گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، تامین آب کشاورزی، تامین مواد غذایی استراتژیک و صادرات مواد غذایی و محصولات کشاورزی به کشورهای منطقه از جمله موضوعات مهمی است که به نظر میرسد در بین همه مشکلاتی که اقتصاد ما را احاطه کرده است تا حدودی از دید نامزدهای انتخاباتی و برنامههای آنها مغفول ماند. دانشجو به دلیل اهمیت این نیاز مبرم اقتصادی با عبدالمجید شیخی؛ اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی در این باره چند سوال مطرح کرده که پاسخ آن در ادامه آمده است.
موضوع کشاورزی یک مبحث مهم اقتصادی است، این مساله برای دولت آینده تا چه حد باید حائز اهمیت باشد؟
اصولا ۹۰ درصد فعالیتهای اقتصادی روستاها، در مشاغلی، چون کشاورزی خلاصه میشود. شاید یکی از این دلایل این باشد که بخش کشاورزی نیز با محرومیت مناطق روستایی عجین شده و توامان دچار بی توجهی دولت شده اند، لذا کم توجهی به روستا، یعنی کم توجهی به کشاورزی، در حالی که توسعه کشاورزی در ابعاد مختلف برای کشور بسیار لازم است؛ لذا امیدواریم با انتخاب رئیس جمهوری که توجه ویژهای به مباحث محرومیت زدایی دارد، به زودی شاهد رونق در بخش کشاورزی و اهتمام دولت آینده به این بخش و مناطق روستایی باشیم. بی تردید رونق بخش کشاورزی مستلزم رونق گرفتن مناطق روستایی است و رونق مناطق روستایی، مستلزم رونق بخش کشاورزی است، اما رونق بخش کشاورزی، منحصر و محدود به بخش کشاورزی نیست، بلکه مستلزم استقرار زنجیرهای از فعالیت هاست.
خشکسالی و کاهش بارش از جمله معضلات مهم کشور و کشاورزی است به نظر شما دولت آینده برای این موضوع چه راهکارهایی را باید مد نظر قراردهد؟
برای حل مشکلات کشاورزی ابتدا باید با مسئله کم آبی مقابله شود و الگوی تولید، توزیع، ذخیره سازی ومهر آب برای احیای تولید محصولات کشاورزی و مناطق روستایی اجرا شود تا مشکلی برای رونق کسب و کار و تجمیع مجدد مردم در روستاها نداشته باشیم. یک راه حل برای این موضوع توجه به کشتهای نوین مثل کشت گلخانهای است، دوم تجهیز اراضی به تجهیزات آبیاری کم آب بر است؛ لذا لازم است زمینهای کشاورزی را به تجهیزات آبیاری تحت فشار، آبیاری بارانی، آبیاری قطره ای، آبیاری نواری، آبیاری کوزه ای، احیای قنوات و توسعه قنوات تجهیز کنیم. با احیای قنوات و اعمال راهکارهای بیان شده و حذف کشتهای غرقابی و توسل به کشتهایی با آبیاری نوین، و حمایت دولت برای اعطای امکانات و تجهیزات نوین به کشاورزان با قصد سرمایهگذاری در زیر بناها میتوان صنعت کشاورزی را توسعه داد. در حال حاضر مطابق مصوبات قانونی کشاورز باید ۱۵ درصد آورده مالی داشته باشد در حالی که متاسفانه کشاورزها توانایی مالی چندانی برای این مورد ندارند، لذا دولت میتواند با تامین و تقبل این هزینه کشاورزان را مورد حمایت قرار دهد تا بعدا از محل تولید سهم ۱۵ درصد خود را از محل تولید کشاورز به صورت اقساطی دریافت کند. با حل مشکل آب، میتوانیم اصلاحاتی در الگوی کشت همراه با اصلاحاتی در جایگزینی کشتهای کم آببر به جای پر آببر دنبال کنیم تا با کمآبی و کمیابی آب مقابله شود. به علاوه اینها، میتوانیم برای تولید برخی محصولات، مانند دانههای روغنی برای تامین روغن خوراکی مورد نیاز کشور، به جای اینکه به سراغ تولید محصولات زراعی برویم، آنها را از طریق محصولات باغی تامین کنیم، به طور مثال به جای اینکه به سراغ کاشت کلزا، سویا، آفتابگردان و امثالهم برویم میتوانیم این زمینها را به تولید محصولاتی ضروری دیگر مثل گندم و جو که تنها از طریق زراعت و با تولید زراعی به دست میآیند، اختصاص بدهیم و در عوض برای تامین روغن خوراکی به سراغ کاشت درختان زیتون برویم تا روغن مورد نیاز خود را از طریق دانههای روغنی درختی تامین کنیم.
آیا برای تامین روغن خوراکی در داخل کشور ظرفیتهایی برای تولید داریم؟
دانههای روغنی را میتوانیم به صورت دیم یا نیمه دیم بکاریم و زمینهای غیر مسطح را هم به این نوع درختان اختصاص دهیم تا در تولید روغن خوراکی به صورت کامل به خودکفایی برسیم، ثانیاً صرفهجویی عظیمی در منابع آبی کشور اتفاق میافتد و مابقی زمینها را میتوانیم به کشت محصولات مهمتر اختصاص دهیم. زمینهای بایر دامنه تپهها و کوهها را میتوانیم به زمینهایی برای تولید دانههای روغنی مثل زیتون تبدیل کنیم. ما میتوانیم از دانههای روغنی مثل بادام تلخ که با یک بار فیلتر کردن شیرین میشود را جایگزین روغن کلزا، آفتابگردان و ذرت کنیم. مثلاً میتوانیم از ظرفیت درختان بومی در استان سمنان به نام اورس با دانههای روغنی با کیفیت بسیار بالا به جای روغن پالم وارداتی که برای بدن بسیار زیان آور است استفاده کنیم، به عبارت دیگر با یک تیر ده نشان زده ایم چرا که در طبیعت بی آب ایران صرفه جویی در آب، استفاده از همه سطح کشت، خودکفایی در تولید روغن، آزاد شدن زمینها برای کشت محصولات اساسی و عدم نیاز به هزینههای تسطیح و زه کشی وغیره زمین برای مهیا کردن سطوح کشت دانههای روغنی زراعی بسیار مهم است. با تحقق این موارد میتوانیم اشتغال ایجاد کنیم، ظرفیت کارخانههای روغن کشی که در حال حاضر زیر ۳۰ درصد خود کار میکنند را ارتقا دهیم، کنجاله مورد نیاز خوراک دام را از این طریق زراعت تامین کنیم.
پیش نیازهای توسعه کشاورزی که دولت آینده باید بدان اهتمام داشته باشد از نظر شما چیست؟
توسعه کشاورزی و توسعه روستایی بر اساس الگوی معینی نیازمند به کار بردن دو ابزار است، یکی ساخت و تامین مسکن روستایی و دیگری استقرار "قطبهای تولیدی کشاورزی- صنعتی-معدنی روستایی محور" است. با مهاجرت دادن جمعیت از شهرهای بزرگ به روستاها علاوه بر رونق روستا و ارتقای رفاه روستایی با ایجاد اشتغال روستایی، بار ترافیکی و ازدحام شهرها نیز کم شود و انواع آلودگی شهرهای بزرگ مرتفع میشود و از این مهمتر بیش از نصف منابع هزینهای جامعه که صرف مقابله با پدیده ازدحام میشود، آزاد میشود؛ لذا لازم است مسکن روستایی و ایجاد شغل در روستا را توأمان دنبال کنیم، این موضوع نیازمند پیاده سازی الگوی به نام الگوی توسعه قطبهای های تولیدی روستا محور، کشاورزی محور و صنعت و معدن محور است. کافی است قطبهای تولیدی و دامی و حتی مشاغلی که نیازمند بهره وری از زمینهای بکر مثل معادن هستند را با محوریت روستا فعال کنیم. قطعا این موضوع تاثیر مثبتی در کاهش جمعیت شهرهای بزرگ و مهاجرت معکوس خواهد داشت. اگر در روستاها شهرکهای کشاورزی شبیه شهرکهای صنعتی ایجاد کنیم، روستاها مجهز به صنایع تبدیلی و صنایع معدنی شوند با قرار گرفتن این حلقههای اولیه در کنار هم، حلقههای بعدی به صورت خودکار در کنار آنها نیز قرار میگیرند و روستاها را به قطب جدید متراکمی از جمعیت و اشتغال آفرینی تبدیل میکنند. با ایجاد قطبهای متراکم اقماری در نزدیک شهرها میتوانیم مشکل پدیدهای به نام ازدحام جمعیت شهری را برطرف کنیم، بنابراین حتی تا حدود ۷۰ درصد منابع عمومی و دولت که صرف مواجهه با پدیده ازدحام میشود آزاد خواهد شد. منابع آزاد شده میتوانند صرف خلق فرصتهای جدید در قلمرو اقتصاد شوند که خروجی آن بالندگی و شکوفایی اقتصاد است.
بیشتر بخوانید:
دانشمند: جای برنامههای تامین آب کشاورزی، آبیاری صنعتی و امنیت غذایی در برنامه کاندیداها خالی بود
بایستی سنگ بنای الگوی توسعه توأمان کشاورزی، روستایی، معدنی و صنعتی با محوریت روستاها در اطراف شهرها برای جذب جمعیت حاشیه نشین شهرها در دستور کار قرار دولت بعدی قرار بگیرد تا به طور همزمان با یک تیر صد نشان بزنیم و دستاوردهای قابل توجهی برای اقتصاد کشور داشته باشیم. تحقق این امر خطیر مستلزم انتخاب رئیس جمهوری که اعتقاد به اقتصاد اسلامی، اقتصاد مقاومتی، توانایی داخلی و اتکا به جوانان و اهلیت مبارزه با فساد، رانت خواری، مخالفت با قاچاق و واردات بی رویه، توجه به محرومین و مستضعفین و روستائیان و کشاورزان زحمتکش، اعتقاد به برقراری عدالت بین بخشی و منطقه ای، اعتقاد به شایسته سالاری و نصب مدیران جهادی با تقوا است که با عمل و کارنامه خود این موارد را نشان داده است.