به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجو، پس از حذف تلخ تیم امید و اتفاقات عجیب این روزهای فوتبال داخلی پرسپولیس در حالی به مصاف الدحیل رفت که تنها سه امتیاز بازی ادامه حیات را برای این تیم در این گروه صادر میکرد. باخت به النصر در آزادی که بیشتر به دلیل مرعوب و مبهوت شدن به شرایط جوی ایجاد شده در جامعه به سبب حضور رونالدو در آن بازی بود نه مباحث فنی، باعث شده بود که پرسپولیس چارهای جز بردن در قطر نداشته باشد.
نکته قابل ذکر در این بازی تفکرات کادرفنی بود که برای لحظه به لحظه این بازی برنامه داشت. قیاس کنید با بازی با النصر که حتی تغییرات کمی عجولانه شکل گرفت.
الگوسازی؛
در فوتبال روز دنیا زمانی بحث الگو در شکل بازی یک تیم مطرح میشود که در طول بازی شکل کار را چندین بار انجام دهد. تعداد ضربات و پاسهای پرسپولیس ایجاد مثلث و مربعها در طول خطوط کناری را در این بازی شمارش کنید، قطعا متوجه یک الگوی مالکانه با شیفت به جناح دیگر را خواهید یافت. اتفاقی که در فوتبال ما به نوعی فراموش شده است.
ساختبازی؛
فوتبال مالکانه با فلسفه واکنش به کنش حریف(کنشگرایانه) یک سری ملزوماتی را لازم دارد که یکی از آنها شکل دادن ساخت بازی است.کاری که تیم یحییگلمحمدی استادانه آن را انجام میدهد. بازی دو مدافع وسط این تیم به همراه گلر را خصوصاً در نیمه اول که پرسپولیس مالکانهتر بازی میکرد را ببینید، اعتمادبه نفس کافی، آگاهی محیطی و شکل دادن کارهای ترکیبی در همان ساخت بازی از خط دفاعی نشان از تکرار و تمرین برای این سبک و اصرار بر درست اجرا شدن آن در بازی دارد.
گمشده یحیی؛
فصل قبل لوکادیا فرآیند بازی پرسپولیس را تکمیل میکرد و بعد از آن گلمحمدی مجبور به تغییرات بسیاری شد اما حالا در بازی با الدحیل سلمانی نشان داد گمشده این تیم است. یاسینسلمانی که علاوه بر فانتزیباز بودن و سرعت مناسب دارای یک درک متقابل از این سبک بازی است. جابجایی او با شهاب زاهدی در عمق یکدیگر بارها و بارها سلمانی را در طول بازی جایی قرار داد که باید حضور داشته باشد. یحیی اگر بخواهد بدون مهاجم کامل بازی کند بهترین گزینه برای گلزنی در محوطه جریمه حریفان همین یاسین سلمانی است.
مالکیت تاثیرگذار؛
پرسپولیسیها در این بازی مالکیت عجیبی را شکل دادند. تعداد پاسهای بالا و البته شکلگیری حمله با تکضربهایی که در عمق داده میشد نشان داد که کادرفنی این تیم همچنان به این سبک بازی اعتقاد عجیبی دارد. البته که چمن مخمل گونه ورزشگاه الدحیل هم قطعاً تاثیرگذار بوده اما باید قبول کنیم که اگر قرار است زهر تیمهای تا دندان مسلح آسیایی را بگیریم چارهای نداریم به ایجاد گردش توپ و مالکیت البته از نوع تاثیرگذار.
فاصله کم خطوط؛
سرخپوشان در تمام موارد انتقال مثبت و منفی در طول بازی فواصل خطوط خود را رعایت کردند تا قطریها توانایی تغذیه مهاجمان خود خصوصاً کوتینیو را نداشته باشند و عملا الدحیل خلع سلاح شود. یکی از مهمترین نکات فوتبالی که امکان استفاده از فضا را به تیم حریف نمیدهد.
تنبلی تاکتیکی؛
شاید برای بیان این مطلب کمی زود باشد اما به نظر میرسد این تغییرات اجباری در پرسپولیس بد هم نبوده باشد چراکه این تیم نیاز به یک پوستاندازی حداقل در خط جلو داشت. اتکا بیش از حد به حرکتهای عمقی مهدیترابی و وحیدامیری در فاز حمله برای این تیم میتوانست در دراز مدت مشکلساز شود و در حقیقت شاید مستعد یک نوع تنبلی تاکتیکی بود که میتوانست گریبانگیر این تیم شود اما حضور بازیکنی مانند یاسینسلمانی میتواند حالا راه را برای شکلگیری پازل تاکتیکی و فاز تهاجمی به اشکال دیگر برای این تیم باز کند.
توپگیری؛
یکی از نکات بارز پرسپولیسیها در مقابل الدحیل توپگیری این تیم بود. که بهخصوص در نیمه دوم خیمه سنگین این تیم قطریها را فلج کرده بود. حتی تغییرات هم در راستای همین فشار انجام شد. رونمایی از بازیکن جوانی به نام سورگی در کنار عمری حالا نشان میدهد که گلمحمدی احتمالاً کمی در رویه سالهای گذشته خود هم بازنگری کرده و بنزین سبز را هم در تیم خود تزریق میکند.
انتهای پیام/