دیدم خانهمان پر از نور است و آشپزخانه ما دری به سمت بیرون دارد و همه شهدا دارند داخل خانه میشوند. دنبال منبع نور میگشتم که دیدم محمدعلی ایستاده و مدام من را صدا میزند...
وقتی این جمله را گفت؛ گفتم: خودت را لوس نکن! من نمیتوانم این دعا را بکنم؛ اصلا دعا نمیکنم شهید بشوی. تا من این را گفتم، حرفش را پس گرفت و گفت پس همان دعای شهادت را بکن!
یک بار که از قم به تهران میآمدیم، محمدرضا تمام این دو ساعتی که در راه بودیم، با پدرش صحبت کرد که میخواهم زن بگیرم و شما تلاش کنید که دختر خوبی را برای من پیدا کنید...
برای این که گوشت اضافه نیاورد، دکتر تجویزهایی کرده بود و دامادمان کمک میکرد و محمدرضا را به حمام میبرد و با لیف زِبر روی زخمهایش میکشید تا زواید برود.
خیلی از جوانهایی که فکر نمیکردیم پایشان در مسجد باز شود به واسطه عکس محمدرضا به مسجد آمدند. میگفتند مگر ممکن است جوانی با موی خامهای و با این مدل لباس آستین کوتاه برود و شهید مدافع حرم بشود؟!
اولین سالگرد قمری شهدای مدافع حرم«سید مصطفی موسوی،»«مسعود عسگری،»«احمد اعطایی» و «محمد رضا دهقان» که سال گذشته در آخرین روز ماه محرم در دفاع از حریم عقیله بنی هاشم به شهادت رسیده بودند، برگزار میشود.