به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، «شهریار زرشناس» در برنامه «بدون توقف» با اشاره به اینکه مشکلات اقتصادی ایران برای این یکی، دو روز و بعد از انقلاب نیست، گفت: اگر یک نگاهی به تاریخ اقتصاد مدرن ایران یعنی آن چیزی که از بعد از مشروطه پدید آمده و من اسم آن را اقتصاد شبه مدرن گذاشتم بکنیم، میبینیم این اقتصاد اساسا با مجموعهای از مشکلات متولد شده و اساسا طراحی شده برای مشکل داشتن، قبل از اینکه استعمار غرب مدرن به سراغ ما بیاید و نظام جهانی بخواهد ما را به یک کشور پیرامونی تبدیل کند (که این اتفاق از دوران فتحعلیشاه قاجار آغاز میشود) ما یک اقتصادی داریم که یک زمینداری سنتی است که هزار عیب هم میتوانید روی آن بگذارید.
وی ادامه داد:، ولی آن اقتصاد یک نوع اقتصاد خوکفایی بوده و بیش از هزارها سال معیشت این مملکت و استقلالش را هم تأمین کرده، یعنی یک جوری بوده که ما به هرحال وابسته نشدیم، نظام جهانی که محوریت آن چند کشور متروپل است از اواخر قرن ۱۸ میخواست تمام دنیا را تحت پوشش خودش قرار دهد، این چند کشور میخواستند باقی دنیا را به کشورهای پیرامونی تبدیل کنند، لذا سراغ ما هم آمدند و برای اینکه ما را تبدیل به یک کشور پیرامونی کنند باید ساخت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ما را عوض میکردند و همین کار را هم کردند.
این محقق حوزه تاریخ فلسفه با طرح این سؤال که مسئله این است که چرا این کار را میکنند، گفت: برای اینکه اگر ما ساخت سنتی قبل را داشتیم هیچ اتفاقی نمیافتاد، ما وارد اقتصاد جهانی و بازار مصرف آنها نمیشدیم، آنها برای غارت و نفوذ در هر کشوری نیاز به چند چیز دارند یکی اینکه نیروی کار آنها را استثمار کنند، دوم اینکه نیاز دارند تا منابع طبیعی آنها را غارت کند، چرا در شیلی یا ایران کودتای مستقیم میکنند؟ تنها به خاطر منابع طبیعی آنها، به طور خلاصه نظام سرمایهداری اگر نتواند مداوم تولید کرده، بفروشد و سرمایهگذاری کند و سود ببرد نابود میشود، بیش از دو قرن است که دیگر بازارهای خودشان برایشان کافی نیست، بنابراین باید دیگر کشورها را هم مدرن میکردند.
زرشناس همچنین عنوان کرد: باید ساخت اقتصادی و فرهنگی آنها را هم متحول میکردند تا این سه فاکتور استثمار سازمانیافته نیروی کار، غارت سازمانیافته منابع طبیعی و تبدیل این کشورها به بازار مصرف قابل اجرا باشد، با همه کشورها هم طبق همین مدل پیش رفتند، از دوره ناصری با ورود سرمایه خارجی و با بدل شدن نساجان و بازرگانان ما به نمایندگان کمپانیهای خارجی این روند شروع میشود، اما اینکه سیستماتیک ساخت اقتصادی ما را از بین ببرند و ساخت اقتصادی شبه مدرن را جایگزین کنند از دوران پهلوی است، من این را از باب تعصب و دشمنی و دفاع متعصبانه نمیگویم با مطالعه میتوانید همه اینها را متوجه شوید.
وی با اشاره به اینکه اقتصاد شبه مدرن همزمان با ما در مصر و آمریکای لاتین و بسیاری کشورهای دیگر به وجود میآید، ادامه داد: و همه جا اقتصادهایی ساخته میشود که عدم توازن، بروکراسیهای فاسد و ناکارآمد دارند، اقتصادهایی ساخته میشود که گردش سرمایه در آنها به گونهای است که بخش اصلی سرمایه برای ادامه حرکت نیازمند رفتن به بیرون از مرزهای اقتصاد داخلی است، اساسا اقتصادها را اینگونه طراحی میکنند.
این استاد دانشگاه همچنین توضیح داد: مثلا مشکل اقتصاد ما چیست؟ چرا تورم و بیکاری و سرمایهگذاریهای کاذب داریم نه مولد؟ چون تولید سودآور نیست، چرا تولید سودآور نیست؟ به خاطر اینکه ساخت اقتصادی ما به گونهای طراحی شده که اساسا یک بخش صنعتی تولیدی فوقالعاده ضعیف و یک بخش غیرتولیدی بسیار قوی دارد، این متعلق به جمهوری اسلمی و این حرفها هم نیست، این مال زمان طراحی این ساخت اقتصادی است به ما هم اختصاص ندارد، در واقع یک ساخت اقتصادی نامتوازن را طراحی کردند، چون میخواهند که این اقتصاد همیشه وابسته و ناکارآمد باشد.
زرشناس با تأکید براینکه پس علتالعلل مشکلات ما ناشی از ساخت اقصادیمان است، تصریح کرد: این ساخت اقتصادی هم از سرآغاز سلطه استعار بر ما به جود آمده و مجری آن هم رژیم پهلوی و طراح آن ایدئولیکهای غربی هستند و در چند مرحله انجام شده و گام آخر آن هم همین انقلاب سفید و اصلاحات ارضی بود، مردم باید بدانند مشکل اقتصاد ما ناشی از ساخت اقتصاد ماست این ساخت اقتصاد ما هم به این برنمیگردد که مدیری که الان هست ریش دارد و نماز میخواند و به قول شبکههای ماهوارهای بیسواد است، دقیقا در دوره مدیر با کراوات زمان شاه هم این مشکل بود، نگوئید که قبل از انقلاب مشکلات اقتصادی نبود، چون من با دلیل اثبات میکنم که بود.
وی ادامه داد: در واقع انقلاب کردیم، چون سیستم ناکارآمد بود، چون به نقطه بحرانی رسیده بود، پس علت اصلی مشکلات ما اقتصاد شبه مدرن است که این اقتصاد هم رهاورد انقلاب اسلامی و ایدئولوژی آرمانگرایانه انقلاب نیست و دقیقا رهاورد سلطه استعمار و رژیم پهلوی است، اما مشکل اصلی این است که چرا انقلاب این را عوض نکرده و این ساخت اقتصادی را بعد از ۴۰ سال هنوز تغییر نداده؟ یا اینکه چرا کشورهای دیگر با وجود اقتصاد نئولیبرال مشکلات اقتصادی ما را ندارند، که پاسخ این است که ژاپن و آمریکا و چین با نئولیبرالیست ژاپن و آمریکا و چین نشدند این تصور غلط است.
این پژوهشگر حوزه اقتصاد در پایان یادآور شد: این نسخه هر جا حاکم شده بحران ایجاد کرده، منتهی این بحرانها یک جاهایی پررنگتر و یک جاهایی کمرنگتر است، جاهایی که ساختهای اقتصادی ساختهای نیرومندتری هستند، مثلا در آلمان یا ژاپن این نسخه بحران کمتری ایجاد کرده، اما نئولیبرالیست هرجا که حاکم شده مشکل درست کرده، منتهی در یک اقتصادهایی مثل اقتصاد ما که وابسته پیرامونی نامتوازنی است که نزده میرقصد بیشتر تأثیر گذاشته و یک جاهایی که قویتر بودند کمتر آسیب دیدند.