منطق راهبردی امیر عدالت (ع) یک کلمه بیشتر نیست. نمیتوان هم جانب حق مردم را گرفت و هم صاحبان نفوذ و ارتباط و گردنکلفتها و اطرافیان و هم باندیها و قوم و خویشها را راضی کرد.
نماینده مردم استان بوشهر در مجلس خبرگان رهبری گفت: مسئولان و مردم جامعه در راه و خط امیرالمونین(ع) گام بردارند تا جامعه به سمت سعادت و خوشبختی حرکت کند.
اولین شاعران عرب که امام العارفین را از نزدیک دیده بودند یا زیستشان در زمانهای قریب به حیات آن مولا زندگی بود، کلمات جانداری در وصف حضرت سرودهاند...
پس بر دوش کشیدی بارهای سنگینی را که از تحمل آن ناتوان شدند و صیانت کردی هر آنچه تباه کردند یا اهمال ورزیدند و کمر همت بستی آن هنگام که ترسیدند و بلندهمت و شکیبا بودی زمانی که جزع و فزع کردند و بر کافران، عذابریزان و سرسخت و خشمگین بودی و برای مومنان، باران رحمت.
شخصیت و شاکله انسان را ابعاد گوناگونی است. احساسات مختلفی در نهاد آدمی تعبیه شده است که هنر انسان، کاربست صحیح این روحیات است و رفتار آدمی با توجه به جایگاه به کار بردن این خصائص، قضاوت و ارزشگذاری میشود.
اجرای نمایش بزرگ نجمالثاقب در شهر نجف مضاف بر زائران نظر بسیاری از علمای شهر نجف را نیز به خود جلب کرد و بر همین اساس آستان مقدس حضرت علی(العتبة العلویة المقدسة) ضمن اهداء لوح تقدیری به تمجید از مرکز هنرهای نمایشی انقلاب اسلامی(مهنا) پرداخت.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: امیرمؤمنان میراثدار جامعهایست که در این جامعه خواص اهل حق، اهل دنیا شده، همه مدعیاند و تبختر دارند، برای سوابق گذشتهشان امتیاز میخواهند و شرکت در مجالس عادی را کسر شأن خود میدانستند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: خوشا جامعه دینی که مفت خور نیستند و تولید ثروت و علم میکنند. هر نوع پولدار شدنی ارزش نیست و انتهای مسابقه بر سر ثروت و قدرت، جهنم است.
اول ذیحجه، سالروز ازدواج فرخنده حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) به عنوان روز ازدواج نامگذاری شده است که ازدواج این دو بزرگوار، از امتیازاتی است که رسول اکرم(ص) بر آن مباهات میکرد.
کد خبر: ۴۴۱۰۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۳
روایت فردی که یک عمر پروانه امامش بود و سرانجام قاتل او شد
او سرپرست گروهی از نمایندگان حبیب بن متنجب حاکم یمن بود که امیرالمومنین(ع) برای ابقا و بیعت گرفتنش از مردم یمن نامه نگاشته بود؛ میگویند پس از آنکه هیئت یمنى بیعت کردند، حضرت، ابن ملجم را دو مرتبه دیگر خواست و از او بیعت گرفت و این عمل ۳ بار تکرار شد. عرض کرد یاعلى چرا با من اینطور معامله میکنى؟ فرمود زیرا میبینم تو بیعت را نادیده خواهى گرفت و پیمان را خواهى شکست.