مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم گفت:ارتش جمهوری اسلامی همواره مایه عزت، اقتدار و پاسداری از مرزهای میهن اسلامی بوده و هست و در استان قم ۵۵۰ شهید را تقدیم راه اسلام کرده است.
حاج احمد با آن روحیه و عصابهدست گفت من میدانم خستهاید و توی این دو سه هفته، خیلی به شما فشار آمده، قبول دارم، اما برویم به مردم تهران چه بگوییم، بگوییم که رفتیم یکذره بیابان گرفتیم. اصل این است که باید خرمشهر را بگیریم.
پدیده خود آزاری با استفاده از نفت سفید در تعدادی از رزمندگان مشاهده گردیده است این ماده به داخل بافتهای نرم دست و پاها تزریق شده و باعث ایجاد واکنشهای شدید شیمیایی میگردد.
قرارگاه قدس قرارگاه فرعی ما بود که مسئول درگیر کردن لشکرهای ۵ مکانیزه و ۶ عراق در شمال منطقه عملیاتی بود، ولی تلاش اصلی عملیات بر عهده قرارگاه فتح و قرارگاه نصر بود. ما از اینکه عراقیها دائم داشتند نیرو به منطقه اضافه میکردند و چندین تیپ و لشکر آورده بودند نگران بودیم. ترس ما این بود که عراقیها بفهمند ما چگونه میخواهیم از کارون عبور کنیم و نگذارند.
در حالی که اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهمترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در هرگونه مذاکرات صلح تلقی میشد، آزادسازی این شهر میتوانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامیاش باشد.
اگر طبق طرحمان پیش میرفتیم، خرمشهر خودبهخود آزاد میشد. نیروها به جاده که رسیدند، عراقیها هنوز تردید داشتند و هیچ واکنشی نشان ندادند، اما از جاده که حرکت کردند و به دژ رسیدند، لشکرهای ۵ و ۶ عقبنشینی کردند. دشمن دو لشکرش را در شرق بصره آرایش داد و از قسمتهای دیگر هم نیرو آورد.
مـوسوی پس از شهادت جهـان آرا فرماندهی سپـاه خرمشهر را بر عهده گرفت. او با آغاز عملیات بیتالمقدس نیروهای تیپ ۲۲ بدر را سازماندهی کرد. مسئولین فــرماندهی تیپ را به او سپردند، اما موسوی آن را نپذیرفت سرانجام فرمانده دلاور خرمشهر در مرحله سوم عملیات بیتالمقدس سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید و مهمان خوان گسترده الهی شد.
فرمانده سپاه سوم عراق با جسارت به وزیر دفاع میگفت: شما اینجا نیستید که ببینید بسیجیهای سر به سجده چه جوری ارتش تا دندانمسلح شما را تعقیب میکنند و اینها چطوری دارند فرار میکنند.
فرمانده پادگاه یکم هوانیروز منطق غرب ارتش گفت: از شهید شیرودی به عنوان ناجی غرب کشور و فاتح عملیات بازیدراز یاد شده که همه ساله در اردیبهشت ماه سالروز این عملیات، در جوار یادمان شهید شیرودی، یاد و خاطره دلاور مردیهای رزمندگان و شهدای این عملیات را گرامی میداریم.
عراق با درکی که از این مسأله داشت، در عملیات «بدر»، بیش از گذشته از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد، به طوری که تنها در طول مدت پنج روز (از ۲۲ تا ۲۷ اسفند ۶۳) بیش از ۳۰ مورد از انواع سلاحهای شیمیایی را مورد استفاده قرار داد.
در دوران دفاع مقدس در زمان طرحریزی هر عملیاتی همچون طریقالقدس، ثامنالائمه، فتحالمبین، بیتالمقدس، یکی از پیوستهای مهم و اصلی، پیوست مهندسی بود که شرح وظایف یگانهای مهندسی برای پشتیبانی از عملیات بطور دقیق مشخص میشد.
در تداوم نبرد و در مراحل ورود به خاک عراق جهت تنبیه متجاوز و ایجاد شرایط مناسب برای مذاکرات احتمالی سیاسی وتا پایان هشت سال دفاع مقدس، نیروی زمینی ارتش گستردهترین حضور را از نظر زمانی و مکانی در دفاع مقدس داشته است.
ناظریان پس از پیروزی انقلاب برای حفظ دستاوردهای انقلاب و ادامه راه شهیدان وارد نهاد مقدس سپاه شد و به جمع پاسداران اسلام پیوست. در سال ۱۳۶۰ کلام امام خمینی (ره) که خطبه عقد او و همسرش را جاری کرد، زندگیاش را متبرک کرد. امام خطاب به او و همسرش فرمود: «بروید با هم سازش کنید و خوشبخت شوید.»
۳۹ سال پیش شهید علی صیادشیرازی در «عملیات والفجر ا» از سرانجام جنگ تحمیلی سخن گفت و بیان داشت: برای اینکه خواستن مبدل به توانستن بشود، همیشه باید با خدا باشیم. باید این خواست را با خواست خدا هماهنگ کنیم.
«این مسیرها را باید بروی، پیروزی را مفت بهتون نمیدهند. باید که آتشهای دشمن را تحمل کنی، زخمها را بر بدنت تحمل کنی، کمبود وسایل را باید تحمل کنی، اگر توانستی بگذری، مقاومت کنی، صبر کنی، آن وقت هست که پیروزی هم دنبالش خواهد آمد، آن وقت هست که به دنبالش آرامش هست.»
در ساعت یک بامداد روز ۱۵ فروردین ماه سال ۱۳۶۰ خلبانان منتخب، بدون اطلاع قبلی، به پست فرماندهی فراخوانده شدند و بیدرنگ جلسه توجیهی انجام شد و کلیه موارد و چگونگی انجام این عملیات برای کلیه خلبانان تشریح شد و قرار بر این شد که فانتومها به دو دسته ۴چهار فروندی تقسیم شوند.
وقتی بچهها میرفتند وضو بگیرند، آنجا گرم میشد، نفرات وقتی برای گرفتن وضو از چادر خارج میشدند تا زمانی که از همان محل وضو به چادربرمیگشتند، محاسنشان یخزده بود، فکر میکردند آشغال به موهایشان چسبیده، بعد متوجه میشدند که یخزده است.
پنجم اسفندماه بود که خبر رسید سردار حاج اسماعیل معروفی به دوستان شهیدش پیوسته است. حاج اسماعیل، معروف به «سردار خاموش» از فرماندهان گردان خطشکن در دفاع مقدس بود.
با موتورسیکلت چراغ خاموش از جاده پل نو به طرف خرمشهر و محدوده کارخانه صابون سازی حرکت کردم و وقتی به محل استقرار اتوبوسها رسیدم، با مسئول آنها صحبت کردم و گفتم: «با چراغ خاموش پشت موتورسیکلت من حرکت کنید.»