گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمد میرزایی؛ انقلاب اسلامی و قدرتگیری اسلام سیاسی فقاهتی در ایران، تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم زیادی بر نظام بینالملل موجود، بازیها و معادلات منطقه و سیاستهای ابرقدرتان داشته است. این انقلاب، زمانی به وقوع پیوست که نظام دو قطبی «شوروی / آمریکا» بر روابط میان دولتها و سیاستهای آنان حاکم بود و این نظام در اوج تحکیم و تثبیت خود قرار داشت.
در چنین شرایطی، انقلاب اسلامی با شعار نه غربی و نه شرقی خود، موجب تغییر در این موازنه در غرب آسیا شد. سقوط پهلوی، که به دلیل نزدیکی به شوروی و سرمایهگذاریهای نظامی و اقتصادی در ایران، به عنوان مهمترین متحد استراتژیک آمریکا در غرب آسیا تلقی میشد، موجب بر هم خوردن کفۀ موازنه قدرت به ضرر آمریکا شد. همچنین شکلگیری جمهوری اسلامی ایران، موجب گسست در حلقۀ امنیتی آمریکا در منطقه شد و منافع او را مورد تهدید قرار داد. به همین دلیل آمریکا برای حفظ منافع خود در منطقه به سیاستهایی همچون اقدام به مداخله مستقیم و ایجاد نیروهای واکنش سریع، حمایت همه جانبه از عراق در جنگ هشت ساله و... روی آورد.
با فروپاشی بلوک شرق، نظام بینالملل از نظام دو قطبی به سمت نظام تک قطبی حرکت کرد. در این نظام تک قطبی جدید، هژمونی آمریکا بر جهان توسط عمدۀ کشورها مورد قبول واقع شد، اما باز ایران اسلامی از پذیرش چنین برتریای سر باز زد و به دنبال ایفای نقش در منطقه و مخالفت با سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا و کشورهای اروپای غربی برآمد. بر طبق اصل ۱۵۲ و ۱۵۴ قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران حامی مستضعفین و مسلمین جهان و مدافع حقوق آنان است. به همین دلیل، خود را موظف میداند که از هرگونه جنبش و مبارزات حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین، در هر جای جهان حمایت نماید. این دفاع از مستضعفین، ایران را در برابر زیادهخواهیهای کشورهای غربی قرار میدهد و به معنای مخالفت مستقیم با راهبردهای آنان، بخصوص در غرب آسیا است.
تأثیر دیگر انقلاب اسلامی، بر ساختار مادی نظام بینالملل وارد شد. افزایش قدرت ایران با وجود فشارهای تحریمی و پیشرفتهای نظامی و موشکی، به آمریکا و متحدان اروپایی او فهماند که غرب آسیا شاهد ظهور قدرت منطقهای جدیدی است. شکلگیری گروههای مقاومت و در نهایت تشکیل محور مقاومت، به قدرتهای جهانی ثابت کرد که دیگر نمیتوانند سیاستهای توسعهطلبانه و استعماری خود را در منطقه، به راحتی دنبال کنند و هر حرکت اشتباهشان مستلزم پرداخت هزینههای هنگفتی است. تشکیل محور مقاومت، موجب شکلگیری الگوهای جدیدی از توازن و اتحاد منطقهای و فرامنطقهای شد.
انقلاب اسلامی، همچنین ساختار معنوی و غیر مادی نظام بینالملل را نیز به چالش کشید. انقلاب اسلامی و اسلام فقاهتی، بر نقش و تأثیر دین و مذهب در روابط کشورها و کشورهای اسلامی تأکید داشت و مخالف بنیادهای سکولار حاکم بر روابط میان دولتها بود، که از سمت آمریکا و متحدان غربی وی پذیرفته و تبلیغ میشدند. همین تأکید بر دین و مذهب بود که موجب شکلگیری محور مقاومت در کشورهای اسلامی گردید. از دیدگاه انقلاب اسلامی، نزاع اصلی میان صاحبان قدرت و زور، و تودههای مردم است نه دولتها. به عبارت دیگر، درگیری اصلی میان مستضعفین و مستکبرین میباشد، و به همین دلیل مبارزه با استکبار جهانی جایگاه ویژهای در مبانی و هندسۀ انقلاب اسلامی دارد.
در نتیجۀ حمایتهای ایران از مستضعفین جهان و تأکید بر دین در سرنوشت انسان و دولتها، چالشهای متعددی در سیاستهای دنبال شده توسط آمریکا و کشورهای اروپای غربی ایجاد شدهاند، و ایستادگی و مقاومت ایران اسلامی در برابر تهدیدها و زیادهخواهیهای غربیان سبب شده است که آنان با اصل موجودیت جمهوری اسلامی ایران مشکل داشته باشند.
محمد میرزایی - کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.