به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، امروز استفاده از ارزهای دیجیتال یا همان کریپتو کارنسیها بهحدی فراگیر شده که برخی بنگاههای معاملات املاک، موسسات مهاجرتی، بنگاه خودروهای لوکس و حتی رمالان با استفاده از آنها معامله میکنند. با سقوط شاخص کل بازار سهام و هجوم مردم به بازار رمزارزها کسبوکارهای رمزارزی سکه شد، اما مالباختهها یا افرادی که پسانداز کمی داشتند با کلاسهایی روبهرو شدند که ثبتنام در آنها خود نیاز به پسانداز داشت؛ کلاسهای نیمهخصوصی آموزش ارزهای دیجیتال که قیمتهای گزافی دارند و مهمتر از آن با انواع و اقسام ترفندها سعی میکنند ذهن مخاطب را در نگاه اول تسخیر کنند. وعده سودهای آنچنانی چنان هیجانآور است که برخی موسسات و اشخاص حقیقی برای یکماه بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان از هر نفر هزینه آموزش دریافت میکنند. بهعبارتی هر ساعت آموزش برای یک نفر بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان و یک جلسه دوساعته حدود یکمیلیون تومان آب میخورد. البته فقط درآمدزایی موسسات و اشخاص حقیقی از آموزش فقط در برگزاری کلاسهای عمومی و خصوصی خلاصه نمیشود، عضویت در کانالهای VIP گاهی برای هر ماه بین ۲۷۰ تا ۷۵۰ هزار تومان و حتی یک میلیون تومان برای هر فرد هزینه دارد، همچنین فروش پکیجهای آموزشی روی دیگر درآمدزایی از آموزش ارزهای دیجیتال است.
در چندسال اخیر شیوع ویروس کرونا، تحریم و موج تورم بر اقتصاد کشور سایه افکنده و از سال ۹۶ ارزش پول کشور بهشکل قابلتوجهی کاهش پیدا کرده است، بنابراین مردم ناچار به سرمایهگذاری و اندوختن سرمایه برای افزایش درآمد خود شدند. افراد بهدنبال راهی بودند که بتوانند سود بیشتری را نصیب خود کنند یا حداقل از بابت سرمایهای که پسانداز کردهاند اطمینان داشته باشند. در این بین روشهای سرمایهگذاری متنوعی وجود داشت که عدهای خرید طلا را کمریسکتر دانستند، عدهای سپردهگذاری در بانکها را ترجیح دادند و عدهای بهدنبال کسب سود بیشتر بودند و وارد دنیای ارزهای دیجیتال و بورس شدند. ارزهای دیجیتال بهعنوان دارایی نوظهور و طلا بهعنوان دارایی قدیمی پرطرفدارترین نوع سرمایهگذاری و دارایی بهشمار میآیند، اما کاهش قیمت طلا نسبت به مدت مشابه در سال ۱۴۰۰ توجهها را بهسمت بازار رمزارزها برد، بهگونهای که درحالحاضر بعضی افراد خرید زمینهای مجازی در متاورس و عکسهای انافتی را به خرید عین معین ترجیح میدهند؛ چراکه هرچه اوضاع تورمی اقتصادی رکودیتر شود تبلیغات برای ورود به این عرصه نیز اغوانهکنندهتر خواهد شد.
براساس آمارهای شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه تعداد کدهای بورسی کشور به حدود ۵۸ میلیون کد میرسد، همچنین برآوردها حکایت دارد که حدودا ۱۲ میلیون ایرانی رمزارز دارند. گرچه آماری از فعالیتهای سرمایهگذاری ایرانیها در بازارهای دیگر آماری نیست، اما واضح است که یکی از دلایل گرایش ایرانیان به بازارهای مالی دغدغه مصون ماندن از تورم است؛ چراکه نرخهای بالای تورم چندسال اخیر و انتظارات تورمی دائمی (متوسط نرخ تورم در چهاردهه گذشته حدود ۲۰ درصد بوده)، این تلقی را بین عموم مردم ایجاد کرده که نگهداری ریال بهعنوان پسانداز معنایی جز از دست دادن قدرت خرید در کوتاهمدت ندارد. هج کردن (Hedging) پوشش ریسک، مصونسازی، خریدوفروش و معاملات تامینی و نظایر آن در ادبیات اقتصادی و مالی به مجموعه اقداماتی گفته میشود که طی آن فعالان اقتصادی (مقصود دارندگان پسانداز است) برای مصون ماندن از زیان ناشی از تغییرات قیمت داراییهای مختلف، همچون بازار سهام، ارز دیجیتال، اوراق قرضه، طلا و... اقدام به باز کردن یک موقعیت معاملاتی برعکس روی همان دارایی میکنند که میتواند بهوسیله یک قرارداد آتی انجام شود، مثلا درصورت فروش دارایی به سفارش خرید متوسل میشوند تا درصورت افت قیمت، بتوانند از مزیت خرید در قیمت پایین نیز بهرهمند شوند. درواقع این کار بهنوعی بیمه فعال اقتصادی دربرابر نوسانات قیمت لحاظنشده در محاسبات وی بهشمار میآید یا در روشی دیگر برای هج کردن، فرد سبدی متنوع از سهامهای کوچک و بزرگ گروههای مختلف بازار سهام را خریداری میکند تا درصورت افت قیمت یک سهم، افزایش قیمت سهمی دیگر از زیان وی جلوگیری کند. معمولترین راه برای انجام دادن این کار و حفظ قدرت خرید و جلوگیری از زیان ناشی از نگهداری پول یا بهعبارتی هج کردن توسل به بازار دارایی است که دامنه آن از فلزات گرانبهایی، چون طلا و نقره و سهام گرفته تا املاک و مستغلات و اوراق بهادار گسترده است. در ایران نیز تورم مزمن حاکم بر اقتصاد در طول زمان، فعالان اقتصادی را بهسمت تبدیل آنی و لحظهای ریال خود بهنوعی از داراییهای موجود در اقتصاد ازجمله طلا، دلار، ارز دیجیتال، سهام، زمین، مستغلات و نظایر آن کشانده است. البته بهنظر میرسد با نوع تحولیافتهای از هج کردن در ایران روبهرو هستیم، زیرا همانطور که گفته شد در ادبیات اقتصادی دنیا هج کردن به معنی پایین آوردن ریسک برای سود قطعی ولو کمتر از سود انتظاری است، اما در ایران طی چند سال اخیر بهدلیل وجود بههمریختگی اقتصادی عمده فعالان نه برای پوشش ریسک، بلکه برای جا نماندن از تورم بازارهای مختلف سعی بر حضور در آنها به قدرت وسع و بضاعت پساندازهای خود دارند.
در روزهای آخر تابستان سال ۱۳۹۹ با هجوم مردم به بازار رمزارزها کسبوکارهای رمزارزی سکه شد. براساس آمار بیش از ۸۰ درصد از فعالان این بازار آموزش ندیدهاند، درحالیکه سرمایهگذاری در این عرصه نیاز به آموزش و یادگیری دارد. بدون دانستن تحلیلها و تکنیکها نهتنها این بازار سودده نخواهد بود، بلکه ممکن است تمام سرمایهای که آنجا سپردهشده از دست برود. آموزشهای این دست کلاسها جدا از آنکه توسط کارشناسان، مشاوران سرمایهگذاری و مدرسان ناامید از بورس برگزار شد، گاهی توسط عدهای برگزار میشود که خودشان تنها چندماهی در این کلاسها شرکت کردهاند و قصد دارند پول کلاسهای خودشان را از طریق برگزاری کلاس برای سایر افراد باز پس گیرند، بنابراین عده زیادی تحلیلگر ارزهای دیجیتالی شدهاند که کمترین فهمی از ماهیت فعالیت در این حوزه را نداشتند. دورههای مختلف سرمایهگذاری در بازار رمزارزها با وعده سودهای نجومی برگزار شد و مردم داغدیده از بورس ناچارا به آنها روی آوردند، اما با شیوع ویروس کرونا کار به پکیجفروشی کشید و کسبوکار آموزشدهندگان سرمایهگذاری در بازار رمزارزها بیش از پیش جان گرفت. پکیجهای آموزشی رمزارزها در ایران قیمتهای عجیبوغریبی دارند و گاهی به ۳۰۰ میلیون تومان هم میرسند. این درحالی است که قیمت دورههای آموزش خصوصی مدرسان معروف این حوزه بین ۵ تا ۱۵ میلیون تومان است و حتی برخی آکادمیها دورههای ارزانتر در محدوده قیمتی دو تا سهمیلیون تومان هم برگزار میکنند.
سرمایهگذاران باید برای یادگیری آموزشهای اولیه و حضور در بازار سرمایه بهطور میانگین ۱۰ میلیون تومان برای آموزش ارزهای دیجیتال و چهارمیلیون تومان در بورس، آن هم برای کلاسهای غالبا مجازی بپردازند. پیشنهادهای اغواگرانه از جانب این موسسات و صحبت از سودهای موهوم خیلی از افراد را مجاب میکند تا در این کلاسها شرکت کنند، حتی معلم خصوصی برای آموزش ترید کردن در سایتهای مختلف معرفی میشود که به ازای هر دوساعتی که به فرد آموزش میدهد بالای ۵۰۰ هزار تومان دریافت میکند. مساله قابلتوجه هدایایی است که برخی از این موسسات برای ثبتنامکنندگان در نظر گرفتهاند؛ یک موسسه وعده سکه تمام بهار آزادی را به قید قرعه به شرکتکنندگان میدهد و موسسه دیگر وعده میدهد که ۱۰ ترید صددرصد تضمینی را به آنها معرفی میکند و موسسه دیگر از گروهی میگوید که هرکس در آن عضو شده بالای ۴۰۰ درصد سود کرده است. اما این حقیقت که خیلی از افراد هم ضرر میکنند در پشت زرقوبرق ساعتهای لاکچری، خطهای رند و کارکنان این آموزشدهندگان گم میشود. ثبتنام در کلاسهای ۲۰ میلیونی رمزارز و ۹ میلیونی بورس درحالی انجام میشود که در خارج از ایران این تبوتاب کمتر است و مردم ترجیح میدهند پول خود را به صندوقها و نهادهای مالی سرمایهگذاری بسپارند. گفتنی است برخی از این موسسات آمار شرکتکنندگان خود را میلیونی و غالبا بهصورت هزار نفری اعلام میکنند که تخمین درآمد موسسات تنها از ثبتنام این افراد میتواند از میزان ترید کردن خود این اساتید در بازار رمزارزها بیشتر باشد.
درکنار کلاسهای آموزشی، هزینههای پکیجهای آموزش هم بسیار قابلتامل است، برای مثال در حوزه ارزهای دیجیتال موسسه اطلستد ویدئوی آموزشی ۱۴ ساعته را ۶ میلیون تومان میفروشد و این یعنی هر ساعت فیلم آموزشی این موسسه برای خریدار ۴۲۸ هزار تومان آب میخورد. کانون بورس یک پکیج آموزشی ۵۱ ساعته را ۵/۶ میلیون تومان، موسسه بلوری فیلم ۶۰ ساعته را حدود پنج میلیون تومان، مدرسان پیشتاز یک پکیج آموزشی بدون درج ساعت آموزش، حدود ۴/۳ میلیون تومان به فروش گذاشته است. درکنار ویدئوهای آموزشی، عضویت در کانالهای VIP هم هزینههای جالبی برای خودش دارد که معمولا به «تتر» دریافت میشود. آکادمی کاردان برای یکماه عضویت در کانال سیگنالدهی خود ۹۰۰ هزار تومان میگیرد. کانالی با عنوان Reybiz برای یکماه ۴۰ تتر (معادل یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان) میگیرد. البته برخی از کسانی که نام و نشانی در بازار دارند، هزینه عضویت در کانالهای VIP آنها تا چندین برابر این مبالغ نیز هست. بازار سرمایه هرچند طی یکسال اخیر رونق چندانی نداشته، هزینه پکیج ۸۷ ساعته آموزش بورس (مقدمه تا پیشرفته) مجتمع فنی تهران حولوحوش ۵/۸ میلیون تومان است. درمجموع هزینه آموزش بورس کمتر از ارقام آموزش ارزهای دیجیتال است.