پالتو شتری شاید داستانی نزدیک برای ما باشد، داستان کسانی که خود را از دیگران و جمعشان را از مردم بالاتر و مهمتر میپندارند. فیلم چند باری تقابل بین دانشگاه رفتهی کم سواد و دانشگاه نرفته با سواد را به رخ میکشد.
پالتوشتری متبخترانه فریاد میزند که من فیلمی روشنفکرانه هستم؛ طرح گزارههای فلسفی از فلاسفهای، چون سهروردی، نیچه، دلوز، فروید، نمیتواند کارکرد فلسفی و مرتبط خود را در نسبت درام و در خدمت پیشبرد موقعیت دراماتیک اثر تعریف کند و جنبهای شعاری یافتهاست.