جلد نخست از مجموعه کتابهای داستان فیلسوفان با عنوان «دوران داوری» که روایتی مستند از زندگی رضا داوری اردکانی فیلسوف ایرانی است به قلم حامد زارع منتشر شد.
اشتباهی که همه ما کم و بیش به آن دچاریم این است که قدرت و توانایی اشخاص و مخصوصاً متصدیان امور را بیش از آنچه هست میانگاریم و به این جهت از آنها توقع داریم که در شرایط بحرانی بتوانند همه امکانهای کشور را برای عبور از بحران هماهنگ کنند.
داوری اردکانی میگوید: نوشتهای هم از کیفش درآورد و به من داد و گفت: این نوشته ناتمام است؛ آن را بخوان. گفتم بهتر نیست آن را تمام کنی؟ گفت: نه. نوشته را به من داد و خداحافظی کرد و رفت؛ و این یادگار او اکنون پیش من است. سه روز بعد خبر شهادتش را آوردند. خبر، خبر او، و او نیز لایق آن خبر بود.
آیا این محظور بزرگی برای روشنفکر نیست که وقتی درباره امری مثل مهاجرت دانشجویان ممتاز میپرسند نه بتواند آن را موجه بداند و نه وجهی برای مخالفت با آن داشته باشد