گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - مینو صادقی؛ نه متراژ خانهشان عضو جدید خانواده را میپذیرفت و نه پدر از حضور فرزندش استقبال میکرد. همه به محض اینکه فهمیدند باردار است، شروع به سرزنش او کردند، حتی خودش هم راضی نبود. سمانه بود و غم دوباره مادر شدن و چندین بار تلاش برای سقط فرزندش...
مادر شدن برای عدهای نویدبخش زندگیاست، اما برای عده دیگر ویرانکننده و آغازگر روزهای ترس، عذاب وجدان و سختی است. سقط جنین از گذشته تا به امروز اتفاقی دردناک بوده، اما مشاهدات در جامعه نشاندهنده وقوع این حقیقت است. به دلیل وجود حرمتشرعی و منعقانونی و الزامات اخلاقی، سقط جز درموارد خاصی که در قانون پیشبینی شده مخفیانه انجام میشود؛ درنتیجه دستیابی به آمار دقیق دشوار است. صالح قاسمی، پژوهشگر حوزه جمعیت و خانواده در گفتگو با خبرگزاری دانشجو ضمن تاکید بر این موضوع، اظهار کرد: بیشاز ۴۰۰ هزار سقط القایی و ارادی در کشور انجام میشود که حدودا ۳۸۰ هزار مورد، کاملا غیرقانونی تحت عنوان سقط جنایی قرار میگیرد و متاسفانه بخشی از شبکه بهداشت به شکل زیرزمینی اینکار را انجام و سهولت دسترسی به بعضی داروها نیز اینراه را هموار کرده است. لازم به ذکر است که این عدد هولناک معادل بیش از یک سوم تولدهای کل کشور است که در پدیده سقط از بین میروند.
اشک و بغض در پس مادر شدن
هرروز مادرانی هستند که با شنیدن خبر مادرشدنشان ساعتها اشک میریزند و برای رهایی از موقعیت، دست به اقدامات دردناکی میزنند. این به این معنا نیست که آنها از حسمادرانه بویی نبردهاند بلکه باید گفت حس مادرانه آنها تحتتاثیر شرایط اقتصادی و فرهنگی و خانوادگی مختلفی قرار میگیرد و خودرا کنار میکشد.
مسئله سقط جنین تنها در رابطههای نامشروع مطرح نبوده بلکه در چهارچوب خانوادهها نیز با این اتفاق تلخ مواجه میشویم. دکتر داوود رحیمی سجاسی، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه شاهد در گفتگو با خبرگزاری دانشجو اظهار داشت: وقتی مسئله سقطجنین مطرح میشود تنها سقطجنین حاصل از ازدواج نامشروع به ذهن متبادر میشود درحالیکه ما در خانوادههای رسمی و شرعی نیز با این امر مواجهیم.
صالح قاسمی نیز علاوه بر تاکید بر این موضوع، گفت: از عدد بیان شده حداکثر ۲ تا ۲/۵ درصد میتواند حاصل روابط نامشروع باشد و مابقی در نهاد خانواده و توسط والدین صورت میگیرد که متاثر از سبک زندگی، نگرش و فرهنگ عمومی است.
اما سقط درچهارچوب خانواده میتواند دلایل مختلفی داشته باشد مثل اینکه آنها گاهی خودرا دربرابر تامین مالی فرزند ناخواستهشان ناتوان میبینند. درست مثل مادری که معتقد است وقتی توانایی پرداخت هزینه خوراک و پوشاک و درمان بیماریهای احتمالی فرزندش را ندارد چرا او را به دنیا بیاورد؟!
گاهی مادر نسبت به تداوم زندگی مشترک بیاعتماد است یا همسر نسبت به خانواده بیتعهد است و درمواردی با اعتیاد دست و پنجه نرم میکند، در این حال نگرانی بسیاری از باب تربیت فرزندان وجود دارد. حتی میتوان اعتیاد مردان را یکی از عوامل بسیار مهم در انجام سقط عمدی دانست.
عدم حمایت همسر و تشویق به سقط و حتی بیتفاوتی اطرافیان یکی دیگر از عواملی است که زمینهساز بروز این امر میشود. درست مثل سمانه که میگفت نمیخواستم فرزندی به دنیا آورم که پدرش نمیخواهدش. از سوی دیگر نه تنها پزشک معالجش سعی نکرد او را از سقط منصرف کند که چه بسا اورا بخاطر این بارداری ناخواسته سرزنش میکرد و دکتری که برای سقط به او مراجعه کرد نیز بدون توجه به چرایی این موضوع اعلام آمادگی کرد.
موضوعی که باید یادآور شد آناست ما نباید این مسئله را مختص به جامعه خود بدانیم زیرا سقط جنین به جغرافیای خاصی تعلق ندارد؛ دکتر داوود رحیمی سجاسی ضمن اشاره به این موضوع به دو مورد دیگر از دلایل سقطجنین پرداخت: یکی از دلایلی که اکنون با این مسئله مواجه هستیم فرهنگیاست که مدتی در جامعه ما پررنگ شد. تبلیغاتی حول محور "فرزند کمتر، زندگی بهتر" که کاملا برخلاف نسل قبل بود که فرزند حسن محسوب و حتی پیش از آن در جهان سنتی که به هر فرزند به عنوان نیرویکار نگاه میشد.
این استاد دانشگاه در ادامه به گرایش مردم به تک فرزندی و بیان تفاوتها و مزیتهای رفتاری کودکان در خانوادههای پرجمعیت نسبت به تک فرزندان اشاره کرد و افزود: یکی دیگر ازمواردی که به مسئله سقط جنین دامن میزند تفکر الهیاتی ضعیف خانوادههایی است که دست به چنین اقداماتی میزنند.
قربانی فرهنگ غلط
چشمانش مضطرب و چهرهاش رنگ پریده بود. شاید میدانست که قرار است چه بشنود، اما از واکنش مادرش میترسید و نمیخواست باور کند؛ سوگند هفت ماه باردار بود. مادرش به محض اطلاع از شرایط، عصبانی میشود. دکتر از علت عصبانیت او جا میخورد. "آنها در دوران عقد هستند. " مادر از دکتر میخواهد کاری کند؛ جنین باید از بین برود حتی اگر به قیمت جان دختر باشد؟!
سوگند به علت کم تجربگیاش، دیرهنگام متوجه بارداری میشود و تحتفشار فرهنگ و جامعهشان برای سقط اقدام میکند. فرزند اول او به شکل غیربهداشتی و از طریق سوراخ کردن کیسهآب با پرپرنده، دنیا را ندیده ترک کرد و یکسال بعد از این تجربه تلخ، فرزند دومش، نوزادی نارس در هفت ماهگی متولد شد.
علت نارس به دنیا آمدن فرزند دوم او، نارسایی دهانه رحم به عنوان عارضه سقط قبلی بود؛ بنابراین فرزندش زودتر از موعد و در هفت ماهگی متولد شد.
لحظه سقط، تازه اول راه است...
سقطهای غیرایمن ماهیت مخفیانه دارند و درموارد بسیاری افراد غیرمتخصص آنرا انجام میدهند، بنابراین عوارضی جدی درنتیجه آن به بار خواهد آمد. از جمله این عارضهها میتوان به پارگی رحم و مرگ مادر ناشی از خونریزی یا ناباروری بر اثر سندرم آشرمن و به عفونتهای خون یا هرگونه عفونت لگنی اشاره کرد که میتوانند از علتهای مرگ و میر مادر باشند.
همچنین اگر اقدام منجر به سقط موفق نباشد، احتمال بروز عواقبی همچون تولد فرزندان عقبمانده ذهنی، میکروسفالی و... وجود خواهد داشت.
نارسایی دهانه رحم و زایمان زودرس، یکی دیگر از تبعات سقط غیرایمن جنین درصورت تشخیص دیرهنگام بارداری است. از تبعات زایمان زودرس نیز باید به شرایط ویژه نوزادان و خطراتی که آنها را تهدید میکند همچون نارسایی ریوی، نابینایی، عقب ماندگی ذهنی و... اشاره کرد. در نهایت مورد بسیار جدیای که وجود دارد بحث افسردگی و حس گناه مادر است که تا مدتها گریبانگیر او خواهد بود.
اشاره به این نکته نیز ضروری است که هرکدام از این عوارض، طبعا بر آینده زندگی مشترک زوجین تاثیرگذار بوده و زنان در این موضوع بسیار آسیب پذیر هستند. چراکه علاوه بر عوارض خاصی که دامنگیر آنها میشود، در صورت مواجهه با مسئله ناباروری براثر سقط، متحمل فشار روانی بسیاری از سوی اطرافیان و جامعه میشوند.
راهکارها متفاوت است
مواجهه ما با شرایطی که سوگند با آن روبرو شد؛ یا موقعیتی که سمانه در آن قرار گرفت و همچنین شرایط سایرین، متفاوت است. در این باب حجیه بیبی رازقی نصرآباد، دانشیار جمعیت شناسی در گروه مطالعات خانواده موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور در گفتگو با خبرنگار دانشجو اذعان داشت؛ در این مسائل ما با افراد مختلفی مواجهیم و راهکار برای گروههای مختلف متفاوت است. افراد باید از سوی مراکز و خانههای بهداشت شناسایی شوند و تحت مشاوره قرار گیرند. نقش و تلاش پزشکان نیز برای حفظ جنین بسیار حیاتی و مهم است.
اما پیش از وقوع چنین اتفاقاتی نباید از لزوم انجام کار فرهنگی غافل شد، صالح قاسمی با تاکید به این امر بیان داشت: باید ابعاد مسئله سقط را به ویژه از منظر فرهنگی، ایدئولوژیک و دینی و همینطور پزشکی و روانپزشکی برای مردم تبیین کنیم و مردم نسبت به پیامد روحی و روانی و پزشکی و آثار معنوی و پیامدهای ارتکاب این عمل حرام شرعی آگاه شوند.
درکنار کار فرهنگی، جهت به ثمر رسیدن این رسالت باید انجام کار قانونی را هم در اولویت قرار داد. صالح قاسمی همچنین در این باب اظهار کرد: کار قانونی در جهت اصلاح و تکمیل آییننامههای موجود برای مسئله سقط باید صورت بگیرد و آییننامه اصلاحی به درستی و با نظارت دقیق اجرا شود. اگر این اتفاق رخ دهد و بسیاری از ماماها و پزشکانی که اینکار را تسهیل میکنند تحت پیگرد قرار گیرند، آرام آرام سرریز اجرای این قانون در حوزه فرهنگی نیز دیده میشود.
هرگز نباید فراموش شود که خانوادههایی به دلیل شرایط خاص اقتصادی، خانوادگی، فرهنگی و سایر شرایط مصداقی، آمادگی فرزندآوری ندارند. دکتر رازقی با اشاره به این موضوع به ارائه راهحل پرداخت و افزود: این مورد میتواند در نتیجه مسائلی همچون مشکل جسمی یا روحی-روانی مادر یا مشکلاتی مثل اعتیاد پدر یا موارد دیگر باشد. در چنین شرایطی پدران و مادران باید شناسایی شده و به روشهای پیشگیری مناسبی دسترسی داشته باشند. درواقع برای جلوگیری از مواجهه با پیامدهای بهداشتی و اجتماعی بعدی؛ در کنار ارائه مشورت برای نگهداری فرزندان، کمک به خانوادهها برای تولد تعداد فرزندانی که تمایل دارند ضروری است.
عامل سقط؛ غربالگری معیوب
صالح قاسمی با اشاره به اینکه فرایند غربالگری معیوب سبب فشار روانی زوجین و پرداخت هزینههای چندین میلیونی میشود، گفت: این فرایند با تحمیل استرسهای بسیار به زوجین، سبب سوق آنها به سوی سقط میشود و درصورت استانداردسازی غربالگری القای استرس و فشار روانی برروی زوجین کاهش مییابد.
وی ادامه داد: دنیا، غربالگری را برای ۱۸ تا ۳۸ سال جز برای کسانیکه با زمینههای خاصی مراجعه کرده باشند؛ لازم نمیداند. سوال اینجاست که چرا در کشور ما غربالگری به همه پیشنهاد میشود و این پیشنهاد به حالت اجبار رسیده است. موضوع قابل توجه دیگر در حوزه تخصصی و علمی انجام فرایند غربالگری است. در دنیا ۲ تا ۳ درصد مثبت کاذب (تشخیص بیماری ناشی از اشتباهات رخ داده در آزمایش) داریم، اما در ایران این مورد به حدود ۱۶ درصد نیز میرسد که این موضوع مسئله تعارض منافع را به ذهن متبادر میکند.
میخواهم زنده بمانم!
سمانه با مصرف داروهای گیاهی سعی بر سقط داشت، اما تلاشهایش به نتیجه نرسید؛ او چندینبار برای سقط مراجعه کرده بود حتی باوجود پرداخت هزینه از تصمیمش پشیمان میشد و مطب را ترک میکرد. او میگوید: پشیمان میشدم و نمیتوانستم سقط کنم به همسرم گفتم دکتر معتقد بود اگر سقط کنم جان خودم به خطر میافتد و او را هم با دروغ راضی کردم. اما اگر تلاشهای سمانه نتیجه میداد و آن روزها از مطب بازنمیگشت، دیگر این طعم مادری را نمی چشید و شاید سالهای طولانی تنها با رویای مادری زندگی میکرد.