گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ ونزوئلا کشوری در سواحل شمالی آمریکای جنوبی با ۲۸ میلیون نفر جمعیت، سرسبز و در منطقه گرمسیری قرار گرفته است برای اولین بار در سال ۱۵۲۲ تحت استعمار امپراتوری اسپانیا قرار گرفت تا سال ۱۸۳۰ که با استقلال ونزوئلا، دولت ونزوئلا شکل گرفت که این کشور در طول این سال ها، از سفر کریستوف کلومب که از دیدن این کشور و زیباییهای آن بسیار شگفت زده شده بود تا این اواخر، حوادث و فراز و نشیبهای سیاسی و اقتصادی فراوانی را به خود دیده است.
ونزوئلا کشوری غنی از منابع طبیعی از جمله طلا، آلومینویم، فولاد، آهن و زغال سنگ و از همه مهمتر دارای مخازن عظیم نفت و گاز میباشد که حدود ۷۰ درصد از درآمد این کشور و حدود ۹۰ درصد صادرات آن را نفت شامل میشود. در اثنای سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به حدی دچار تورم شد که از محاسبه خارج شده بود که نتیجه سیاستهای غلط و بدون برنامه بود که واحد پولی این کشور تبدیل به بی ارزشترین واحد پولی جهان شد و در این دوره با کمبود شدید مواد غذایی و نیازهای اولیه همراه بود.
ونزوئلا؛ رفاه یا بحران
تا حدود ۴۰ سال قبل ونزوئلا ثروتمندترین کشور آمریکای جنوبی بود و کشورهای زیادی به وضعیت مطلوب آن رشک میبردند و آمار مهاجرت به این کشور بالا بود، ولی تصویر ونزوئلا در ۴ سال گذشته بسیار متفاوت شده است.
این بحران از سال ۲۰۱۶ با فقر شدید در کشور شروع شد و در ۲۰۱۸ تورم چند صد هزار درصدی را تجربه کرد و بیش از ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر قرار گرفتند. از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۸۰ نفت مهمترین منبع رشد و توسعه سریع ونزوئلا بود و در رده کشورهای پیشرفته قرار گرفته بود، اما پس از کاهش قیمت نفت در ۱۹۸۰ مشکلات آغاز شد کشور دچار تورم ۵۰ درصدی در طی دو هفته شد و دوباره در ۱۹۹۸ که هوگو چاوز رئیس جمهور محبوب این کشور به قدرت رسید، قیمت نفت شیب صعودی گرفت و این امکان را به دولت داد تا بتواند خدمات رفاهی خارق العاده را به مردم بدهد و در سال ۲۰۰۲ چاوز صنعت نفت و بسیاری از صنایع دیگر را کنترل میکرد و واردات را به دست گرفت و نرخ ارز را ثابت اعلام کرد و علاوه بر پایین نگه داشتن قیمتها یارانه نقدی نیز پرداخت میکرد.
در سال ۲۰۱۳ چاور از دنیا رفت و نیکلاس مادورو با تفکرات سوسیالیستی چاوز روی کار آمد و او حتی برنامههای رفاهی بیشتری به اجرا گذاشت و برنامههای وسیعی برای بهداشت و درمان فقرا اجرا کرد، اما دوباره در سال ۲۰۱۴ قیمت نفت کاهش شدیدی پیدا کرد و اقتصاد در ۳ سال بعد ۳۰ درصد کوچک شد، اما تفاوت این بار با سال ۱۹۸۰ این بود که طی ده سال گذشته یعنی از ۲۰۰۳ تمام ظرفیتهای تولیدی از بین رفته یا به شدت تضعیف شده بود و بدون پول نفت واردات غیر ممکن و بدون واردات کشور به سمت قحطی پیش میرود راه حل مادورو برای حفظ قدرت خرید مردم، تثبیت قیمت ارز و چاپ پول بود و همزمان با کاهش قیمت نفت، قیمت دلار افزایش پیدا میکرد و در سوی دیگر دولتیها ارز دولتی دریافت میکردند که کالاهای ضروری را وارد کنند، اما کاها را با نرخ دلار آزاد در بازار عرضه میکردند و کالاهای یارانهای دولت را نیز به مرزها برده و با قیمت آزاد میفروختند. پس فساد نیز کشور را در بر گرفته و کمبود کالا بسیار شدید شده است. تا حدی که تورم ماهیانه در سال ۲۰۱۶ به ۵۰ درصد رسید در حالی که ما در ایران شاید تورم ماهیانه ۱۰ درصد را تجربه کرده باشیم و تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۱۸ یک چهارم کوچکتر شد و رشد پایه پولی به ۷۰ هزار درصد رسید و کشور دچار ابر تورم شد.
خیلی شباهت زیادی میان اتفاقات و فراز و نشیبها و سیاستهایی که در ونزوئلا افتاده با ایران مشاهده میکنیم، ولی با شدت کمتر که علت شدت کمتر بودن فراز و فرودها را در ادامه بررسی میکنیم.
تغییر راهبرد
در سال ۲۰۱۸ دولت از کنترل ارزی دست برداشت و قیمت ارز را آزاد کرد و ۵ صفر از پول ملی برداشت و هزینههای بودجه را به شدت کاهش داد و نرخ مالیات را افزایش و از رشد نقدینگی در بازار پول کاست این اقدامات سبب آن شد که تورم ماهیانه از ۲۰۰ درصد به ۳۰ درصد کاهش یابد و کشور از ابر تورم خارج شد، ولی هنوز هم در گیر تورم هستند.
حال علت این فراز و نشیبها چیست؟ علت آن است که دولتهای دارای منابع نفتی و سایر دولتهایی که از منابع سرشاری برخوردار هستند و وابستگی به درآمد مالیاتی ندارند، وابستگی سیاسی کمتری به مردم دارند و خود را پاسخگو در برابر مردم نمیدانند و در نتیجه دولتی رانتی شکل میگیرد که فساد دامن دولت را آلوده میکند. در نتیجه موجب بی اعتمادی شدید مردم میشود و این دولتهای پولدار به جای آنکه از این سرمایههای طبیعی در توسعه زیر ساختهای اقتصادی، بهبود صنعت، سرریز کردن علم و تکنولوژی، بهبود خدمات و زیر ساختهای عمومی استفاده کنند در جهت خو شگذرانی بی درد سر اقدام میکنند یعنی برای کسب محبوبیت و رضایت عمومی کوتاه مدت از دولت موقت خود روی به سیاستهای رفاهی کوتاه مدت نظیر پرداخت یارانه نقدی و واردات کالاهای لوکس و واردات کالاهای اساسی با قیمت کمتر از قیمت داخلی که در نتیجه موجب زمین زدن تولید داخلی میشود وسایر خدمات دیگر میپردازند که در نتیجه تولید ضعیف و یا حتی نابود میشود و همه مردم از صادرات تک محصولی ارتزاق میکنند که در نتیجه با افزایش یا کاهش صادرات یا تغییر در قیمت کالای صادراتی موجب فراز و فرود همزمان در کشور میشود علاوه بر اینکه کشوری مثل ونزوئلا که سیاستهای ضد استکباری علیه آمریکا دارد همیشه با خطر تحریم مواجه است همچون ایران.
تفاوت ما با ونزوئلا
ایران با ونزوئلا این است که ایران در برابر ونزوئلا از اقتصاد بهتری برخوردار است و کشاورزی و صنعت در ایران به مراتب بهتر از ونزوئلا است بنابراین ایران وابستگی کمتری به واردات دارد و فراز و فرودهای نفتی شدت اثر کمتری بر اقتصاد ایران میگذارد.
بیان آخر
وابستگی و تکیه بر صادرات نفت بسیار خطرناک برای کشور است و علت اصلی تمام مشکلات و علت اصلی خوشبختیهای زود گذر و مشکلات ونزوئلا و حتی کشور ما نتیجه این نوع برخورد با منابع طبیعی است؛ بنابراین نوع واکنش و برخورد و رفتار با منابع طبیعی در کشورهای غنی بسیار حائز اهمیت است. بنابر این باید بسیار کشورهای نفتی از بیماری هلندی در حذر باشند و با سیاستهای درست و بلندمدت و یا بلند نظری در پیشرفت و توسعه پایدار کشور گام بردارند و از این فرصت خدادی نهایت استفاده را کنند نه اینکه در منجلاب نفت غرق شوند.
نگارنده: محمدرضا قهوه چی-دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و اقتصاد