به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، پدرخوانده های فوتبال ایران گاه در نقش مدیر فرو می روند و گاه چهره مربی پیدا می کنند و البته اغلب آنها در یک بستر به هم پیوند می خورند؛ بستری به نام رسانه، رسانه ای که روزگاری دور جایگاه انسان های شریف و دلسوز بود، افرادی که دغدغه سلامت و پیشرفت ورزش را داشتند . آنها جای خود را به فربه های سیری ناپذیری داده اند که حاصل زدو بندهایشان با مدیران عوضی آمده و سرمربیان و مربیان بله قربان گو، همین اوضاع و احوالی هست که می بینیم. بی شک حال بد این روزهای فوتبال ایران، نتیجه بی توجهی نهادهای نظارتی به کار و بار این دسته آدم فرصت طلب است.
اتفاقاتی که این روزها شاهد آن هستیم، موید محکم تر شدن این زنجیره فساد است؛ از نشستن مدیری که تا دیروز آویزان رئیس اصفهانی فوتبال بود و امروز به دنبال لابی با مراکز قدرت برای نشستن روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال است، تا افرادی که عناوینی چون عضو هیات رئیسه و عضو کمیته ایکس و ایگرگ را یدک می کشند اما اغلب شان یا سابقه روشنی ندارند و یا در گذشته طعم محرومیت از حضور در فوتبال را چشیده اند. برخی از آنها هم که در سطح استان خودشان چنان عملکرد مشعشعی داشته اند که نمی دانیم با چه رویی حالا می خواهند برای آینده فوتبال یک کشور تصمیم سازی کنند.
حلقه دیگر و البته مهم این زنجیره را عده ای دلال شناخته شده تشکیل می دهند؛ همان هایی که متاسفانه بسیاری از بازیکنان مطرح و غیر مطرح فوتبال ایران آینده حرفه ای شان را به اهداف آنان گره زده اند. گستره فعالیت و قدرت مخرب این افراد تا جایی رسیده که می توانند یک تیم را در کمترین زمان ممکن زمین بزنند. بازیکنانی که هم که بخواهند برابر زیاده خواهی های این افراد قدعلم کنند با آتشبار رسانه ای روبرو شده و حداقل مدت زمانی باید قید بودن در ویترین فوتبال ایران را بزنند. نمونه اش «م.ن» که ماههاست به دلیل تغییر دادن مدیر برنامه های خود با غضب این جریان روبرو شده و حتی جایگاه قبلی اش در تیم ملی را از دست داده است.
کیهان ورزشی