در ایام انتخابات حسن روحانی معتقد بود که سفرههای مردم میتواند ملاک مناسبی برای سنجش نرخ تورم باشد. وی پانزدهم مردادماه سال ۱۳۹۲ و در ابتدای روی کار آمدن، معیار تورم را جیب مردم دانسته بود، نه آمار بانک مرکزی و مرکز آمار ایران.
اگر درآمدهاي ارزي ايران كه اقتصادي متكي به نفت دارد به هر دليلي دچار كاهش شود، تكانههايي در اقتصاد ظهور و بروز ميكند كه كنترل اين تكانهها به ميزان ذخاير ارزي كشور بستگي دارد.
در شرایطی که دولت مهمترین هدف خود را از ادامه مذاکرات «امید به رفع تحریمها» میخواند، زوایای حرکات مغایر با عرف دیپلماتیک رخ داده در ایام اخیر همچون «پیادهروی وزرای خارجه ایران و آمریکا» در حاشیه مذاکرات رسمی با اتحادیه اروپا و چین و روسیه، در تناقض با برآورده ساختن این هدف قابل احترام محسوب میشود.
سال 91 سالی پرالتهاب برای فضای سیاسی کشور بود؛ جریان کارگزاران همه هجمههای خود را بر دولت احمدینژاد و به بهانه احمدینژاد به همه اصولگرایان وارد میکرد و مدیریت کشور را به بنبست رسیده فرض میکرد.
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران با انتقاد از اینکه اقتصاددانان منتقد دولت به همایش اقتصاد ایران دعوت نشده بودند، از عدم توجه به اقتصاد مقاومتی در این همایش گله کرد و گفت: هدف از همایش اقتصاد ایران صرفاً طرح شعار «همه پرسی» بود.
این روزها در میان بسیاری از مشاهیر ایستاده در ویترین نظام سرمایهداری از خانواده سلطنتی انگلیس گرفته تا هالیوودیها «نمایش صرفهجویی اقتصادی» مد روز شده است.
با در نظر گرفتن تمامی شرایط و احتمالات راهی جز اجرایی کردن سیاست های اقتصاد مقاومتی و افزایش تولید ملی(بدون نفت و گاز) و ایجاد زمینه رقابتی در بخش های دیگر نداریم؛ همچنین بانک مرکزی می تواند با ایجاد پیمان های پولی منطقه ای بسیاری از نیازهای تجارت خارجی خود را با ارزهای غیر دلاری مرتفع سازد.
بهتر است به جای این که منتظر تأثیر عوامل خارجی باشیم و رفتار منفعلانه انجام دهیم، به سمت راهکارهایی برویم که صرف نظر از وجود یا عدم وجود شرایط تحریم بتوانیم به وضعیت بهتری دست یابیم.
در هفته های اخیر برخی مردان اقتصادی دولت تحلیل های ناقصی با توسل به آمارهای مختلف ارائه کردند که باعث سردرگمی مردم و همچنین کارشناسان شده است که مهمترین دلیل آن عدم تطابق آمارها با واقعیت های جامعه است.
دجه کل کشور در سال 93 از درآمدهای نفتی، حدود 76 هزار میلیارد تومان با قیمت هر بشکه نفت معادل یکصد دلار پیشبینی شده است و این در صورتی است که یک میلیون و 400 هزار بشکه نفت و میعانات گازی صادر کنیم لذا پرواضح است با کاهش درآمدهای نفتی کشور، در تأمین بودجه سال جاری با مشکل مواجه خواهیم شد و اکنون که قیمت نفت حدود 25 درصد کاهش یافته و به عبارتی از 100 دلار به حدود کمتر از 80 دلار تقلیل یافته، منجر شده تا درآمد پیشبینی شده از محل درآمدهای نفتی محقق نشود.
با وجود قابلیت دولت روحانی در چرخش زاویه شاخصهای اقتصادی کشور از خیلی منفی به خیلی مثبت و عملکرد این دوره یکساله، میتواند الگویی برای کشورهای دیگر باشد که با بحران اقتصادی مواجه شدهاند.
پس از خبر رئیسجمهور مبنی بر رشد مثبت اقتصادی کشور در سهماه نخست سال جاری، شاهد واکنشهای متفاوتی بودهایم. سوالی که بیشتر در ذهن متبادر میشد این بود که با رشد مثبت اقتصادی چه نیازی به بسته سیاستی برای خروج از رکود بود؟
کارشناسان اقتصادی زیادی آمار رشد اقتصادی 4/6 درصدی بانک مرکزی را غیرواقعی خواندند و حتی مصباحیمقدم، عضو کمیسیون برنامه و بودجه این آمار را افسانه خوانده است. البته بانک مرکزی به این ادعاها واکنش نشان داده و رشد اقتصادی بعد از 2 سال رکود را افسانه نمیداند. واقعیت چیست؟ کارشناسان اقتصادی درست میگویند یا بانک مرکزی؟