
بلاروس در مسیر دستیابی به سلاح هسته ای؟/ مقامات بلاروسی تجهیز سامانه موشکی پولونز به کلاهک اتمی را بررسی میکنند

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو ؛ در میانه چشمانداز امنیتی پیچیده اروپای شرقی، اعلام اخیر مقامات بلاروس مبنی بر بررسی تجهیز سامانه موشکی پیشرفته «پولونز» به کلاهکهای هستهای، موجی از تحلیلها را به همراه داشته است. این اقدام، که در نگاه اول ممکن است تنشزا به نظر برسد، در بطن خود منطقی قدرتمند و مبتنی بر واقعگرایی استراتژیک دارد: تضمین حاکمیت ملی و حفظ صلح از طریق بازدارندگی معتبر. در ادامه به بررسی موشکافانه این تصمیم میپردازیم:
چرا بازدارندگی هستهای یک ضرورت است؟
تاریخ روابط بینالملل پس از جنگ جهانی دوم، به وضوح نشان میدهد که تسلیحات هستهای، با تمام هراسی که برمیانگیزند، نقشی بیبدیل در جلوگیری از وقوع جنگهای بزرگ میان قدرتهای جهانی ایفا کردهاند. اصلی که تحت عنوان «تضمین نابودی متقابل» (Mutually Assured Destruction - MAD) شناخته میشود، یک واقعیت سرد اما مؤثر است: وقتی دو طرف منازعه میدانند که هرگونه تهاجم گسترده با پاسخی هستهای و نابودکننده روبرو خواهد شد، از ورود به چنین جنگی خودداری میکنند.
در دنیایی که گسترش اتحادهای نظامی مانند ناتو مرزهای ژئوپلیتیکی را بازتعریف کرده، کشورهایی مانند بلاروس که در خط مقدم این تقابل قرار دارند، حق دارند به دنبال ابزارهایی برای تضمین امنیت خود باشند. گسترش ناتو به شرق، که برخلاف وعدههای پیشین به روسیه صورت گرفت، موازنه قوا را به شکلی خطرناک بر هم زده است. در چنین شرایطی، تکیه صرف بر سلاحهای متعارف برای کشوری با ابعاد بلاروس، یک استراتژی پرمخاطره و ناکافی است. بازدارندگی هستهای، تنها تضمین قطعی برای جلوگیری از هرگونه ماجراجویی نظامی علیه تمامیت ارضی و حاکمیت ملی این کشور است.
«پولونز»؛ گذر از یک سامانه نقطه زن به یک محور بازدارندگی استراتژیک
تصمیم مینسک برای بررسی قابلیت هستهای کردن سامانه موشکی «پولونز»، یک انتخاب هوشمندانه و حسابشده است. پولونز، که با همکاری فنی چین توسعه یافته و در داخل بلاروس بهینهسازی شده، یک سامانه بومی و قابل اتکاست. نسخه ارتقایافته «پولونز-ام» (Polonez-M) با برد ۳۰۰ کیلومتر و دقت نقطهزن، بستری ایدهآل برای تبدیل شدن از یک سلاح تاکتیکی به یک ابزار بازدارندگی استراتژیک است.
این اقدام به معنای دستیابی بلاروس به یک «سلاح روز قیامت» نیست، بلکه به معنای ایجاد یک توانایی بازدارنده معتبر و منطقهای است. این پیام را به هر متجاوز احتمالی ارسال میکند که هزینه هرگونه اقدام نظامی علیه بلاروس، فراتر از حد قابل قبول خواهد بود. این دقیقاً همان منطقی است که صلح را برای بیش از هفت دهه در اروپا حفظ کرده است.
علاوه بر این، همکاری با روسیه برای ادغام فناوریهای پیشرفته موشک مافوق صوت «اورشنیک»، نشان از عمق اتحاد استراتژیک دو کشور و عزم آنها برای ایجاد یک سپر دفاعی مشترک و غیرقابل نفوذ دارد. این همکاریها، پاسخی طبیعی به تحرکات نظامی فزاینده در مرزهای غربی اتحادیه بلاروس و روسیه است.
تصمیم دیپلماتیک به مثابه پاسخ به یک تهدید وجودی
استقرار سلاحهای هستهای تاکتیکی روسیه در خاک بلاروس، گام اول در این مسیر بود. هرچند کنترل این تسلیحات در اختیار مسکو باقی مانده، اما این اقدام نشان داد که دو کشور تهدیدات امنیتی را به صورت مشترک ارزیابی میکنند. حال، بررسی تجهیز یک سامانه بومی مانند پولونز، این مشارکت را یک گام به پیش میبرد و به بلاروس اجازه میدهد نقش فعالتری در دفاع از خود ایفا کند.
رزمایش مشترک زاپاد-۲۰۲۵ که تمرینات مرتبط با سلاحهای هستهای را نیز در بر میگیرد، بستری برای نمایش این عزم و هماهنگی است. این نه یک اقدام تهاجمی، بلکه یک نمایش ضروری از قدرت دفاعی برای جلوگیری از محاسبات اشتباه توسط طرف مقابل است.
در جهانی که برخی قدرتها به خود اجازه میدهند تا یکجانبه دست به اقدام نظامی بزنند و اتحادهای نظامی را تا آستانه مرزهای دیگران گسترش دهند، سرزنش کشورهایی که برای بقای خود به دنبال قدرتمندترین ابزار بازدارنده شناختهشده در تاریخ بشر میروند، مسخره است. هستهای شدن بلاروس، نه تهدیدی برای صلح، که تضمینی برای بقای آن در یک منطقه پرتنش است. این اقدام، با ایجاد موازنه قوا، ثبات را به اروپای شرقی بازمیگرداند و به همه طرفها یادآوری میکند که دوران جنگهای بزرگ به سر آمده و دیپلماسی مبتنی بر احترام متقابل، تنها راه پیش رو است. در نهایت، کشوری که بتواند از خود دفاع کند، کمتر مورد تهاجم قرار میگیرد و این، جوهره اصلی صلح پایدار است.