به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سجاد صفار هرندی در بخشی از این نشست با تأکید بر اینکه رخدادهایی مثل سلام فرمانده، فراتر از خود این سرود و چیزی که حول آن شکل گرفته و ایجاد شده است را یک رخداد و پدیده بدانیم باید اعتراف و اذعان کنیم که درباره این پدیدهها کم میدانیم گفت: من هرگونه ادعایی که بخواهد مدعی تسلط روی این پدیده شود را نمیپسندم. اینکه مثلاً بگوییم میدانیم که چرا این اتفاق افتاده است را از این جهت که شگفتی جاری در خود رخداد را دارد به تعلیق میبرد و انکار میکند.
این دانشآموخته جامعهشناسی در ادامه با نقد کسانی که این رویداد را پروپاگاندای حاکمیت توصیف میکنند، افزود: نگاهی که سلام فرمانده را پروپاگاندای رسمی حکومت میداند مگر این خواست و میل و انگیزه در گذشته کم بوده است؟! مگر آثار کمی تولید شده؟! مگر این اولین سرود در فضای کودک است که حتی در بخش و فضای مذهبی هم تولید شده است و رسانههای رسمی ما هم آن را ضریب میدهند؟!
صفارهرندی در ادامه این نشست با بیان اینکه آکادمی ما عار دارد از اینکه تجربههای خودمان را مورد مطالعه قرار دهد گفت: بخشی هم ناشی از سوگیری ایدئولوژیک است یعنی آنقدر از این پدیده دلخور و ناراحت است که دلش نمیخواهد حتی بهعنوان یک کیس آن را بررسی کند. هنگام مواجهه با آن هم تکلیفش هم مشخص است. اصلاً سؤال ندارد. میگوید بهخاطر کارکردهای دستگاه ایدئولوژیک فلان و پروپاگاندای سیستمی است. با ساندیس و پروپاگاندا و شبکه سه و... همه چیز را توضیح میدهد و سؤال ندارد، درصورتیکه اولین نقطه علم، سؤال داشتن است. مثلاً چه شد در یزد این حجم از افراد برای این سرود جمع شدند؟ و مناسبت خاصی هم نیست.
علیزاده هم در بخشی از این نشست گفت: این مدل رویدادها جزو مصادیق ارتباطات آئینی است. سلام فرمانده هم از همین سنخ است. در چنین پدیدههای جمعی- چه کودک و چه بزرگسالی که میخواند خودش را به یک هویت جمعی گره میزند – با شرکت ارادی در این رویداد خودش را به یک مفهوم و هویت گره میزند. آئینهای عاشورایی هم همین کار را میکنند. به نظر من وقتی یک اثر عامهپسند مذهبی و انقلابی موفق به خلق یک کنش کلان معرفتی و اجتماعی در فضاهای متفاوت جغرافیایی شده و باعث شده تا افرادی که هزاران کیلومتر باهم فاصله دارند را به هم متصل کند به شدت ارزشمند است و باید به آن دمید بهخصوص وقتی این را مد نظر قرار دهیم که ما در عصر زندگی میکنیم که همه ابزارهای تبلیغاتی و رسانهای و فرهنگی در خدمت غفلت ابنای بشر قرار گرفتهاند.