گویا برخی مدیران ما به رویکرد «برجام و دیگر هیچ» اعتیاد پیدا کردهاند. آنها همواره چنین القا کردهاند که گشودن گره اقتصاد و رکود و تولید واشتغال، الّا و لابد به آمدن سرمایه خارجی است.
حتی اگر مصیبت «دری اصفهانی را نادیده بینگاریم، آیا سخنان دیپلمات ارشد ایرانی در شورای روابط خارجی آمریکا، برای خواندن دست دولت و فشار برای تنظیم نامتوازن و خسارت بار برجام کافی نبود؟
در سالهای اخیر رد پای نزدیکان برخی مدیران در زدوبندها یا خسارتهای بزرگ دیده میشود. یک پای این اطرافیان معمولا در لندن و پاریس و برلین و بروکسل و نیویورک و واشنگتن است.
منطق راهبردی امیر عدالت (ع) یک کلمه بیشتر نیست. نمیتوان هم جانب حق مردم را گرفت و هم صاحبان نفوذ و ارتباط و گردنکلفتها و اطرافیان و هم باندیها و قوم و خویشها را راضی کرد.
اما فقط خارجیها نیستند که به دیده تحقیر مینگرند. گویا کسانی در درون دولت نیز بیمیل نیستند که تصویر تحقیر و حقارت را به خارج و داخل پمپاژ کنند تا عفریتهای مانند وندی شرمن را سر وجد بیاورند.
مدیریت اشرافی در این میان میخواهد قضای کمکاریهای ۴۴-۵ ماهه را در یکی دو ماه به جا آورد؛ به موازات انکار وعدههای مهمی که صوت و تصویر آنها موجود است، حقوق مستمریبگیران ۳ برابر میشود، وعده پرداخت سود سهام عدالت میدهند، به فکر افزایش حقوق کارگران میافتند، با فرهنگیان وعده درمانی میکنند، سراغ روستائیان میروند، پروژههای نیمهکاره یا چندبار افتتاح شده را افتتاح میکنند و... از این قبیل نمایشهای بیل و کلنگی، یعنی که مشغول کار هستیم.
پس بر دوش کشیدی بارهای سنگینی را که از تحمل آن ناتوان شدند و صیانت کردی هر آنچه تباه کردند یا اهمال ورزیدند و کمر همت بستی آن هنگام که ترسیدند و بلندهمت و شکیبا بودی زمانی که جزع و فزع کردند و بر کافران، عذابریزان و سرسخت و خشمگین بودی و برای مومنان، باران رحمت.
صداقت بسیار تلخی لابهلای انبوه اظهارات برخی مدیران دولتی و شماری از حامیان آنها پنهان است که ناظران و رصدگران را نسبت به «نابودی ظرفیتها و فرصتهای بزرگ ملی» و «نفوذ ویرانگر دشمنان» حساس میکند. جای تامل و نگرانی است که فلان اقتصاددان عضو ستاد انتخاباتی موسوی بگوید «دولت در حال آیندهفروشی است». این آیندهفروشی اگر در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و دیپلماتیک قابل رصد است، باید نقطه توقف بر روند فاجعهبار آن نهاده شود و مدیریت دولتی به مسیر کارآمد انقلاب بازگردد.
بیتردید سال ۱۳۹۵ سال پرفراز و نشیبی بود. یکی از حسرتهای بزرگ این سال رو به پایان آن است که برخی مسئولان ما به امید رونق و گشایش اقتصادی ناشی از توافق با آمریکا و غرب، دست روی دست گذاشتند و یک سال از عمر مفید مسئولیت را به کمکاری و بیعملی یا بدعملی گذراندند. ۱۴ ماه از شروع زمان اجرای تعهدات آمریکا و اروپا گذشت اما تعهدات اصلی غرب درباره لغو تحریمهای بانکی و مالی روی کاغذ ماند.
ترزا می نخستوزیر انگلیس در جمع نمایندگان جمهوریخواه آمریکا گفته است: " اولویت ما، عقب راندن ایران در جبههای است که سعی دارد با ورود به آن، نفوذ خود را از تهران تا مدیترانه گسترش دهد.
واقعیت این است که این فضا سازی ها صرفا برای مظلوم نمایی و برخاستن از صندلی پاسخگویی به مردم در قبال ۳ سال فرصت سوزی محض است... شعر هم اگر باید گفت ، لاجرم قافیه باید داشته باشد.
بیانات امروز رهبر معظم انقلاب در دیدار وزیر و مدیران ارشد وزارت اطلاعات ،تقریبا مطالبه مجدد همان راهبردی است که ایشان ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ در دیدار دبیر وکارشناسان دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مطرح کردند.
جماعت در سال ۹۲ نیز از سر ناچاری آویزان آقای روحانی شدند چرا که به تصریح آقای محمد علی نجفی ۳ روز مانده به انتخابات معلوم شد آقای عارف اصلاح طلب در نظرسنجی این طیف از مردم ، بیش از ۸ درصد رای ندارد.
همین که در ماه گذشته کمتر کسی از گشایش های معجزه آسا و نامرئی فتح الفتوح برجام میپرسد و دستاوردهای «تقریبا هیچ» آن مسکوت مانده خود یک گشایش مهم برای دولت است.