آنها راه را اشتباه رفتند کوچه پس کوچه ها را که رد کردند، یکباره به حرم امام حسین (ع) رسیدند. یکی شان ایستاد همان دم حرم و چادرش را محکم گرفت. به محضر امام(ع) که سلام داد، رو کرد به بقیه دخترها و سرش را زیر انداخت: کاش ارباب تاولهای پامون را نبینه.
حجت الاسلام روستایی گفت: از ابن عباس صحابه پیامبر(ص) نقل شده که نیمی از روز(عاشورا)گذشته بود که پیامبر را در خواب دیدم که تمام وجودش خاک آلود بود و شیشهای به همراه داشت و در آن شیشه خون حسین بن علی بود