به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، دو جمله رهبر انقلاب در تعریف از «سید عیسی طباطبایی» کافی بود تا راه آشنایی با این دانشمند جهادگر و همدرد محرومان باز شود. آیت الله خامنهای در ابتدای قرآنی که به حاج عیسی هدیه دادند آمده است، «خداوند وجود شریف جناب حجتالاسلام آقای حاج عیسی طباطبایی را محفوظ دارد و خدمات با ارزش ایشان را قبول فرماید بمنه و فضله».
در ادامه، بخش اول مصاحبه حجتالاسلام رضا خراسانینژاد با حجتالاسلام حاج عیسی طباطبایی را که قرار است طی پنج فصل منتشر شود، آمده است:
من یتیم به دنیا آمدم و زیر سایه عمو، عمه و بیبیام بزرگ شدم. خداوند را شاگرم که در این مدت به من نعمتهای فراوان داده و من سالها توفیق خدمترسانی در بنیاد شهید در لبنان، فلسطین و سوریه، بهعنوان مسئول بنیاد شهید در خدمت خانواده شهدا بودم.
در سن هجده سالگی از ایران فرار کردم، آمدم عراق و از آنجا فرار کردم و در لبنان پناهنده شدم تا آنجا در خدمت امام موسی صدر، شاگردی کنم و از تجربیات ایشان استفاده کنم. چنین تقدیر شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در لبنان و در خط مقدم جبهه باشم. من از لبنان غیر از خط مقدم جبهه چیزی دیگر را نمیشناختم. در آن زمان حضرت امام (ره) در نجف روشنگری میکرد، اسرائیل صهیونیزم را برای جامعه اسلامی و علماء شناساند و جو ساکت نجف را شکست.
در لبنان، روستاهای شیعه در خط مقدم جبهه بود و اصلاً لبنان خط مقدم جبهه بود. من با فراگیری از تجربیات امام موسی صدر، توانستم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار ایشان انجام وظیفه کنم، هرچند در این مدت از نظر علمی پیشرفتی نداشتم، دوستانم به موقعیت من غطبه میخوردند و من به پیشرفت علمی آنها. آنها غبطه میخوردند که برای من یک زمینه فراهم شده که من در خط مقدم جبهه در خدمت مردم فلسطین و شیعیان در لبنان باشم و من غطبه میخوردم که چرا درس نخواندم و مانند آنان که الان از شخصیتهای علمی و سیاسی هستند. اما من نیز، چند سال در درس خارج آیتالله شهید محمدباقر صدر و حضرت امام (ره) شرکت کردم.
شرکت من در درس خارج امام (ره) طولانی نشد، در نجف جزء مجموعه خط امام بودم و در درس اخلاق امام شرکت میکردم.
آیتالله راستی استاد من بود، ایشان من را مثل فرزندش برزگ کرد و همچنین آیتالله مدنی. من میتوانم بگویم هرچه دارم، از آیتالله مدنی دارم. ایشان واقعاً برای من حکم پدر را داشت، وقتی من فرار کردم رفتم به نجف، به من آدرس آیتالله مدنی را دادند، رفتم و ایشان بنده را خدمت آیتالله راستی معرفی کرد و ایشان مثل فرزند خودش با من رفتار میکرد. من درس سطوح را خدمت آیتالله راستی خواندم و ادامهاش را در لبنان خدمت امام موسی صدر گذراندم، اما سطح بالای درس خارج شرکت نکردم.
همکلاسیهای من، الآن از علمای بزرگ، ائمه جمعه و جزء مجلس خبرگان هستند. من غبطه میخورم برای درجه علمی آنها، اما راضی هستم به رضای خدا که برای من تقدیر کرده بود، بیایم اینجا، در خط مقدم جبهه و بهعنوان وکیل امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)، در خدمت خانواده شهدا، معلولین و مجروحین باشم. خدمات اجتماعی و فرهنگی کنم، در خدمت مقاومت باشم. اینجا، زمینه درس خواندن، بهخاطر گرفتاری و کار زیاد، برایم فراهم نبود،، اما حوزه علمیه و دانشگاه تأسیس کردم، ولی خودم توفیق تدریس، تألیف و... نداشتم.
در مدت بیست سال زمان رهبری، مقام معظم رهبری، در لبنان خدمتگذار مؤسسات بودم، شبانه روز باید در سوریه و لبنان در راستای تأمین نیازهای مردم، کار و دوندگی میکردم. حدود ۶۰ حسینیه و مسجد تأسیس کردم، حدود ۷۵ عدد چاه عمیق برای مناطق محروم حفر کردم و برای خانواده شهداء مدارس، بیمارستان و تأمین نیازهای اولیه آنها کارهای زیاد انجام دادم. وقتی به یاد میآورم که خداوند مرا به لبنان آورد و با پیروزی انقلاب اسلامی و پشتبانی امام، خدمات هرچند ناچیز، اما با آرزوهای بزرگ انجام دادم، ناراحت نیستم و خوشحالم که یک یتیم حدود هجده ساله، توانست، چنین خدماتی را انجام دهد.
بنابراین، اگر امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و پیروزی انقلاب اسلامی نبود، همه ما یک مستضعف بودیم، که هیچکس به ما اهمیت نمیداد، اما به برکت امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)، امروز همین مستضعین دارند زمنیه را برای جهانی شدن اسلام فراهم میکنند. شاید شما از نظر امکانات مادی کمبودهای داشته باشید، اما با همین توانمندیهای علمی که دارید، میتوانید امتی را بسازید و خداوند از خلال آن امکانات محدود برکت به کار شما بدهد که بتوانید نتیجه بزرگ بگیرید و به آرزوهای بزرگتان انشاءالله برسید.
در این دو کلمه فقط خواستم عرض کنم به این که مأیوس از رحمت خدا نباشید. زمینه، به برکت اسلام و انقلاب فراهم است و خداوند برکت خواهد داد به برکت اخلاصی که به عمل خواهید آورد. این تجربه یک حقیر، یتیم، آواره به لبنان میتواند درسی باشد برای خیلی از بزرگان که بعضیها غبطه میخورند گرچه بنده هم به مقام علمی و شامخ آنها غبطه میخورم، اما باید راضی بود به رضای خداوند.
هر دو نگاه مهم است؛ زیرا خداوند اگر بخواهد دین را ترویج کند، باید زمینهاش فراهم سازد، که این کار توسط مستضعین امکان دارد، نه مستکبرین. خداوند در عالم زر تقدیر فرموده است که این دین باید گسترش بیابد و از نظر تکوینی که اسرائیل بیاید اینجا و زمینه فراهم شود و چه از نظر کسانی که لایق شکستاندن اسرائیل هستند.
همین فقرا و بیچارگان که با افتراء و خفت به آنان نگاه میشود، زمینه پیروزی را فراهم میکنند. شیعیان لبنان قبل از آمدن امام موسی صدر در بیچارگی مطلق قرار داشتند، مدرسه وجود نداشت، بیمارستان نبود، وضعیت آن چنان خراب بود که نمیشود توصیف کرد. امام موسی صدر از این وضعیت بسیار رنج میبرد، ولی الآن که به برکت انقلاب اسلامی زمینه فراهم شد و حداقل برخی از آرزوهای امام موسی صدر برآورده شد.
منطقه، منطقهای است که خداوند اراده کرده که مستضعفین در خط مقدم جبهه در برابر بدترین دشمن که یهود هستند مبارزه کنند و دین خدا را رواج دهد. امام موسی صدر، کارهای را در این راستا انجام داد،، اما کار اصلی به برکت انقلاب اسلامی انجام شد. امام موسی صدر میخواست در میان مردم که یک عمر فرهنگ فرانسه و بیدین بر آن حکومت کرده و از تشیع تنها حجاب در برخی از روستاها وجود داشت، اندیشه تشیع را به مرحله اعلی ارتقا بخشد. ایشان تصمیم داشت شیعه روی پای خود بایستند، شخصیت پیدا کنند و از نظر علمی بالنده شوند، که زمینه این کار، با مبارزه در برابر اسرائیل فراهم شد. اسرائیل به فلسطین حمله کرد و آنجا را اشغال کرد و این افتحار نصیب شیعیان شد و پرچم مبارزه را برافراشتند. وقتی میگویم خط مقدم جبهه از همین جهت است و علما همواره چنین نقشی را داشته است و در زمان عثمانی، علما در این منطقه وجود داشته و خدمات زیادی برای مردم و دین انجام دادند و خداوند اراده کرده است که از میان همین مردم دوباره علما ساخته شود و چراغ خاموش را دوباره روشن کنند، که این کار به برکت انقلاب اسلامی شروع شده و زمینه مناسب است که با تربیت علما، از اینجا در تمام نقاط دنیا، اروپا، آمریکا، آفریقا و کشورهای عربی مبلغ فرستاد. از این جهت جامعةالمصطفی و حزبالله رسالت سنگینی دارند، امیدوارم که بتوانند به نحو احسن این رسالت را انجام دهند و خداوند به آنان توفیق دهند.
هشتمین اجلاس بینالمللی «مجاهدان در غربت» در تجلیل از حجتالاسلام والمسلمین «سید عیسی طباطبایی» با حضور چهرههای شاخص گروههای مقاومت و همچنین نمایندگان و روسای پارلمانهای کشورههای حوزه مقاومت، علما، فضلا و جمع کثیری از فرماندهان ارشد حزبالله و تاثیرگذران عرصه مقاومت ۲۴ شهریور در دامغان و ۱ الی ۲ مهرماه در مشهد مقدس برگزار میشود.