آخرین اخبار:
کد خبر:۹۳۲۱۰۸
در نشست «آینده تعلیم و تربیت در ایران»؛

بطحایی: سهم آموزش و پرورش در تربیت کودکان کاهش پیدا خواهد کرد / مهرمحمدی: راه نجات آموزش و پرورش از بی‌عدالتی ملی کردن مدارس است

اولین نشست از سلسله نشست‌های «آینده روشن» با حضور کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت و با موضوع «آینده تعلیم و تربیت در ایران» از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان یزد برگزار شد.

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اولین نشست از سلسله نشست‌های «آینده روشن» با موضوع «آینده تعلیم و تربیت در ایران» از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان یزد برگزار شد.

در این نشست حبیب رحیم پور پژوهشگر تعلیم و تربیت، محمود مهرمحمدی سرپرست سابق دانشگاه فرهنگیان، سیدمحمد بطحایی وزیر سابق آموزش و پرورش و حجت‌الاسلام محمد امین نخعی عضو هیئت‌علمی فرهنگستان علوم اسلامی به بررسی مسائل حوزه تعلیم و تربیت پرداختند.


راه نجات آموزش و پرورش از چرخه بی عدالتی و بی کفایتی در رواج گفتمان ملی کردن مدارس است


محمود مهرمحمدی سرپرست سابق دانشگاه فرهنگیان در ابتدای این نشست فقر کیفیت و فقر عدالت را به عنوان دو مسئله و مشکل آموزش و پرورش دانست و گفت: ما در طی این سال‌ها نتوانستیم آموزش و پرورش را از فقر کیفیت و فقر عدالت نجات دهیم.

سرپرست سابق دانشگاه فرهنگیان ادامه داد: اگر قرار باشد در آینده از این دو عارضه یعنی فقر کیفیت و فقر عدالت عبور کنیم و سلامت را به پیکر آموزش و پرورش برگردانیم چاره‌ای نداریم جز اینکه نهضت ملی کردن مدارس را در آموزش و پرورش ایران پایه گذاری کنیم و آن را به عنوان گفتمان بدیل تحول در آموزش و پرورش بدانیم.

مهرمحمدی با اشاره به بحث نهضت ملی کردن مدارس بیان کرد: مدرسه دولتی و خصوصی مشکلاتی را دارد و ما باید به نهضت ملی کردن برای آینده بهتر آموزش و پرورش فکر کنیم.

وی ادامه داد: راه نجات آموزش و پرورش از چرخه بی عدالتی و بی کفایتی در رواج گفتمان ملی کردن مدارس است و نه خصوصی. ما باید در‌هایی را بر روی مردم در صحنه مدرسه داری باز کنیم و امکان مشارکت اساسی و اظهار وجود مردم در آموزش و پرورش را فراهم کنیم.

سرپرست سابق دانشگاه فرهنگیان تاکید کرد: در شکل اول ما باید عرصه را برای مشارکت مردم باز کنیم و عرصه خدمات و آموزش با تاسیس مدارس ملی، با رعایت سیاست‌های کلان آموزش و تربیتی باشد. در واقع عینیت بخشیدن مدرسه به عنوان نهاد ملی، و اینکه زمینه برای مشارکت هرچه گسترده عرضه خدمات آموزش و تربیت فراهم شود.

مهرمحمدی افزود: در شکل دوم، عرصه را برای بهره‌برداری از خدمات آموزشی و تربیتی توسط مردم و با تدبیر تشخیص خود والدین با استفاده از منابع دولتی فراهم کنیم؛ بنابراین ملی کردن مدرسه به عنوان یک نهاد اجتماعی، به معنای فراهم کردن زمینه مشارکت مردم در نهاد مدرسه است.

وی گفت: با مدارس ملی در عمل با توزیع منابع دولتی بین آحاد مردم و دادن حق انتخاب به گزینه‌های مختلفی که پیش روی والدین وجود دارد، خرید خدمت آموزشی توسط والدین اتفاق می‌افتد.

سرپرست سابق دانشگاه فرهنگیان افزود: این اقدام موجب توزیع منابع دولتی بین خانواده‌های دارای فرزند می‌شود به گونه‌ای که به عدالت نزدیک‌تر باشد.


سهم نظام آموزش و پرورش در تربیت کودکان کاهش پیدا خواهد کرد

سیدمحمد بطحایی وزیر سابق آموزش و پرورش در این نشست گفت: وقتی صحبت از نظام آموزش و پرورش می‌کنیم بسیار خطای بزرگ انجام دادیم اگر نظام آموزش و پرورش را مترادف تعلیم و تربیت قرار دهیم. با این حال وقتی آموزش و پرورش را مورد نقد قرار می‌دهیم نظام آموزش و پرورش را مترادف نظام تعلیم و تربیت و هم وزن نظام تعلیم و تربیت تصور می‌کنیم.

وزیر سابق آموزش و پرورش تاکید کرد: ضرورت‌هایی که وجود دارد باعث شده بعد از پیروزی انقلاب ما دائما به فکر تحول در آموزش و پرورش بیفتیم و تلاش‌هایی در این مسیر انجام بدهیم. بعد از پیروزی انقلاب حداقل در چهار نوبت سعی کردیم که در آموزش و پرورش تغییر بنیادی ایجاد کنیم.

بطحایی گفت: آخرین مرحله برای تعییر در نظام تعلیم و تربیت تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که چندین سال است روی میز مانده و فقط به آن نگاه می‌کنیم. آن سه مرتبه قبلی هم متاسفانه به دلیل غفلت و توجه نکردن به فلسفه تعلیم و تربیت با شکست مواجه شد.

وی تاکید کرد: ما تحول در آموزش و پرورش را صرفاً از نظام آموزش و پرورش توقع داریم و ضرورت تبیین و توجه به فلسفه تعلیم و تربیت مبتنی بر آموزه‌های ملی و دینی را مورد کم توجهی قرار دادیم.

وزیر سابق آموزش و پرورش در بخش دیگری از سخنانش گفت: اگر روندی که در گذشته در حوزه تعلیم و تربیت داشتیم و روندی که الان داریم را بررسی کنیم و همچنین آینده را پیش بینی کنیم حتما متوجه می‌شویم که سهم نظام آموزش و پرورش در تربیت کودکان کاهش پیدا خواهد کرد.

وی بیان داشت: آموزش و پروش با تجاربی که در گذشته به دست آورده، الان سندی با عنوان سند تحول بنیادین دارد، سندی که نقشه راهی برای رفتن به آینده است، البته ممکن است این سند خطایی هم داشته باشد، اما امروز محور اصلی برای حرکت به آینده است و همه گفتنی‌ها در سند وجود دارد.

بطحایی تصریح کرد: ما همواره تلاش کردیم نظام آموزش و پرورش را متحول کنیم، اما شکست خوردیم، اکنون مسائل نظام آموزش و پرورش همان مسائل ۴۰ سال پیش است، الان سند تحول در مقابل ما قرار دارد و نباید دیگر به سمت طراحی سند برویم.

وزیر سابق آموزش و پرورش گفت: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش یک سند تقریبا کامل است، باید اجازه بدهیم قطار اجرای سند حرکت کند بعد اصلاحات مورد نیاز را هم انجام دهیم.

وی ادامه داد: ما باید همه انرژی خود را برای اجرای سند تحول بگذاریم. پیشنهاد من این است که اجرای سند تحول باید به عنوان یک کلان پروژه دیده شود. در سند تحول مسائل مختلف دیده شده است، ممکن است کاستی‌هایی هم داشته باشد، ولی اگر این قطار حرکت کند می‌شود کاستی‌ها را برطرف کرد.

بطحایی تاکید کرد: اصلا صلاح نیست به سمت طراحی‌های جدید برویم، ما اجرای سند تحول را فقط از نظام تعلیم و تربیت توقع داریم، این کار نباید فقط بر دوش نظام تعلیم و تربیت باشد، اجرای این سند باید به شکل یک پروژه ملی دیده شود.

وزیر سابق آموزش پرورش اظهار داشت: ما باید به سمت اجرای یک برنامه عملیاتی برای اجرای سند تحول برویم، اگر ما مجددا شروع کنیم به سمت طراحی و مطالعات، سال‌ها خواهد گذشت و نسل‌های بعد باز هم باید مثل ما درباره عدم تحول در آموزش و پرورش به گفتگو بنشینند.


فقدان رویای آموزشی موجب شده تا آینده‌ای برای تعلیم و تربیت نداشته باشیم

حبیب رحیم پور پژوهشگر تعلیم و تربیت هم در ادامه این نشست گفت: در آموزش و پرورش ایران ما به نحوی با زمان مفقودی روبرو هستیم، گویا عنصر زمان دیده نمی‌شود و موجودیت ندارد.

وی افزود: ما به تعلیم و تربیت به منزله یک امر اجتماعی در سایه یک امر تاریخی نگاه می‌کنیم. ما تصمیمی برای بحث تعلیم و تربیت برای آینده ایران نداریم.

رحیم پور با بیان اینکه ما باید یک رویای ملی در حوزه تعلیم و تربیت داشته باشیم، گفت: ما رویای ملی در حوزه آموزش و پرورش را نتوانستیم ترسیم کنیم.

این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت تصریح کرد: ایرانیان در سال ۱۴۰۰ رویای ملی درباره آموزش ندارند، این فقدان رویای آموزشی موجب شده تا آینده‌ای برای تعلیم و تربیت نداشته باشیم و، چون آینده‌ای در این حوزه نداریم، حال هم نداریم.

وی ادامه داد: نهضت سواد آموزی مصداق طراحی یک رویای ملی آموزشی بود، اما ما در سال ۱۴۰۰ یک رویای ملی در حوزه آموزش نداریم. امروز آموزش ایران نیاز به یک رویای ملی آموزش دارد.

رحیم پور در بخش دیگری از سخنانش ضمن مخالفت با بخشی از سخنان بطحایی و مهرمحمدی برای اجرای سند تحول گفت: من موافقم که باید نحوه اجرای سند را مدیریت کنیم، ما باید آموزش و پرورش را همزمان از انحصار دولتی و خصوصی در بیاوریم و این راهی ندارد جز ملی کردن و اجتماعی کردن آموزش و پرورش.

این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت ادامه داد: گویا آموزش و پرورش ایران دارد به یک بازار تبدیل می‌شود. باید ببینیم چطور می‌شود سازو کاری را در نظر بگیریم که آموزش و پرورش از انحصار دولت به انحصار خصوصی در نیاید.

وی بیان کرد: ما با طرح‌های روی زمین مانده‌ای در حوزه آموزش و پرورش روبرو هستیم، اما آموزش و پرورش رسمی دیگر بدون فضای مجازی امکان ندارد. البته ما به ضرب کرونا فضای مجازی را برای آموزش و پرورش پذیرفیتم و قبول کردیم که آموزش و پرورش را به فضای مجازی ببریم.


وضعیت حال ما در حوزه آموزش و پرورش وضعیت خوبی نیست


حجت‌الاسلام محمد امین نخعی عضو هیئت‌علمی فرهنگستان علوم اسلامی هم در این نشست گفت: وضعیت حال ما در حوزه آموزش و پرورش وضعیت خوبی نیست، آموزش و پرورش را چه تنها نهاد تعلیم و تربیت به حساب بیاوریم و چه یکی از نهاد‌های تعلیم و تربیت ساز در کشور، به هر حال ماشین تعلیم و تربیت فرسوده است.

عضو هیئت‌علمی فرهنگستان علوم اسلامی افزود: ماشین تعلیم و تربیت، ماشینی فرسوده است و باید فکری برای این حوزه کنیم و تلاش کنیم اراده مردم را به نوعی وارد حوزه حل مشکلات تعلیم و تربیتی کنیم.

وی با اشاره به راهکاریی که برای حل مشکل عدالت آموزشی و کیفیت بخشی به نظام تعلیم و تربیت وجود دارد، گفت: مشکلاتی در نظانم تعلیم و تربیت وجود دارد که باید آن را حل کنیم، اما نه به گونه‌ای که ۵ سال بعد یک انحصار بزرگ ایجاد شود، اگر درست عمل نکنیم ما با یک بی عدالتی در آینده مواجه خواهیم بود.

نخعی بیان کرد: هر تحوالی باید وابسته به الگوی توسعه باشد. هر تغییری باید بگوید چه الگوی توسعه‌ای را در نظر گرفته است. ما نباید بگوییم نظام تعلیم و تربیت معادل آموزش و پرورش است، آموزش و پرورش یکی از نهاد‌های انسان ساز است.

وی گفت: نهاد‌های انسان ساز دیگری مثل نهاد هیئت، اربعین، نهاد‌های مذهبی و... هم وجود دارند که بازتولید یک انسان جدید می‌کنند، این نهاد‌ها هر کدام یک انسان متفاوت را تربیت می‌کنند. پس دو نوع انسان دارند در جامعه تولید می‌شوند که در آینده با هم روبرو خواهند شد، این ما را دچار یک از هم گسیختگی در جامعه خواهد کرد. ما باید برای این‌ها تدبیر داشته باشیم.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار