به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ابوالفضل اقبالی، پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده در سلسله نشستهای هویت زن، (حلقه مفقوده جریان زن، زندگی، آزادی) که از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی برگزار شد، گفت: مهمترین شعار در جریان اتفاقات اخیر شعار زن، زندگی، آزادی بوده است که محور آن هم آزادی زن است. در واقع ما به این بهانه که در ایران زنان با محدودیتهایی زیادی مواجه اند و از حقوق خود محروم هستند شاهد اتفاقات اخیر بوده ایم.
وی با بیان اینکه امروز ناآرامیها در کشور اوج خود را طی کرده و ابهامات رفع شده اند با این وجود میتوان راحتتر در مورد ماهیت این اتفاقات بحث کرد، افزود: ماهیت این جنبش نه زنانه است، نه طرفدار زندگی است و نه آزادی را به رسمیت میشناسد و در واقع اقدامات این جریان در تعارض با سه مفهوم زن، زندگی، آزادی است.
اقبالی بیان کرد: وقتی در مورد زن حرف میزنیم صرف نظر از اینکه به چه مکتب فکری قائل هستیم خواه ناخواه مفاهیمی در مورد زن در ذهن ما وجود دارد و این مفاهیم فرق بین مردانگی و زنانگی را تعیین میکند که در اتفاقات اخیر عمق خشونتها اصولا با زنانگی سازگار نیست.
این پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده اظهار کرد: ما قائل به هر مکتبی که باشیم لطافت زنانگی را در نظر میگیریم، اما در اتفاقات اخیر یک خشونت و زمختی بی سابقهای حاکم است. در واقع کشتن آدم ها، عمق تخریب ها، تعرض به زنان محجبه و برخورد با روحانیت نشان میدهد که این خشم و خشونت اساسا نرینه است و زنانه نیست. البته در اتفاقات اخیر زنان نیز در کف میدان بوده اند، ولی آمار دستگیریها نشان میدهد که حدود ۸۰ درصد بازداشتیها مردان بوده اند.
وی با اشاره به اینکه در اغتشاشات اخیر گلو بریدنها و تخریبها از سوی مردان اتفاقات افتاده و نه زنان اظهار کرد: رکیک بودن اعتراضات به معنای دور بودن معترضین از حیا و رعایت حریمها است ما امروز شاهد به کار بردن بی سابقهترین فحشها و عبارتها در نخبگانیترین مراکز کشور و دانشگاهها هستیم و این حجم از رکیک بودن با ویژگی حیامند بودن زنان سازگار نیست؛ چرا که زنان در رعایت حریمها و حیا در گفتار و رفتار خود پایبندی بیشتری نسبت به مردان دارند.
اقبالی با بیان اینکه مطالبات و دغدغههای اصلی معترضین نیز با ویژگیهای زنانه سازگار نیست؛ به گونهای که مسائلی مانند سلف مختلط، کشف حجاب، رقصیدن، بوسیدن در خیابان بیشتر مطالبه مردانه است تا زنانه، افزود: آزادیهای اجتماعی مطالبه زنانه نیست، چون زنان مسائل زنانه را در انحصارطلبی مینگرند و شریک جنسی برای آنها مسئله مهمی است و بر این اساس خصوصی بودن تعامل و رابطه برای آنها حائز اهمیت است.
این پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده با بیان اینکه مردان از لحاظ تکفینی در هر شرایطی میتوانند به غرایز خود پاسخ دهند، اما زنان این گونه نیستند و این زنجیره برای آنها در خانه و خانواده تحقق مییابد نه در کف خیابان پس اتفاقات اخیر نرینه است، چون در مردان مردانگی و غیرت وجود دارد، اظهار کرد: مختصات و ماهیت اتفاقات اخیر بیش از آنکه زنانه باشد ضد زنانه و نرینه است.
وی گفت: اتفاقات اخیر از این جهت ضدزندگی است، چون اولا خیلی بوی مرگ میدهد و به خون آلوده است و این با زندگی سازگار نیست. اگرچه فوت خانم مهسا امینی و مسائل زنان بهانه اعتراضات بوده، ولی تاکنون تمام جریانهایی که به بهانه مسائل زنان شکل گرفته اند ماهیت سیاسی داشته اند. مثلا فمنیسم در ایران اساسا یک پروژه سیاسی است و جریان اصلاحات برای تضعیف فقه اسلام سیاسی و ناتوان نشان دادن اسلام به عنوان تیم مدیریت جامعه به تقویت آن پرداخت. در واقع جریان اصلاحات با این ایده میخواست به مردم بگوید اسلام در حوزههای مختلف از جمله در حوزه زنان دچار ضعف است و زن را جنس دوم میداند و حقوق آنها را به رسمیت نمیشناسد.
اقبالی با بیان اینکه جریان اپوزیسیون با تمام توان خود به حمایت از اعتراضات اخیر در کشورمان پرداخته از این رو میتوان گفت که این اعتراضات با طراحی سیاسی و امنیتی و به بهانه مسائل زنان شکل گرفته اند، افزود:، چون اتفاقات اخیر فاقد مسئله امنیت و در نظر گرفتن آینده هستند پس این اعتراضات مخل زندگی به شمار میروند. به هر روی وقتی جامعه فاقد امنیت باشد اساسا زندگی محقق نمیشود و این جریان هم شرایطی را فراهم کرده که بستر نقض امنیت است.
این پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده اظهار کرد: وقتی که ما ماجرای شاهچراغ را به اتفاقات اخیر نسبت میدهیم برخیها میگویند این دو چه ربطی به هم دارد و این در حالی است که به گفته وزیر کشور طی یک ماه اخیر به بهانه اغتشاشات قتلهای با انگیزه شخصی افزایش یافته است، چون وقتی شهر شلوغ است کسی صاحبش را نمیشناسد.
وی افزود: در هر دورهای اولویتهای افراد با هم فرق میکنند مثلا برای یک فرد میانسال نسل، فرزند و رفاه و آسایش اولویت است، ولی در دوران نوجوانی و جوانی نیاز جنسی و غریزه خیلی پررنگ میشود. با این اوصاف در اتفاقات اخیر وقتی که به شعارها مراجعه میکنیم متوجه میشویم که مسئله نسل جدید زندگی در لحظه است مثلا آنها میگویند من الان آزادیهای اجتماعی میخواهم پس سلف مختلط یک دلالت نمادین دارد و آن هم این است که من اساسا نرمهای فرهنگی و اجتماعی جامعه را نمیخواهم و این نرمها برای من محدودیت ایجاد میکند.
اقبالی اضافه کرد: زندگی معمولی در لحظه اتفاق میافتد و این در لحظه اتفاق افتادن در درون خودش فقدان آینده را به تصویر میکشد و این در حالی است که وقتی آینده اولویت نباشد دایره زندگی هم تنگتر میشود.
این پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده بیان کرد: کاملا مشخص است که در اتفاقات اخیر جریان معترض به آزادی اعتقادی ندارد به گونهای که این جریان در فضای مجازی سلبریتیها و افراد مشهور را تحت فشار قرار میدهد تا به موضع گیری بپردازد و اگر به این کار تن ندهند آنها را به برخورد و رفتارهای خشونت آمیز تهدید میکنند پس معلوم است که آزادی در رفتار این جریان قفل است.
وی با بیان اینکه در امتداد این اعتراضات چالشهای ریشه داری در مورد حجاب و نُرمهای اجتماعی جنسیتی در ذهن مردم و حتی حزب اللهیها ایجاد شده با این وجود سوال این است که چرا ما این قدر روی حجاب تاکید میکنیم و آیا میتوان در ادامه نیز به دفاع از این مسئله پرداخت و یا باید آن را تعطیل کرد، افزود: خشونت نسبت به شهروندان وندالیسم است با این وجود در جریان اعتراضات اخیر شاهدیم که کسبه را به اجبار وادار میکنند که کسب و کار خود را تعطیل کرده و به معترضین بپیوندند با این اوصاف اعتراضات اخیر نه مدنی بوده و نه دارای مانیفست است و صرفا یک سنگ پراکنی است که یک ویترین زیبا به اسم زن، زندگی، آزادی دارد.
اقبالی با اشاره به اینکه کارکرد سیستم تربیتی جمهوری اسلامی در مدارس دچار اختلال است و همین مسئله باعث شده تا بین آرمانهای انقلاب و نسل جدید فاصله بیفتد، افزود: ما با نسل جدید گفتگو نکرده ایم بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که از بین این نسل شهید همتها بیرون بیایند.
این پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده با اشاره به اینکه ما درباره زنان فاقد تصویر درست و روشنی هستیم و اجزای مختلف زن هنوز برای ما تاریک و مبهم است، اضافه کرد: تصویر ما از زن، زن دنیای مدرن و سنت است و این در حالی است که ادبیات نظری اسلامی و دینی که نگاه درست و مطلوب را درباره برای ما تبیین کند خاموش است البته تصویر گفتمانهای رقیب مانند جریان فمنیسم در مورد زن کاملا دقیق و روشن بوده به گونهای که فمنیسم میداند که زن چیست و از آن چه میخواهد.
وی افزود: سنت ما زن را یک موجود در حاشیه و با کارکردهای خاص میداند در واقع از نظر سنت زن جنس دوم به شمار میرود البته یکسری استثنائات باریک و کم رنگ خلاف موج نیز وجود دارد. در سنت ما فرهنگ مردسالاری حاکم است و زن ذیل این فرهنگ قرار گرفته، ولی در غرب جنسیت کم رنگ بوده جنسیت مبنای قانون گذاری نیست. از این رو وقتی که در غرب در مورد حقوق اجتماعی حرف زده میشود فرقی بین زن و مرد وجود ندارد و همین مسئله باعث شده که زنان مانند مردان در تمام عرصههای اجتماعی حضور یابند.
اقبالی با بیان اینکه افرادی نظیر خانم مسیح علی نژاد به اتفاقات اخیر با رویکرد سیاسی و پروژهای نگاه میکند نه به عنوان یک زن افزود: مسائل زنان اولویت خانم علی نژاد نیست چرا که به او گفته اند باید پروژه اعتراضات را در ایران با یک ابعاد مشخص پیش ببرد.
این پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده با بیان اینکه حریمهای اجتماعی و حجاب تضمین کننده خانواده هستند گفت: کارکرد حریمها این است که فضای جنسی جامعه را پاک میکند و آن را به حریم خصوصی انتقال میدهد و این مهمترین کارکرد خانواده است، اما وقتی که ما نسبت به این حریمها اعتراض میکنیم و درب سلف دانشگاه را میشکنیم معنایش این است که دغدغه ما برداشتن حریمهای اجتماعی است و دود این کار در درجه اول به چشم خانواده میرود و از طرفی آینده را نیز از بین میبرد.
وی با اشاره به اینکه نسل، رفاه، آینده، آسایش و کارکرد جنسی همه در خانواده قرار دارند از این رو وقتی که ما خانواده را تضعیف میکنیم معنایش این است که میخواهیم آینده را از بین ببریم، افزود: گشت ارشاد از دو منظر قابل بحث است. نخست این گشت ارشاد یک امر منطقی است، چون بر اجرای قانون حجاب نظارت میکند و ضامن اجرای آن است، اما روشهای گشت ارشاد قابل بحث و بازنگری است.
اقبالی با بیان اینکه منطق گشت ارشاد قابل دفاع بوده، ولی در مورد فرم اجرای آن دفاعی نداریم، افزود: هیچ قانونی در کشور وجود ندارد که در تزاحم با اجرای قانون حجاب باشد البته مسئله حجاب را جمهوری اسلامی برجسته نکرده و این برجسته سازی دقیقا کار دشمنان است، چون آنان با هوشمندی به این نتیجه رسیده اند که با مسائل فرهنگی از جمله فیلترینگ، حضور زنان در استادیوم و حجاب میتوانند فاصله بین حاکمیت و مردم را گسترش دهند. دشمن به این نقطه رسیده که تنها راه مقابله با جمهوری اسلامی این است که مردم را به یک سطحی برساند که اگر جمهوری اسلامی گفت ماست سفید است مردم آن را نپذیرند و بگویند ماست سیاه است.
این پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده اظهار کرد: اینکه بگوییم تمام سیستمها در جمهوری اسلامی تعطیل شده و فقط به حجاب پرداخته میشود این نگرش برساخته رسانه و افرادی نظیر مسیح علی نژاد است.
وی به فرمان امام برای ایجاد ممنوعیت برای حضور زنان بدون حجاب در ادارات در سال ۱۳۵۸ اشاره کرد و افزود: حجاب و پوشش یک رفتار شخصی و فردی است، اما سوال این است که چرا ما باید در این موضوع مداخله کنیم؟ درست است که حجاب و پوشش یک رفتار فردی است، اما این رفتار فردی امتداد اجتماعی دارد و محدود به کنش فردی افراد نمیماند. در واقع پوشش در تعاملات انسانی تاثیرات و پیامدهایی را رقم میزند از این رو وقتی پیامدهای اجتماعی بر رفتارهای فردی سوار میشوند دیگر این رفتارها فردی نیستند و جنبه اجتماعی پیدا میکنند پس اینجا باید حق تنظیم گری حاکمیت را در نظر بگیریم.
اقبالی افزود: آنچه که بر حق مردم تاکید میکند عرصه تنظیم گری حکومت است و حکومت اسلامی نیز تشکیل شده تا از امنیت اخلاقی و آسایش روانی و جنسی شهروندان صیانت کند. با این اوصاف آزادیهای فردی در سطح خیابان و دانشگاه تعرض به آزادیهای فردی دیگران و جامعه است.
این پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده با بیان اینکه ما اصلا به روشهای اعتراض مدنی فکر نکرده ایم و آن قدر راحت طلبیم که فقط میخواهیم در خیابان حق خودمان را بگیریم اظهار کرد: خیابان در تمام دنیا قلمرو امنیتیها است و از طرفی عرصه زندگی مردم است با این اوصاف خیابان جای لشکرکشی نیست که بخواهیم در زندگی مردم اختلال ایجاد کنیم و امنیتیها با ما برخورد نکنند.
وی با اشاره به اینکه حرفه ایترین اصلیترین سازگار مطالبه گری گفتمان سازی و خلق گفتمان است اظهار کرد: گفتمان قدرتی دارد که میتواند مردم و حاکمیت را با ما همراه سازد.
اقبالی با بیان اینکه امروز شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام به سنگرهای جنگ علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده اند و این شبکهها حتی پروتکلهای خود را نیز نقض کرده اند، گفت: ما امروز شاهدیم که در اینستاگرام روش ساخت کوکتل مولوتف را آموزش میدهند و این مغایر با پروتکلهای اینستاگرام است.