به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، «باشگاههای استقلال و پرسپولیس خصوصی میشوند.»؛ این جملهای است که از اوایل دهه ۸۰ خورشیدی تا امروز بارها تکرار شده است. هر دولتی که به سرکار آمده است وعده سروسامان دادن به اوضاع این دو باشگاه را داده است. هر وزیری هم که به خیابان سئول رفته است برای به دست آوردن دل هواداران، از جدی بودن عزمشان برای مردمی کردن پرسپولیس و استقلال گفته است، اما هنوز وضعیت همانی است که بود. حتی حالا که پرسپولیس و استقلال از لیگ قهرمانان حذف شدهاند، امیدی به واگذاری مالکیت این دو باشگاه به بخش خصوصی نیست. اساسیترین ایرادی که کنفدراسیون فوتبال آسیا برای کنار گذاشتن تیمهای آبی و قرمز از لیگ قهرمانان داشت، مالکیت مشترک و دولتی دو باشگاه بود. حذف از آسیا به مذاق هیچکس خوش نیامد، اما خیلیها این اتفاق را مقدمهای برای پایانی برای مشکلات همیشگی این باشگاه میدانند. اینکه بعد از چند دهه و با فشارهای مراجع بینالمللی، این باشگاهها میتوانند به استانداردهای جهانی نزدیک شوند. حالا امروز قرار است نماد این دو باشگاه وارد فرابورس شود. هرچند هنوز خیلیها به سرانجام این ورود خوشبین نیستند.
دولت ابراهیم رئیسی از تابستان بحث واگذاری مالکیت استقلال و پرسپولیس را با جدیت دنبال میکرد. هفتههای گذشته این باشگاهها برای ورود به بورس ارزشگذاری شدهاند و به ظاهر همه چیز آماده است تا این باشگاهها با مدیریت بخش خصوصی اداره شوند، ولی ایراداتی به روند این خصوصیسازی وارد است. این ایرادات از نظر بعضی کارشناسان به حدی مسالهساز است که آنها امیدی ندارند سال آینده هم تیمهای پایتخت را در لیگ قهرمانان ببینند.
راه خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس ورود به بورس است و قرار است ۱۰درصد از سهام به مردم فروخته شود. طبق ارزشگذاری انجام شده؛ باشگاه پرسپولیس ۳۲۱۰میلیارد تومان و باشگاه استقلال ۲۷۸۰میلیارد تومان ارزشگذاری شدهاند. با این رقم حدود ۳۰۰تا ۳۵۰میلیارد از سهام هر باشگاه به دست مردم میرسد. این مبلغ بر تعداد مشتریان تقسیم میشود و ارزش هر سهم مشخص میشود. ۵درصد سهام هم به پیشکسوتان، هواداران، مربیان و بازیکنان دو تیم میرسد. طبق گفته حسین قربانزاد، رئیس سازمان خصوصیسازی، واگذاری اصلی در مرحله بعدی انجام میشود. سهامداران عمده و شرکتهای بزرگ باید در مزایده شرکت کنند و اگر اهلیت آنها تایید شود، میتوانند صاحب سهام باشگاه شوند. مساله اصلی این است که این شرکتها باید چه معیارهایی داشته باشند. سازمان خصوصیسازی چیزی در این باره نگفته است.
۴۳۰میلیارد تومان تفاوت ارزش استقلال و پرسپولیس از کجا میآید؟ قربانزاده دلیل تفاوت ارزش دو باشگاه را توضیح داده است: «سرمایه ثبتی استقلال بیشتر از پرسپولیس است. سرمایه ثبتی استقلال ۷۱۹میلیارد تومان و سرمایه ثبتی پرسپولیس ۷۰۱میلیارد تومان است. این باشگاهها در مورد داراییها تفاوت زیادی ندارند، تفاوت قیمت به خاطر ارزشگذاری برند است. مبنای این ارزشگذاری هم کارشناس رسمی دادگستری است.» استقلالیها از این تفاوت ارزشگذاری راضی نیستند. از نظر آنها ارزش باشگاهشان با دو قهرمانی در آسیا باید بیشتر از رقیب باشد. هرچند پرسپولیسیها هم مدعیاند بعد از پنج قهرمانی پیاپی در فصلهای اخیر در لیگ برتر ارزش باشگاهشان سیر صعودی داشته است. معیار کارشناس دادگستری برای ارزشگذاری چه بوده است؟ قربانزاده توضیح داده: «عوامل مختلف دخیل است. رنکینگ فیفا، قهرمانی در لیگ ایران و آسیا و... تاثیرگذار هستند، اما ارزش برند با درآمدزایی در ارتباط است. این که در گذشته برند هر باشگاه چقدر درآمد داشته و برآورد درآمد در آینده چقدر است.» قربانزاده که در یکی از برنامههای تلویزیونی صحبت کرد، خبر داد روزهای آینده گزارش سیصد، چهارصدصفحهای از روش ارزشگذاری طبقهبندی داراییها، شیوه و مبانی ارزشگذاری و... در اختیار عمومی قرار میگیرد، اما هنوز خبری از این گزارش نیست.
کمتر کسی است که از داراییها، بدهیها و صورتهای مالی این دو باشگاه خبر داشته باشد. یکی از شرطهای حضور شرکتها در بورس، ارائه صورت مالی حسابرسی شده است. اینکه مشخص شود درآمد از کجا و چطور به دست میآید و چطور و کجا هزینه میشود. در مورد این دو باشگاه نه تنها این صورت مالی ارائه نشده است بلکه درباره سرمایههای ثبتی هم تردیدهایی وجود دارد. پیش از این به نظر میرسد مجموعههای ورزشی امام رضا (ع) و شهید کاظمی جزو اموال استقلال و پرسپولیس باشد؛ ورزشگاههایی که شهرداری، مالکیت آنها را به این دو باشگاه واگذار کرده است. ولی چندی پیش مهدی چمران، رئیس شواریشهر تهران در جمع خبرنگاران اعلام کرد این ورزشگاه تحت مالکیت این باشگاهها نیست، چرا که این مجموعهها بخشی از اموال شهرداری است و واگذاریشان برنامه خاصی میخواهد. بدهی مالیاتی غیرقابل بخشش پرسپولیس ۱۲۰میلیارد تومان و برای استقلال ۷۰ میلیارد تومان برآورد شده است، اما کسی نمیداند این بدهیها را چه کسی میپردازد. باشگاهها بعد از تسویه حساب وارد بورس میشوند یا مالکان جدید باید این بدهیها را بپردازند.
با صحبتهایی که بهتازگی درباره واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی میشود به نظر نمیرسد کار خیلی دشواری باشد یا مدیران جدید همه چیز را ساده گرفتهاند یا قبلیها برای به سرانجام رساندن این موضوع نیت جدی نداشتند.
در جواب این سوال که چرا خصوصیسازی این دو باشگاه بیش از حد طولانی شده و از این دولت به دولت دیگر منتقل میشود، گفته میشود دولتها علاقهای به سپردن مدیریت این باشگاهها به غیر ندارند. دلیلها برای این مساله متفاوت است. نظر بعضیها این است که ورزش، مهمترین ابزار برای نزدیک شدن دولتمردان به افکار عمومی است. نمونههایی هم برای اثبات این ادعا مطرح میشود. در انتخابات ریاستجمهوری دورههای قبل، نامزدها برای تبلیغات به اسطورههای دو باشگاه متوسل میشدند و با جلب نظر آنها سعی بر این بود که آرای هواداران آبی و قرمز را داشته باشند. هر چند این نوع تبلیغ دیگر منسوخ شده است، اما باز هم این نگاه وجود دارد که عملکرد دولتها با توجه آنها به این دو باشگاه و تصمیماتی که برایشان میگیرند و سرمایهای که در اختیارشان میگذارند، سنجیده میشود. در این میان شایعهای هم مطرح است. این که دولت و نهادهای امنیتی برای کنترل این باشگاهها و هوادارانشان مجبورند مدیریت مستقیم روی آنها داشته باشند. مصطفی هاشمیطبا که سابقه مدیریت در سازمان تربیتبدنی و کمیته ملی المپیک را دارد، نگاه امنیتی به این باشگاهها را تایید میکند: «گفته میشود بعضی از نهادهای امنیتی روی واگذاری این باشگاهها به بخش خصوصی حساسیت دارند، اما این که این حساسیت به چه دلیل است، توضیحی داده نمیشود. در دولت حسن روحانی گفته شد باشگاه فرهنگی است و قابل واگذاری نیست. بعد از دو سال گفته شد میشود واگذار کرد و دست به کار شدند که این کار را انجام بدهند. در آن دولت واگذاری سرانجامی نداشت. دولت آقای رئیسی هم میگوید این واگذاری حتما باید انجام شود. در حرف همه علاقهمند هستند، اما درعمل چیزی نمیبینیم.»
امیررضا خادم معاون حقوقی، پارلمانی و امور استانهای وزارت ورزش و جوانان در دولت یازدهم بر عکس بقیه معتقد است که دولتها علاقه چندانی برای داشتن مدیریت و مالکیت این باشگاهها ندارند. او که در وزارت ورزش مسوول پیگیری خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس بود، میگوید: «اتفاقا نه دولت فعلی و نه دولت قبلی علاقهای برای نگهداری این باشگاهها ندارند. مساله، نگرانی آنها برای بعد از واگذاری باشگاه به بخش خصوصی است. دولت نه در حوزه ورزش و نه در حوزه اقتصاد، تجربه خوبی از این واگذاری ندارد. در ورزش، باشگاه تراکتورسازی از دولت به بخش خصوصی منتقل شد که این باشگاه دچار مشکل شد یا واگذاری شرکت نیشکر هفتتپه که موفق نبود. مشکلاتی که بعد از این دو واگذاری اتفاق افتاد، برای دولت تجربه خوشایندی نبود. حالا هم این نگرانی وجود دارد که این مشکلات برای باشگاههای استقلال و پرسپولیس هم تکرار شود.» از نظر خادم، نگاه انتفاعی مالکان خصوصی و توقع هواداران برای نتیجهگیری اجازه نمیدهد باشگاهها درست مدیریت شوند «بخش خصوصی دنبال این است که به منفعتی برسد. به خاطر همین شاید فرصت انجام کار اصولی را نداشته باشد. از طرف دیگر اگر مالک بخواهد سرمایهگذاری بلندمدت کند، هواداران هستند که نتیجه میخواهند و اجازه انجام کار را نمیدهند. درگیر کردن مردم در سهامداری این باشگاهها ظلم به آنهاست. آنها همین الان که پولی ندادهاند در برد و باختها مدعیاند و اگر پول بدهند و خودشان را مالک بدانند بیشتر درگیر میشوند.»
آیا پرسپولیس و استقلال شرکتهای دولتی هستند؟ خادم میگوید: «در ۴۰سال گذشته یک برگ مستندی که نشان بدهد این باشگاهها دولتی هستند، وجود ندارد. فقط هر چند سال یکبار در مصوبه مجلس اشاره شده است که درآمد این دو باشگاه از چه راهی و چطور به خزانه دولت واریز شود.»
هاشمیطبا هم واگذاری این دوباشگاه را غیرقانونی میداند: «این دو باشگاه اصلا شرایط واگذاری ندارند. طبق ماده ۱۴۱قانون تجارت هر شرکتی که زیان انباشتهاش دو برابر سرمایهاش باشد یا باید اعلام ورشکستی کند یا این که صاحبان سرمایه تامین مالی کند و این اختلاف را کم کنند، اما نه تنها این کار انجام نمیشود بلکه برای خصوصیسازی هم هیچ اقدام قانونی انجام نمیشود.»
ایراد هاشمیطبا به شفاف نبودن عملکرد دو باشگاه است «سازمان خصوصی اعلام کردهاست ۲۰درصد مالکیت باشگاه به مردم واگذار میشود و این به معنای خصوصیسازی نیست. دولت فقط میخواهد مدیریت را بهینه کند. اشکالاتی در کشور ما هست که خیلیها متوجه آن نیستند. سالهاست گفته میشود پرسپولیس و استقلال میخواهند واگذار شوند، اما ما هیچ اقدام قانونی نمیبینیم، هر شرکتی که میخواهد به ثبت شرکتها برسد باید اعلام رسمی کند و این اعلامیه در روزنامه کثیرالانتشار چاپ شود. داراییهایش مشخص باشد، تغییرات هیاتمدیره، تصمیماتی که گرفته میشود و تغییراتی که میدهند باید در روزنامه منتشر شود. هیچکدام از این اتفاقات برای این دو باشگاه نیفتاده است. همین موضوع که گفته میشود مجمع تصمیم گرفته است ۱۵درصد مالکیت باشگاه واگذار شود، باید در روزنامه رسمی چاپ میشد، اما نشد.»
مشتری هست؟
هاشمیطبا به ارزشگذاری هم ایراد میگیرد: «میگویند بیشتر ارزشگذاری به خاطر برند است. اما این که این برند واقعا چقدر میارزد، مشخص نیست. اقلا مستندات را منتشر کنند تا مشخص شود قیمتگذاری چطور انجام شده است. اگر سازمان خصوصیسازی قیمت را بالاتر هم میداد مشکلی نبود، چون کسی نمیتواند مدعی شود ارزشگذاری درست انجام نشده است. چطور میشود قبول کرد ارزش باشگاههای ایران بالاتر از بعضی از باشگاههای بزرگ جهان است که سالها کار اقتصادی انجام میدهند.»
با ارزشگذاری بالا به نظر نمیرسد این سهام خیلی مشتری داشته باشد. هاشمیطبا میگوید: «مشتری اطلاعات قانعکنندهای از سهامی که قرار است بخرد، ندارد.» در این شرایط بعید به نظر میرسد سهام این باشگاهها با استقبال روبهرو شود.
نه هاشمیطبا و نه خادم چشمانداز روشنی برای خصوصی شدن پرسپولیس و استقلال نمیبینند. از نظر هاشمیطبا بهتر این است که مالکیت باشگاهها به نهادهایی مثل ستاد فرمان امام (ره) منتقل شود. خادم هم میگوید: «بهترین راه این است که دولت از مجلس مصوبه بگیرد و این دو باشگاه را به شرکتهای نیمهدولتی یا شهرداری بفروشد. حتی اگر شده با قیمت صفر. دورهای که محمدباقر قالیباف شهردار تهران بود، گفته بود شهرداری میتواند پرسپولیس و استقلال را داشته باشد و همه هزینههایش را تامین کند. شهرداری نهاد عمومی غیردولتی است. این دو باشگاه هم که متعلق به شهر تهران هستند. میشود این باشگاهها را به مجموعههایی که زیرنظر شهرداری اداره میشود، منتقل کرد. شرکتهای دیگری که نیازمند تبلیغات هستند، میتوانند مالکان خوبی برای این باشگاهها باشند. راه دیگری هم وجود دارد؛ شرکتهایی مثل ایرانخودرو یا سایپا که بهانهشان برای تیمداری، تبلیغات است، میتوانند تیمهای فوتبال خودشان را منحل کنند و با برند و نام این باشگاهها تیم داشته باشند.»
با شرایطی که در حال حاضر واگذاری این باشگاهها به بخش خصوصی دارد، این احتمال هست که آنها سال آینده هم نتوانند به لیگ قهرمانان آسیا بروند. هرچند باید منتظر ماند و دید با ورود نماد دو باشگاه به فرابورس آیا اتفاق مثبتی رخ میدهد یا نه.
منبع: جام جم