گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در سال گذشته بازار رمزارزها بیش از پیش مورد توجه مردم قرار گرفت و همین موضوع سبب شد به همان میزان کلاهبرداری در این بازار از طریق رمزارزهای بینام و نشان، روند صعودی پیدا کند.
در یکسال اخیر تقریباً هر هفته در گوشه و کنار ایران، اخباری مبنی بر دستگیری کلاهبرداران حوزه رمز ارز از سوی پلیس فتا اعلام میشد. کلاهبردارانی که از ناآگاهی و اعتماد مردم سوءاستفاده کرده و همه داراییهای آنها را از بین میبردند.
سرهنگ داود معظمی گودرزی، رئیس پلیس فتای تهران بزرگ در اواخر سال گذشته نسبت به شیوع کلاهبرداری رمزارزی در سالهای اخیر هشدار داده و گفته بود که عمده مالباختگان این بازار بدون آگاهی و دانش کافی و صرفاً از روی هیجان و با رویای ثروتمند شدن در زمانی کوتاه، وارد این بازار شدهاند.
کلاهبرداری با رمزارز در پوشش بازاریابیشبکهای-هرمی، صرافیهای رمزارز و انجام عملیات فیشینگ از جمله رایجترین ترفندهای کلاهبرداران رمزارزی عنوان شده است.
بررسیهای خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو حاکی از آن است که به عنوان نمونه فقط در یک پرونده کلاهبرداری رمزارزی در سال گذشته، رقمی در حدود ۴۵۰۰ میلیارد تومان از مالباختگان کلاهبرداری شده است.
ابوالفضل ابوترابی؛ نماینده مجلس شورای اسلامی در سال گذشته گفته بود، پروژه رمزارز جعلی «کینگ مانی» بزرگترین پرونده کلاهبرداری در حوزه ارزهای دیجیتال بوده و بیش از ۴۵۰۰ میلیارد تومان از قربانیان خود کلاهبرداری کرده است.
بنابر اطلاعیه روابط عمومی وزارت اطلاعات، این باند کلاهبردار با فریب افکار عمومی و تشویق افراد به خرید و سرمایهگذاری در رمز ارز مجعول «کینگمانی»، مبالغ هنگفتی را از زیر مجموعههای خود کسب کرده و با ایجاد نوسانات ساختگی در قیمت رمز ارز ادعایی، اقدام به خرید و فروش آن کردهاند. لازم به ذکر است از قرار معلوم این ارز دیجیتال جعلی را یکی از مطرحترین و باسابقهترین شرکتهای بازاریابی شبکهای راهاندازی کرده و زیرمجموعههای خود را به خرید آن ترغیب کرده است.
بر اساس اطلاعات دریافت شده از سوی پلیس فتا، روشهایی که کلاهبرداران رمزارزی در سال گذشته از طریق آنها اقدام به سودجویی کردند، متنوع بوده است. یکی از این روشها عرضه در شبکههای اجتماعی بوده است. در این نوع از کلاهبرداری در شبکههای اجتماعی، از کاربر خواسته میشود که بخشی از داراییهای خود را به میزان قابلتوجهی رمزارز تبدیل کنند. این روش در توییتر و فیسبوک رایج است. کلاهبرداران معمولاً خود را به حسابهای افرادی شبیه میکنند که کاربر آنها را شناخته و به آنها اعتماد دارد و گاه در واقعیت نیز چهره کلاهبرداران شبیه آنها است.
کلاهبرداریهای پانزی نیز یکی دیگر از روشهای متخلفان در بازار رمزارز است. این کلاهبرداریها معمولاً بهعنوان خدمات مدیریت سبد سهام با سود تضمینشده ارائه میشوند. بازگشت سرمایه که در این روش رخ میدهد، درواقع همان انتقال پول سرمایهگذاران دیگر است. تازهواردان تنها منبع ورود سرمایه هستند و پول این افراد، «بازگشت وعده داده شده به سرمایهگذاران پیشین» را تأمین میکند. هنگامیکه تازهواردان کاهش یافته و ورود پول متوقف شود، سرمایه به اتمام رسیده و این چرخه از کار میافتد.
برای مثال «پلاستوکن» یک نمونه از کلاهبرداری پانزی در رمزارزها بود و گردانندگان مجرم آن به خاطر ۲.۲۵ میلیارد دلار کلاهبرداری در رمزارزها به ۱۱ سال حبس محکوم شدهاند.
درحالیکه کلاهبرداران فیشینگ مشتریان مؤسسات مالی را هدف قرار میدهند، همین روش برای بازار رمزارزها هم استفاده میشود. فیشرها تظاهر میکنند که از طرف شرکت کیفپول یا صرافی رمزارز کاربر هستند و از او میخواهند که روی یک لینک که درون یک ایمیل ارسال شده کلیک کنند. ایمیلهای کلاهبرداران کاملاً شبیه آن شرکتها است، اما کاربر را به یک سایت جعلی منتقل میکند که در آنجا بدون آنکه متوجه شوند، اطلاعات خود را به کلاهبرداران میدهد.
اپلیکیشنهای جعلی رمزارز برای تصاحب پول کاربران ایجاد شدهاند. آنها با استفاده از پیشنهادهای تبلیغاتی، پاداشها و انواع فشار، کاربران را به سرمایهگذاری میکشانند. هنگامیکه افراد پول خود را سرمایهگذاری کردند، آنها کارمزدهای غیرمنطقی را برای تراکنشها درخواست میکنند، بیرون کشیدن پول از حساب را غیرممکن میکنند یا کل پول او را برمیدارند.
یکی دیگر از روشهای مرسوم کلاهبرداری عرضه اولیه سکه (ICO) جعلی است؛ تقاضای گسترده برای رمزارزها شامل خریدارانی نیز میشود که دانش محدودی در این زمینه دارند. این افراد، اهداف آسانی برای کلاهبرداران هستند، مخصوصاً هنگامیکه رمزارزهایی که ادعا شده عرضه اولیه دارند، اصلاً وجود نداشته باشند. علاوه بر این، موفقیت بعضی از رمزارزها ربطی به موقعیت تمامی آنها ندارد و بعضی از سرمایهگذاران ممکن است رمزارزهایی را بخرند که ناموفقاند.
در آخر باید به امکان کلاهبرداری از طریق صرافیهای رمزارز هم اشاره کرد؛ لازم به ذکر است که در حال حاضر هیچ کدام از این صرافیها، مجوزهای بالادستی لازم همچون اینماد و مجوزهای بانک مرکزی را دارا نیستند و به شکل قارچگونه افزایش پیدا کردهاند.