کد خبر:۱۰۰۲۷۸۹
یادداشت/

اگر بجای قطره باران بودم

وقتی چشمانم را باز کردم دیدم که بین زمین و آسمان هستم این یعنی ابر‌ها با هم برخورد کردند.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو،  آوا پروسنان یک دانش آموز در یادداشتی نوشت: وقتی چشمانم را باز کردم دیدم که بین زمین و آسمان هستم این یعنی ابر‌ها با هم برخورد کردند و بعد از ایجاد رعد و برق من و دوستانم به سمت زمین کوچ کردیم. وای اسم این‌ها چه بود یادم رفت.

 

آها یادم آمد چتر هستد. الان من باید با این سرعت با این چتر‌ها برخورد کنم؟ خدای من خودت من را زنده نگهدار. هنوز که نرسیدم پس بجای اینکه به این مسائل فکر کنم از منظره لذت می‌برم. چقدر مردم خوشحال هستند از اینکه ما داریم به سمتشان می‌رویم.

 

بیشتر از همه بچه‌ها خوشحال و ذوق زده اند. البته این را هم بگویم که خیلی از آدم‌ها هم ناراحت هستند، چون چتر ندارند و با برخورد ما لباس هایشان خیس می‌شود.‌ای وای رسیدیم به زمین خدایا خودت کمکم کن. چشمانم را بستم تا شاید ترسم کمتر شود. چه اتفاقی افتاد من که به کسی برخورد نکردم! چشمانم را باز کردم. بله، با کسی برخورد نکردم، ولی با زمین برخورد کردم.‌ای وای چرا هوا تاریک شد! وای خدا نه الان است که دیگر نابود بشوم. یک دختر بچه داشت پاییش را روی من می‌گذاشت وای من را له کرد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار