می خواهیم صنایع تماما دولتی شوروی را خصوصی سازی کنیم و به بخش خصوصی بفروشیم. چه کسی میتواند بخرد؟به چه کسی بفروشیم؟به چه شکل خصوصی سازی کنیم؟ ایا واقعا وجود دارند افرادی که توان خرید شرکت های عظیم الجثه را داشته باشند ویا نه این چنین افرادی اصلا در شوروی کمونیستی وجود ندارد؟
جواب درست این است اساسا هیچ فردی در این سطح وجود نداشت و نمیتواند هم به وجود اید،تمامی ثروت های عظیم اولیه یا به رانت الوده اند و یا به فساد و دزدی، بگذریم پس اساسا فردی یا به اصطلاح بخش خصوصی قدرتمندی وجود ندارد که شرکت را تصاحب کند، چه باید کرد؟ وقتی در داخل کشور کسی نیست که خریدار شرکت باشد میتوان شرکت هارا به افراد خارجی واگذار کرد؛ اما اساسا تجربه نشان داده هیچ کشوری انقدر ابله نیست که بازار خود را دربست واگذار به کشور های دیگر کند. ایا راه دیگری هم هست؟ بله همان راهی که نه فقط روسیه بلکه بسیاری کشورهای دیگر هم طی کردند، اینکه بیاییم و شرکت را زیر قیمت واقعی به افرادی بدهیم.به هر فردی؟ خیر مسلما در وهله اول افراد نزدیک به حزب، دوستان و .... در اولویت هستند و شرکت به این افراد واگذار میشود.در یک جمله بگوییم میشود شرکتی که حق تمامی مردم یک کشور است با فساد و دزدی به افرادی خاص و دارای رانت واگذار می شود، سیری که تماما فساد است از نوع سیاسی و اقتصادی.
تجربه نشان داده اکثریت کشور ها برای خصوصی سازی این راه پر از زشتی را پیمودند ولی نه اینکه این فقط در خصوص خصوصی سازی باشد، خصوصی سازی خود مرحله اول شکل دهی به نظام سرمایه داریست و می تواند جای این خصوصی سازی کلمه ای عام تر به نام انباشت اولیه را جایگزین کرد، انباشت اولیه جز از راه غارت و رانت ممکن نیست. ایا این فقط مختص کشور های متاخر در چرخه سرمایه داریست؟خیر انباشت اولیه حتی در کشور هایی مثل انگلستان هم با این روش همراه بوده با غارت زمین دهقانان که در ادامه شد جرقه انقلاب صنعتی و شروع نظام نا میمون سرمایه داری. یا حتی وقتی در امریکا به دنبال نحوه واگذاری های صنایع نظامی به بخش خصوصی بر می خورید می بینید که نام فردی به نام دیک چنی جز وزرای نامدار دفاع امریکا به عنوان یک فرد رانتی در این صنایع می درخشد پس این روند کلیست، روندی که اجتناب ناپذیر است و در تمامی کشور ها خصوصا در ابتدای راه بازاری شدن و انباشت اولیه قطعا قرار دارد.
حال بیایید به ایران احتمالا موقع مطالعه خطوط بالا احساس قرابت وضعیت کردید؛ اما بگذارید با هم ایران را هم مورد بررسی قرار دهیم، انقلاب ۵۷ شکل گرفت هر چه سرمایه دار در کشور بود یا فرار کرد یا به اتهام درباری بودن اموالش مصادره شد، البته شکی نیست که در دوران پهلوی سرمایه داران، افراد نزدیک خاندان سلطنتی بودند.
جنگ تمام شد و لیبرال های داخلی بر طبل خصوصی سازی کوفتند؛ اما بخش خصوصی پاک و قوی اصلا وجود نداشت، خب پس چه کردند؟!شرکت هایی مثل هفت تپه را به قیمت بز! فروختند و رانت های تسهیلاتی بخشیدند و یا شرکت هارا به افراد و نهاد های خودی سپردند، خب همین شد که خصوصی سازی سر شار از فساد در ایران هم شکل گرفت که امروز باعث شده لیبرال ها راه تحریف را در پیش بگیرند، یعنی اگر کمی اندیشه می شد، کاملا این روال مشخص بود؛ ولی خب شرکت ها را به ثمن بخس فروختند و حتی گاها قسط های آنرا هم دریافت نکردند...
حتما میگویید آیا راه دیگری هم بود؟! بله قطعا بود اولا چه کسی گفته صنعت دولتی نباید وجود داشته باشد و باید همه چیز خصوصی شود؟! آیا این یک آیه است که باید اطاعت شود؟! خیر امروز در جهان صنایع موفق بسیاری دولتی هستند که قبلا شرحشان رفته. ولی برای کوچک کردن دولت می شد بجای دزدی از حق مردم و فروش به عده ای و ایجاد یک قشر سرمایه دار روی به تعاونی سازی آورد و راه های بسیار دیگر که نه قشر رانتی و قلدری را ایجاد می کرد نه فقر منحط کارگری...
امیرعباس محمدلو - کارشناسی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.